وعده دیدار ما فردا در تشییع پیکر مقدس شهدای غواص(175) میدان بهارستان ساعت 16 از روبروی مجلس شورای اسلامی به سمت معراج شهدا
26/03/1394
برچسب ها :
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پایگاه مقاومت جنگ نرم یک بسیجی عاشق و آدرس movahed-danesh.LoXBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 605
بازدید هفته : 907
بازدید ماه : 6140
بازدید کل : 111344
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1
وعده دیدار ما فردا در تشییع پیکر مقدس شهدای غواص(175) میدان بهارستان ساعت 16 از روبروی مجلس شورای اسلامی به سمت معراج شهدا
26/03/1394
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، پیرو فراخوانی در راستای انتشار 175 سروده پیرامون 175 غواص دریا دل شاعر بسیجی کشورمان «مبین اردستانی» ابیاتی در این راستا سروده شده است.
«مرغای دریاییِ عشق»
نذر غواصان شهید
مرغای دریاییِ عشق! چطوره حالِ بالتون؟
موجای اروند اومدن بازم به استقبالتون
ماهیا باخبر شدن که عشقه ناموسِ شما
یکی یکی با احترام میان به پابوسِ شما
دریا خرابتون شده، بد جوری مجنون میزنه
حالِ شما رو دیده و نبضش پریشون میزنه
موجا نفس کم میارن پا به پاتون شنا کنن
یه خرده آروم تر برید که لااقل نیگا کنن
چه سِرّیّه بینِ شما که مایهی رشک منه؟
حتّی از استخوناتون اروند دل نمیکَنه
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شاعران کشورمان میتوانند اشعار سرودهشده خود درباره 175 شهید غواص را در اختیار خبرگزاری فارس قرار دهند تا در قالب یک کتاب منتشر شود.
شاعران و هنرمندان درخواست باید سروده های خود را با موضوع 175 شهید غواص به آدرس info@farsnews.com ارسال کنند تا به شکل روزانه منتشر شود.
دانلود کلیپ « جنگ نیابتی» تولید شده در معاونت سیاسی
دانلود کلیپ « جنگ نیابتی» در آپارات
مقام معظم رهبری در خصوص ضرورت بررسی و تبیین این مساله مهم در چندین محفل بیاناتی داشتند که به اختصار به جهت اهمیت موضوع در ذیل عنوان می گردد.
امام خامنه ای:
بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقهی خلیجفارس - نه همهشان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همهی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازم��نهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.۱۳۹۴/۰۲/۳۰
ما باید بیدار باشیم. برادران عزیز، ملّت عزیز ایران، امّت بزرگ اسلامی، زمامداران کشورها! بدانید که ما میتوانیم در مقابل این جاهلیّت بِای��تیم. امروز سیاستهای خباثتآلود استکبار در منطقهی ما ایجاد جنگهای نیابتی است؛ برای منافع خودشان، کشورهای منطقه را یا گروههایی در داخل کشورها را تحریک کنند و وادار کنند که به جان هم بیفتند و آنها منافع خودشان را دنبال کنند؛ جیب کمپانیهای اسلحهسازی را پر کنند، سیاستهای اقتصادیِ اقتصاد نزدیک به ورشکستگی خودشان را ترمیم کنند؛ هدف آنها این است؛ ما باید بیدار باشیم.
یادداشت وحید جلیلی در اربعین عروج «احمدیسخا»
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وحید جلیلی، نویسنده و فعال فرهنگی در چهلمین روز درگذشت مرحوم احمدیسخا، یادداشتی برای او نوشته است. متن این یادداشت را میخوانید
"باروت" را دیده بودم؛ پوسترهای خیره کننده ی "ما می توانیم" را که گویی می خواست نه فقط قدرت دانشمندان جمهوری اسلامی که توان هنرمندان جوانش را هم به رخ دنیا بکشد.
به رجز می مانست نگاره های گرافیکی حسین سخا.
فریادی باشکوه در گوش گرانجانان مردّد.
کیست این یل گمنام که می شود فخرش را به هنرفروشان بی هنر فروخت؟
***
دومین شگفتی در اولین دیدار.
این است آن یل خط شکن؟!
جوانکی پوست و استخوان.
با چشمانی درشت که گویا از فرصت کوتاهش خبر داشت در جهان. برای دیدن و دانستن و...
بیست ساله ای که 20 بود نمره اش در نکته بینی و نغزگویی و نوجویی.
وجود نازکش دشنامی درشت بود به زمره ی تزویر.
آنها که انقلاب خمینی را درگذشته می دیدند و نه درآینده.
یکسال بعد از رفتن امام آمده بود: 1369
سالی که تکنوکرات های سرمست , اسب زین می کردند به توبره کشیدن خاک انقلاب را ... .
و این بار شاید نوبت خامنه ای بود که بگوید:" یارانم در گاهواره اند".
و قهقهه ی توسعه چی ها را به لبخند صبر و حکمتش هضم کند.
و این حالا، سخاست که سخن می گوید به تیغ هنر.
بیست سال پس از ترکتازی تکنوکرات ها , سراب سازندگی را فرو کشیده بود بیابان بیگانه پرستی و خودباختگی. و سر بر کرده بود سروستان آزادگی و عدالتخواهی. روشن شده بود دیده ی امت به روشن ها و شهریاری ها :" ما می توانیم"!
***
"ما می توانیم"!
شعاری سهمگین تر از مرگ بر آمریکا در گوش لیبرال مازوخیسم وطنی.
"ما می توانیم"! خروس بی محلی که بر می آشوبد خواب هتل های 1+5 ستاره رادر دامنه های آلپ.
"ما می توانیم" !
بوی "باروت" برنوی رئیس علی ها؛ که فراری می دهد جهان"بینی" انگلوفیل هایی را که این بار در دیده ی الاغ ها شیرین شده اند تا از خرطوم فیل ها بیفتند.
"ما می توانیم"!
جوانانه ترین فریاد ایران کهن در گوش خرخاکی های کاخ نشین که خواب استعمار کوخ خمینی و استحمارامتش را میبینند.
"ما می توانیم"!
پارسی ترین واژگان ملتی که تا ثریا "هر که دانا بود" را زمزمه کردند.
"ما می توانیم"
کلمه ای از ملکوت که در فکت شیت کدخدایی شیطان اکسید می شود تا فقط "میت"(meet) اش بماند.
***
احمدی سخا آرش صفت ؛ جان در کمان گذاشت که در هیاهوی سیاست بازان و بیگانه پرستان
مرزبانی بیاموزد سرهنگ ها و حقوق دان ها را.
آن الف کشیده باز نمی ایستد از سبقت و سرعت.
اگر از دیده ی ما پنهان شده است در ملکوت تا ثریایی پیش می رود که حضرت ختمی مرتبت؛ شورَش را در جان ایمانیان ایران درافکنده است.
او در این حکمت محمدی ذوب شد تا پرچم حسینی را بر منارهی «سلمان»ی پاس دارد.
داغ پردریغ او را اگر چه به این زودی ها التیامی نیست اما هنر ظریفش- و زخم زمختی که برچهره وطن فروشان انداخته– مرهمی است بر این حسرت که کاش....
اومانده است با راه ماندگاری که گشود .
***
آنانکه جای خود را در جهان در می یابند، آنان که در شهادت آنجا که خدا خواسته می ایستند در غیب خدایشان در جایی می نشاند که خواسته اند.
حسین احمدی سخا خوش دریافت جای خویش را در دو جهان.
انتهای پیام/
به گزارش فرهنگ نیوز، وقتی با او تماس گرفتم تا قراری برای مصاحبه بگذارم با کمال میل پذیرفت بدون اینکه بخواهد مثل بعضی از مسئولان کلاس بگذارد.
فارس نوشت ؛ صدایش را که از پشت تلفن شنیدم تصورم این بود با مردی مسن صحبت میکنم که حداقل ۷۰ سال سن دارد. نمیدانم صدای پختهای داشت که این حس را به من القاء میکرد. قرار شد تا برای انجام مصاحبه به دفتر خبرگزاری بیاید. زمانی که وارد دفتر خبرگزاری شد، متوجه شدم که تصورم در ارتباط با سن او اشتباه بود. چند نفری که در این سمت بودند و با آنها مصاحبه کرده بودم همگی زیر ۶۰ سال سن داشتند. سالگرد رحلت بزرگ مردی که امنیت امروزمان را مدیون او هستیم بهانهای شد تا پای صحبتهای یکی از محافظان امام بنشینیم و خاطرات انقلاب را به همراه وی ورقی دوباره بزنیم.
از او خواستم تا بیشتر از خودش بگوید؛ «کریم بیتا متولد ۱۳۴۰ در خانوادهای مذهبی و وفادار به امام و انقلاب به دنیا آمدم. اهل و ساکن قم هستم. یکی از برادرانم شهید و دو برادرم نیز جانباز هستند».
* سرتاسر زندگی امام خمینی (ره) برای ما درس زندگی بود
بیتا در مورد عشق به امام و انقلاب میگوید: «عشق به امام خمینی(ره) و انقلاب از ابتدا به عنوان یک اصل اساسی و نهادینه شده در خانواده ما وجود داشت. من به همراه برادرانم در برنامههای تظاهرات و فعالیتهای ضد رژیم شرکت داشتم. مرحوم پدرم مقلد امام بود و من نیز بعد از رسیدن به سن تکلیف از امام تقلید میکردم».
وی در خصوص چگونگی ورودش به تیم حفاظتی حضرت امام(ره) گفت: «در سن ۱۹ سالگی به عضویت سپاه پاسداران در آمدم. اواخر سال ۵۹ بود حکم من برای حفاظت از امام در جماران زده شد. زمانی که متوجه شدم قرار است به عنوان محافظ امام خدمت کنم از خوشحالی سر از پا نمیشناختم و در پوست خود نمیگنجیدم.
چند ماهی را در جماران بودم که این مدت با دوره ریاست جمهوری بنیصدر همراه بود. بعد از گذشت مدتی به قم بازگشتم و دوباره در سال ۶۲ برای تیم حفاظت حلقه یک حضرت امام دعوت شدم. در تیم حفاظت حلقه یک وظیفه حفاظت از حضرت امام، بیت و منسوبین ایشان را بر عهده داشتم. در آن زمان ۲۲ ساله بودم و تا سن ۲۶ سالگی به خدمت خود در این سمت ادامه دادم».
بیتا توفیق خدمت به امام(ره) را از دورههای طلایی زندگیاش میداند و ادامه میدهد: سرتاسر زندگی امام خمینی (ره) برای ما درس زندگی بود. امام راحل شخصیتی والا و آسمانی داشت. شخصیتی چند بعدی که صحبت از آن حتی برای ما که از نزدیک با ایشان در ارتباط بودیم بسیار مشکل است.
* رهبریتی که سرنگونی رژیم ۲۵۰۰ ساله را به همراه داشت
مرجع تقلیدی که به اذعان بسیاری از علما اعلم بود. رهبر انقلابی اسلامی بود که توانست رژیمی ۲۵۰۰ ساله را سرنگون کند و برای نخستین بار یک حکومت اسلامی را پایهگذاری کند. ایشان ذکاوت و هوشمندی سیاسی بالایی داشت و با توکل استثنایی خود و با همیاری مردم توانست این انقلاب را به پیروزی برساند».
وی دیگر ابعاد شخصیتی امام(ره) را مورد توجه قرار داد و بیان کرد: «امام مردی با تقوا، متعبد، عارف و زاهد بود. همانطور که خودشان فرمودند؛ هیچگاه نماز اول وقتشان فوت نشد. حتی زمانی که در بیمارستان بستری بودند با شرایط سخت جسمانی که داشت نماز اول وقتش ترک نشد. شجاعت امام(ره) در حد اعلی بود و میگفت هیچگاه نترسیدم و فرماندهی جنگ در آن شرایط که همه دنیا علیه ما بودند با تدبیر و شجاعت امام(ره) پایان زیبایی داشت و هنوز هم که هنوز است ما مهمان سفره تدبیر حضرت امام راحل هستیم».
* روایت خواندنی از اهمیت رهبر کبیر انقلاب به تحکیم بنیان خانواده
بیتا درباره چگونگی رفتار امام با همسر و فرزندانشان گفت: «شخصیت امام در خانه و در میان اعضای خانواده شخصیتی متفاوت از آنچه دیگران میشناختند بود. ایشان احترام بسیار زیادی برای خانواده و به خصوص همسرشان قائل بودند و ایشان را بسیار مورد تکریم قرار میدادند.
امام خمینی (ره) هیچگاه تنها غذا نمیخوردند به نوعی باید همیشه در جمع خانواده غذایشان را میل میکردند. گاهی که همسر ایشان برای دیدار اقوام یا زیارت به مسافرت میرفتند امام(ره) از عروس یا دخترانشان میخواستند تا برای صرف غذا ایشان را همراهی کنند.
روزی همسر امام راحل قرار بود که از مسافرت برگردند و زمان رسیدن ایشان به منزل در وقت ظهر بود اما هواپیما تأخیر داشت و چون آن زمان وسایل ارتباطی مانند امروز گسترده نبود خبر تاخیر به امام نرسید و امام تا ساعاتی از عصر صبر کردند تا همسرشان به خانه برسند و بعد در کنار ایشان ناهار را میل کردند».
وی به یکی از مهمانیهای امام(ره) در آن دوران اشاره کرد و گفت: «رمضان سال ۶۵ بود که یک مهمانی افطاری از طرف امام(ره) برگزار شد که همه شخصیتهای کشوری و لشکری در آن دعوت بودند. بعد از اقامه نماز مدعوین سر سفره نشستند و رهبر کبیر انقلاب نیز به احترام مهمانها سر سفره حاضر شدند و بعد از صرف یک فنجان آب گرم به رسم قدیم خود نزد خانواده رفته و در کنار آنها افطار کردند».
* نگاهی به بازسازی حسینیه جماران و مخالفت امام(ره) با تجملات
بیتا در خصوص اینکه چگونه میتوان از امام الگو گرفت، اینگونه گفت: «تمام رفتار و سکنات امام(ره) الگو و برای دیگران درس زندگی بود. ایشان شخصیتی بود که با قاطعیت میگفت تا به حال نمازم به تأخیر نیفتاده است.
امام(ره) با عمل به توصیههای دین و امامان معصوم، ما را به راه درست راهنمایی و به ما الگوی رفتاری میدهد. ایشان آنقدر برای زن و شخصیت او ارزش قائل بود که فرمود از دامن زن، مرد به معراج میرود. ایشان بندهای مخلص بود که در رفتارش هیچ غل و غش و پیرایهای نبود. با مردم بسیار صادق و رو راست بود. غذای ساده میخورد. از اسراف پرهیز کرده و از کوچکترین فرصتها نیز برای عبادت استفاده میکرد. ساده زیستی امام(ره) به عنوان رهبر یک انقلاب بزرگ نکتهای بسیار مهم است.
ایشان هیچگاه به دنبال تجملات نبودند. یادم میآید زمانی میخواستند حسینیه جماران را که امام(ره) دیدارهای خود را در آنجا برگزار میکردند، سفیدکاری کنند. حدود چهار الی پنج متر از آن محل را سفید کرده بودند و زمانی که امام متوجه موضوع شدند گفتند نیازی نیست و به همین شکل خوب است».
* زمان رحلت امام (ره) در جماران نبودم
از او خواستم تا درباره روز رحلت امام(ره) صحبت کند، گفت؛ «آن زمان من در جماران نبوده و به قم برگشته بودم. زمانی که اخبار اعلام کرد برای امام(ره) بسیار دعا کنید متوجه شدم که حال ایشان بسیار وخیم است. وقتی که رادیو شروع به پخش قرآن کرد برایم مسجل شد که اتفاق ناگواری افتاده است؛ با همه شمارههایی که از تهران داشتم تماس گرفتم هیچ کس پاسخگو نبود. ساعت هفت بود که رادیو به صورت رسمی خبر رحلت را اعلام کرد. انگار دنیا روی سرم آوار شد زیرا با وجود بیماری حضرت امام(ره) هیچگاه به روزی که بخواهم خبر فوت ایشان را بشنوم فکر نمیکردم و همیشه امیدوار بودم که ایشان بهبود پیدا کنند».
وی میگوید: «همانگونه که رهبر انقلاب فرمودند این انقلاب بینام خمینی(ره) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست و میبینیم که هر کجا بخواهند از ایران حرف بزنند از امام(ره) به عنوان یک ابرمرد یاد میکنند. امام خمینی (ره) خشت محکم و سنگ بنای اساسی انقلاب را گذاشت و امروز که انقلاب ما به دنیا صادر شده، همه دنیا بسیج شدهاند تا این اقتدار را از بین ببرند و برای رسیدن به هدفشان به هر وسیلهای متوسل میشوند و این دشمنی نشانگر آن است که به لطف خدا ما توانستهایم در عرصه بینالملل بسیار قوی ظاهر شویم وگرنه این همه دشمنی بیمعناست.»
بازی نبرد هور یک سرگرمی مناسب و منطبق بر ارزشهای دینی و ملی برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانان است که بر اساس پژوهش و مصاحبه با رزمندگان غواص دوران دفاع مقدس تولید شده است.
این بازی حاصل تلاش تیمهای فنی، هنری و پژوهشی موسسه مهاد رسانه پژوه شیراز است که از موسسات مرتبط با سازمان فضای مجازی سراج است. ایده اولیه تولید این بازی مربوط به ابتدای سال ۹۳ است که نهایتا در زمستان ۹۳ تصویب و مراحل پژوهش و پیش تولید آن آغاز شد. پس از مطالعه و بررسی جزئیات عملیات های مختلف دوران دفاع مقدس از نظر منطقه عملیاتی و نوع عملیات، ماموریتهای واحدهای شناسایی و تخریب و مناطق هور و نیزار و آبراه به دلیل جذابیت های ویژه برای کودکان و نوجوانان، به عنوان پایه اصلی طراحی بازی انتخاب شد.
نبرد هور، علاوه بر پژوهشهای کتابخانهای، بهرهمند از مشاوره رزمنده دوران دفاع مقدس برادر جانباز جلیل عابدینی (از نیروهای واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۱۹ فجر و مربی و راهنمای گردان های غواصی) است.
مخاطب در نبرد هور علاوه بر بازی و آشنایی با عملیات شناسایی و تخریب ، اطلاعات بیشتری در خصوص عملیات های مهم دوران دفاع مقدس که نیروهای غواص نقش مهمی در اجرای آن داشته اند مانند والفجر۸ (که نیروهای غواص ده ها بار از عرض رودخانه اروند عبور کرده اند)، خیبر ، کربلای۴ و کربلای ۵ به دست می آورد. همچنین مخاطب میتواند با تجهیزات غواصی، مهارت ها و توانمندی های مورد نیاز یک غواص و سختی ها و مشکلات گردان های غواصی آشنا شود.
گرامیداشت ۱۷۵ شهید غواص تازه تفحص شده عملیات کربلای ۴ و آشنایی مختصر با این شهیدان نیز بخش دیگر محتوای بازی نبرد هور است.
اصلیترین اهداف تولید این بازی عبارتند از:
۱. آشنایی کودک و نوجوان نسل سوم انقلاب اسلامی با فضا ، ابزارها و ابتکارات و معنویات دفاع مقدس در حوزه شناسایی و غواصی در هورهای منطقه جنوب کشور
۲. معرفی شهدای دفاع مقدس به ویژه شهدای غواص و گردان های تخریب و شناسایی
۳. آشنایی کودکان و نوجوانان با روش های شناسایی و تخریب (در مقابله با دشمن) در دوران دفاع مقدس
این بازی شامل ۳ مرحله است و در هر مرحله آن دو ماموریت باید به انجام برسد. مأموریت اصلی هر مرحله، شناسایی موانع و مواضع دشمن و تخریب آنهاست.
با توجه به جذابیتهای خاص عملیات آبی و خاکی و فضای نیزه و آبراه و...، ویژگیهای منطقه هورالعظیم و جزایر مجنون به عنوان منابع محیط اصلی بازی در نظر گرفته شده که از نیزارها پوشیده شده و نهرهای کوچک و بزرگ آب در بین نیزارها وجود دارد.
این بازی هفته آینده رونمایی میشود.
به گزارش فرهنگ نیوز ، دقایقی پیش مراسم تشییع و خاکسپاری زائران عربستانی با حضور مقامات استانی خراسان رضوی در حرم مطهر برگزار شد.
گفتنی است؛ تعدادی از زائران عربستانی که در هتل توحید مشهد اقامت داشتند به دلیل سمپاشی این هتل با سموم غیرمجاز دچار مسمومیت شده بودند و در دو روز گذشته با علائمی نظیر تهوع، سرگیجه، افت فشار خون و کاهش هوشیاری به بیمارستان امام رضا (ع) مشهد منتقل شدند که به رغم تلاش کادر پزشکی چهار نفر از آنان شامل یک دختر 14 ساله و سه کودک به علت وخامت شدید حال عمومی فوت کردند.
در همین راستا به منظور رسیدگی به ابعاد مختلف موضوع و عیادت از مسمومان، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به مشهد مقدس سفر کرده و از نزدیک در جریان امور قرار گرفتند و قوه قضائیه و دادگستری خراسان رضوی پیگیر جدی این موضوع هستند.
کشور پاکستان در طول سه دهه اخیر همواره به عنوان مامن امنی برای جریان های تکفیری در سراسر جهان محسوب می شده است. حضور فعال گروه های تروریستی نظیر القاعده و شعب آن و جریان های تکفیری مانند لشکر طیبه، تحریک طالبان پاکستان، لشکر جنگوی، سپاه صحابه، شبکه حقانی و... به وضوح از پاکستان به عنوان مکانی بی نظیر برای گروه های سلفی تبدیل کرده است تا جایی که بسیاری از تحلیلگران جهان از این کشور به عنوان بزرگترین صادر کننده تروریسم و خطرناک ترین مکان جهان نام می برند. اسامه بن لادن رهبر پیشین القاعده، ایمن الظواهری رهبر کنونی القاعده ، ملاعمر رهبر طالبان افغانستان، حکیم الله محسود رهبر پیشین طالبان پاکستان و سایر رهبران این گروه، جلال الدین حقانی رهبر شبکه حقانی، گلبدین حکمتیار و... همگی در پاکستان حضور داشته و به فعالیت می پردازند.
چند صباحی است که با قدرت گیری روزافزون تروریست های داعش در منطقه عراق و شام از میزان توجهات به تحولات پاکستان و افغانستان کاسته شده است. به واقع فعالیت شدیدا افراط گرایانه تکفیری های داعش موجب به حاشیه راندن گروه های نزدیک به القاعده شده است. جوانان تندرو و عمدتا کم سواد جذب اقدامات رادیکالی داعش شده و عزم سفر به سوی خلافت خود خوانده ابوبکر البغدادی نموده اند.
بر خلاف رویه ای که در طول سه دهه اخیر بر کشورهای اسلامی حاکم بوده، این بار این به ظاهر جهادی ها به سوی پاکستان و افغانستان نیامده و عازم عراق شده اند تا جایی که شماری از جوانان پاکستانی نیز هم اکنون در سوریه و عراق مشغول فعالیت اند.
خبرگزاری فرانسه در همین باره به تحقیقاتی در رابطه با فعالیت های جریان های تکفیری در پاکستان پرداخته و از رشد زیر زمینی داعش در این کشور خبر داده است. به گزارش فرانس پرس پس از نمو گرفتن داعش در افغانستان، هم اکنون تکفیری های داعش در پی تحرکاتی در پاکستان برآمده اند، تحرکاتی که می تواند پاکستان و افغانستان را بیش از هر زمانی ناامن سازد.
به گزارش فرانس پرس نگرانی نسبت به رشد داعش محدود به عموم مردم و نیروهای دولتی نبوده و حتی شاهد اقدامات مقابله به مثل از سوی جریان های رقیب نزدیک به القاعده هستیم، امری که در درگیری شدید طالبان با نیروهای وابسته به داعش در افغانستان به وضوح قابل مشاهده بود. به نوشته ی این رسانه ی فرانسوی لشکر جنگوی بیش از هر زمانی برای فرمانبرداری از داعش ابراز تمایل می نماید. تروریست های داعش اولین اقدام تخریبی خود را در ماه گذشته و در شهر کراچی آغاز نمودند، رخدادی که به مرگ 45 شیعه اسماعیلی در اثر به گلوله بستن یک اتوبوس زائر منجر شد. مسئولیت این حمله را داعش رسما برعهده گرفت. این نخستین باری بود که این گروه مسئولیت یک حمله را در پاکستان که هزاران کیلومتر تا مبدأ «خلافت» ادعایی در عراق و سوریه فاصله دارد، برعهده می گرفت.
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نظر می آید که لشگر جنگوی از حالت یک نیروی محلی شدیدا ضد شیعی خارج شده و جنبه فراملی پیدا کرده است، امری که نمونه آن را می توان در بیعت بوکوحرام در نیجریه و یا انصار بیت المقدس در مصر و همچنین تکفیری های لیبی با داعش مشاهده نمود.
نویسنده این رسانه در تایید اظهارات خود به نیاز متقابل داعش و لشکر جنگوی به یکدیگر می پردازد. از یک سو لشکر جنگوی نیاز به یک حامی معنوی و مالی در سطح کلان دارد و از سوی دیگر نیز تروریست های داعش جهت مشروعیت هر چه بیشتر و دستیابی به آرمان اساسی (تاسیس یک خلافت در سطح جهان اسلام) نیاز به داشتن متحدینی در سراسر منطقه دارند.
فرانس پرس به نقل از یکی از مسئولان بلندپایه سرویسهای اطلاعاتی پاکستان که از سالها پیش لشکر جنگوی را زیر نظر دارد، آورده است که این گروه (لشکر جنگوی) که در جنوب پنجاب، ثروتمندترین و پرجمعیتترین ایالت پاکستان تشکیل شد، در سالهای اخیر صدها جنگجو را به سوریه و عراق فرستاده است که بیشتر این افراد از طبقه متوسط و تحصیل کرده بودند.
بنابر داده های منابع امنیتی یکی از حربه های داعش جهت گسترش حوزه نفوذ خود آموزش شهروندان دیگر کشورها در عراق و سوریه و سپس اعزام آن ها بسان یک مبلغ به کشورهای مبدا می باشد تا زمینه را برای نفوذ هرچه بیشتر این جریان مهیا نماید. منبع امنیتی که با فرانس پرس گفتگو کرده بر این امر صحه گذارده و از فعالیت نیروهای وابسته به داعش در پاکستان سخن رانده است.
نکته حائز اهمیت دیگر آن که بر خلاف رویه های پیشین که عموما عناصر کم سواد و وابسته به طبقات پایین به سوی جریان های سلفی گرایش می نمایند، عمده اعضای پاکستانی داعش را افراد تحصیل کرده و وابسته به طبقات متوسط پاکستان تشکیل می دهند. یکی از مسئولان اطلاعاتی پاکستان در این رابطه گفته است: «این افراطیون تحصیل کرده زندگی عادی در جامعه دارند و تفکر افراطی را از اینترنت می گیرند و همین امر شناسایی آنها را در جامعه دشوار می کند.» یکی دیگر از مسئولان امنیتی پاکستان نیز اظهار داشته است که مناقشه سوریه و شکل و شمایل قومی آن در افراطی شدن بیش از پیش جوانان بسیار تحصیل کرده نقش داشته است، امری که مورد تایید عموم مطلعین نیز می باشد. یکی از اعضای سابق لشکر جنگوی در همین رابطه اعلام کرده است که در حال حاضر این داعش و خاورمیانه است که بیشتر، جوانان شورشی پاکستان را که آماده مبارزه هستند، به سمت خود می کشد، نه طالبان و القاعده.
این عضو لشکر جنگوی می گوید: «بر خلاف آنچه که قبلا وجود داشت اکنون اخبار مربوط به سوریه، عراق و یمن است که در چترومهای افراطگرایان در اینترنت در پاکستان مورد بحث قرار می گیرد.»
به باور ناظران امنیتی پاکستان، لشکر جنگوی از سال 2013 جنگجویانی در عراق دارد و حتی یک پایگاه آموزشی در آنجا دایر کرده است. لشکر جنگوی با توجه به نزدیکی بسیار زیادی که از لحاظ اعتقادی (ایدئولوژیک) با داعش دارد (هر دو آنها به شدت مخالف شیعیان هستند) احتمال ایجاد ائتلافی مستحکم میان آن ها بیش از هر زمانی قابل تصور است.
به گزارش فرانس پرس مقامات امنیتی پاکستان تهدید اصلی در مقطع کنونی برای پاکستان شبهنظامیان لشکر جنگوی هستند که از عراق و سوریه بازمی گردند زیرا آنها می توانند به خشونتهای قومی بر ضد اقلیتها دامن بزنند. به گفته یک مسئول بلندپایه سرویسهای امنیتی پاکستان، لشکر جنگوی که در گذشته بسیار نزدیک به القاعده تلقی می شد، اکنون تلاش می کند عملیات خود را گسترش دهد و از وضعیت یک گروه مسلح محلی ضد شیعه به یک شبکه فراملی متحد با داعش تبدیل شود.
گفتنی است که با شکل گیری هسته های تروریستی داعش در عراق و سوریه، شعب این جریان افراطی به گونه ای قارچ وار در حال رشد در سطح کشورهای جهان اسلام هستند، امری که می تواند پیامدهای امنیتی ناگواری را برای سایر کشورهای منطقه و اسلامی در بر داشته باشد. هم اکنون در چهار سوی کشورمان جریان های تکفیری نزدیک به داعش در حال جولان دادن هستند. عراق، افغانستان، پاکستان و برخی کشورهای جنوبی خلیج فارس به مامنی برای تکفیری ها تبدیل شده که توجه هر چه بیشتر مسئولین امنیتی کشورمان را برای مقابله با مخاطرات احتمالی بیش از هر زمانی می طلبد.
گروه اجتماعی فرهنگ نیوز-مهدی مهدیان: بدون شک این روزها یکی از بحث های داغ مردم در کوچه و خیابان بحث اقتصادی و افزایش قیمت ها و همچنین ناتوانی خانواده ها در زمینه اقتصاد است.اگر چه این بحث با عملکرد مسئولان مخصوصا مسئولان اقتصادی رابطه ای متقابل دارد اما توپ مشکلات اقتصادی دائما بین مردم و مسئولین در حال پاس کاری است.طوری که مسئولین سند حقانیت را برای خود می زنند ولی مردم هم همه مشکلات را شش دانگ به نام مسئولین زده اند.
اما در این میان به نظر می رسد درباره این مشکلات حلقه های گمشده ای قابل یافت باشد که بدون شک یکی از این حلقه ها که هم مردم و هم مسئولین با وجود تاکیدات فراوان رهبری در قبال آن کاهلی داشتند، بحث اقتصاد مقاومتی و توجه به توان داخلی و خرید جنس ایرانی است.
توجه به تولید و جنس ایرانی مهمترین راه شکوفایی اقتصاد
البته ناگفته نماند که گره کور عدم بهبود شرایط اقتصادی یک علت و یک مقصر و مشکل ندارد و عملا تعداد دلایل به وجود آمدن این گره کور بسیار زیاد است.بدون شک یکی از دلایل به وجود آمدن شرایط فعلی عدم توجه به تولیدات داخلی و توجه به تولیدات خارجی است که می تواند یکی از بزرگترین آفت های اقتصاد یک کشور از جمله ایران لقب بگیرد.مسئله ای که از پای مردم گرفته تا پای مسئولین صداوسیما و اقتصاد و آموزش و پرورش و حتی تولید کنندگان در آن گیر است.
اگر بخواهیم به صورت جزئی تر به این مسئله بپردازیم، مسئله خرید جنس ایرانی یکی از مهمترین مسائلی است که بی توجهی به آن باعث شده است تا حال و روز اقتصاد ما این روزها خوب نباشد.عدم توجه مردم و عدم حمایت از تولید کننده، واردات بی رویه جنس های مختلف(حتی بی کیفیت تر از جنس ایرانی) به کشور، عدم تبلیغات مناسب و معرفی جنس های ایرانی به مردم توسط رسانه ها از جمله صدا و سیما، تبلیغ بی رویه جنس خارجی در کشور،از جمله رسانه ها، عدم وجود برنامه ای مدون و قاطع به منظور حمایت از جنس ایرانی در کتاب های درسی دانش آموزان، تنها بخشی از بی مهری های جامعه به جنس ایرانی بوده است.
ژاپن و چین چگونه به قطب های اقتصادی جهان تبدیل شدند؟
بانگاهی گذرا به پیشرفت های اقتصادی کشورهای مختلف از جمله کشورهایی که در کوتاه ترین مدت، بیشترین پیشرفت ها را داشتند، نقش اهمیت به تولید داخلی و البته خرید جنس آن کشور توسط مردم نقش به سزایی داشته است.کشورهایی نظیر چین و ژاپن که امروزه هر کدام، به عنوان یکی از قطب های اقتصادی جهان محسوب می شوند به همین ترتیب بوده است.
اگرچه رسیدن به این عنوان اقتصادی در جهان از پارامترهای دیگری هم برخوردار است اما به نظر می رسد، خرید جنس داخلی برای هر کشور می تواند یکی از مهمترین پارامترهای رسیدن به اقتصاد سالم و شکوهمند باشد.مطمئنا این امر در ایران هم مستثنی نیست و تبلیغات گسترده به منظور توجه شهروندان به اجناس ایرانی بسیار حائز اهمیت است.مسئله ای که اخیراً باز هم مورد تاکید رهبری قرار گرفته است، ایشان تاکید کردند: تبلیغ مصرف کالای داخلی توسط رسانه ها و صدا و سیما بسیار تاثیرگذار است رسانه ها و صداوسیما ، بایستی روی مسئلهی مصرف داخلی و تولید داخلی به معنای واقعی کلمه کار کنند؛ اینها تأثیر میگذارد.
اجناس داخلی اسیر ضد تبلیغات داخلی
این در حالی است که صدا و سیما و دیگر رسانه ها نه تنها توجه خاصی به تبلیغ اجناس ایرانی ندارند بلکه اخیراً به دلیل سود کلان در حوزه تبلیغ کالاهای خارجی، شدیداً به سمت تبلیغ این کالاها روی آورده اند.از طرفی تبلیغات دائمی شبکه های ماهواره ای از محصولات خارجی و همچنین رؤیای برند گرایی برخی از خانواده ها می تواند روند خرید جنس ایرانی را در کشور کندتر کند و واردات بی رویه و عدم حمایت مسئولان از تولید کنندگان هم می تواند تیر خلاص را برپیکره تولید و جنس ایرانی بزند.
اما به راستی با همه ضد تبلیغاتی که درباره محصولات ایرانی وجود دارد، کیفیت محصولات و اجناس ایرانی بی اعتبار نیست حتی در برخی از اجناس کیفیت محصولات با کیفیت درجه یک محصولات خارجی برابری می کند و اغراق نیست اگر بگوییم برتر است.با تامل در بخشی از تولیدات محصولات خانگی نظیر لوازم خانگی مشاهده می کنیم که علاوه بر کیفیت محصول، قیمت آن نسبت به جنس مشابه خارجی بسیار ارزان تر است.برای مثال در محصولات لامپ کم مصرف واقعا برخی از تولیدات داخل علاوه بر کیفیت بسیار بهتر از جنس خارجی از قیمت بسیار مناسب تر و بهتری برخوردار است.این نشان می دهد که اگر به تولید هر محصولی اهمیت داده شود می توان به کیفیت هم دست یافت.کیفیتی که بهانه ای شده برای ایرانی ها تا جنس ایرانی نخرند.اگر چه بعضا عدم وجود کیفیت برخی از اجناس داخلی باعث عدم خرید آن می شود.
اما سوالی که اینجا مطرح می شود این است که اگر به همان محصول بی کیفیت توجهی نشود و خریداری نشود و ایرادات آن توسط مشتریان خریداری نشود، تولید کننده چگونه بتواند کیفیت محصول خود را افزایش دهد؟ این در حالی است که قطعا جنس بی کیفیت ایرانی از اجناس درجه 3 و یا درجه 4 چینی بهتر است که متاسفانه به صورت مشکوکی با فراوانی زیاد به کشور وارد می شود.
مردم ایران چقدر جنس ایرانی را می شناسند؟
این مسئله نشان می دهد تولید ایرانی در خاک ایران غریب است و در کنار این واردات تفکر برخی از خانواده ها که همواره به دنبال برند و مارک خارجی هستند، به اثبات این مسئله دامن می زنند.اخیرا در بازار مختلف محصولات داخلی مشاهده می شود که مثلا یک پوشاک ایرانی که از کیفیت مناسبی هم برخوردار است به دلیل اینکه مورد استقبال خریداران داخلی قرار بگیرد بر روی پوشاک، مارک و برند خارجی درج می شود.
با همه این اوصاف به نظر می رسد در ایران خانواده های ایرانی در باب خرید محصولات داخلی به دوقسمت آگاه و ناآگاه از کیفیت و قیمت محصولات داخلی تقسیم می شوند.دسته اول، گروهی هستند که از کیفیت و قیمت محصولات داخلی آگاه هستند، اما همواره در ماهواره ها و تلویزیون داخلی به دنبال تبلیغات اجناس خارجی و برند هستند و دسته دوم متشکل از گروهی است که ذهنیت بدی نسبت به محصولات ایرانی ندارند. اما تنها به دلیل کیفیت و قیمت مناسب به سراغ اجناس خارجی می روند.اینجا است که نقش رسانه ها و تبلیغات و نقش دستگاه های مختلف اجرایی به چشم می آید.چرا که اگر واقعیت تناسب مرغوبیت جنس ایرانی با قیمت آن برای مردم مسجل شود قطعا مردم به آن توجه می کنند.
چه کنیم تا تولید و فروش ایرانی جان بگیرد
اما نکته قابل تامل این است که برای رسیدن به این هدف همکاری همه دستگاه های اجرایی، رسانه ها،تولید کنندگان و مردم را می طلبد که باید فرهنگ سازی دقیق در راه خرید اجناس ایرانی صورت گیرد.
در این راه ابتدا باید موانع تولید توسط مسئولان مربوطه و مخصوصا دولت در هربخشی برداشته شود و به جای هزینه های گزاف برای واردات به بخش تولید آن هم در بخش های مختلف توجه شود.که در صورت وقوع چنین شرایطی عملاً به بخش های عظیمی از اقتصاد مقاومتی توجه شده است.اقتصادی که همه هم و غمش تولید ایرانی و خرید ایرانی است که عملا راه آزادی اقتصادی ایران هم محسوب می شود.
در مرحله بعد باید همه هم و غم آموزش کشور در بخش اقتصاد، این موضوع قرار بگیرد، چرا که دانش آموزان که آینده سازان این کشور هستند باید از همان دوران نوجوانی در تفکرشان این بحث نهادینه شود.امروزه یکی از مشکلات جدی جوانانی که نه تنها در خرید اجناس بلکه در تک تک مراحل زندگیشان به آن سوی مرزها می اندیشند، عدم آگاهی از محاسن خوداتکایی در کشور و البته عدم خودباوری و اعتماد به نفس است که این می تواند بزرگترین آفت تفکرات جوانان کشور باشد.
در مرحله سوم،می توان به نقش رسانه ها مخصوصا رسانه ملی به عنوان یکی از مهمترین نقش ها اشاره داشت.برای مثال، کافی است رسانه ملی می تواند درکنار تبلیغات جنس ایرانی، توجه هرچند کم، به تولید و اجناس داخلی، در سریال ها و برنامه های مختلف تولیدی داشته باشد.متاسفانه اکنون شاهدیم که نه تنها در تبلیغات رسانه ملی خبر خاصی از تولید داخلی نیست بلکه در سریال ها و برنامه های مخالف، از اجناس خارجی استفاده می شود.اما می توان با آسیب شناسی اجتماعی این جریان و تصمیم جدی در این حوزه و با کمی نگاه مادی نداشتن به آن، با افتخار به امورات تولید داخلی در برنامه ها و سریال های صدا و سیما پرداخت.
و اما در مرحله آخر می توان به جلب نظر مردم و اهمیت ویژه مردم به عنوان نجات دهندگان واقعی اجناس داخلی اشاره کرد.فقط یک احساس مسئولیت کافی است که اجناس ایرانی از غربت خارج شوند.برای مثال می شود به این مسئله اشاره کرد که یکی از مخاطبین با ارسال مطلبی مدعی شده بود" برای خرید یک گاز 5شعله راهی بازار شدم و بعد از تحقیقات مختصری، یک گاز به اصطلاح معتبر خارجی که قیمتش نسبت به گاز مشابه ساخت داخل، دوبرابر بود خریداری کردم.اما بعد از چندماه به دلیل استفاده از فر گاز همه دکمه های شعله های گاز ذوب شد. در حالی که نمونه های داخلی آن با کیفیت بهتری روبرو بوده است."
این اوصاف بیانگر آن است با کمی احساس مسئولیت و تغییر نگرش در مردم، می توان امید داشت که مردم هم جنس ایرانی بخرند و هم پول کمتری پرداخت کنند و مهمتر از آن به روند بهبود کیفیت محصولات داخلی کمک کنند.
گروه سیاسی فرهنگ نیوز- محمد حسین امینی: حمید بقایی، جز بحث شکایتش از احمد توکلی که 30 فروردین آغاز شد و 27 اردیبهشت با انصراف او از شکایت خاتمه پیدا کرد، هیچ حضور رسانهای مؤثری در ماههای اخیر نداشته است. وی به طرز عجیبی روز شنبه 16 خرداد در گفتگو با خبرگزاری آریا «حرفهایی» بر زبان میآورد و درد دلهایی میکند و مرتکب عقدهگشاییهایی میشود که تیتر روزنامههای صبح یکشنبه را کاملاً به خود اختصاص می دهد! تا آنجا که برخی خبرگزاریها و روزنامهها از فرط تعجب تیترهایی مثل «خط و نشان کشیدن فلانی برای دولت!» و یا «فلانی بهمانی را تهدید کرد!» انتخاب میکنند. البته صبحِ یکشنبه هنوز همه منتظر واکنش رسمی دولت بودند و کسی نمیدانست که حمید بقایی تا احضار، بازجویی و بازداشت فاصلهای کمتر از 24 ساعت دارد!
آخرین سِمَت حمید بقایی در دولت احمدینژاد همان مسئولیتی است که امروز بر دوش محمد نهاوندیان است: معاونت اجرایی رئیسجمهور و سرپرستی نهاد ریاست جمهوری. جایگاهی که خودبهخود بقایی را به کانون درگیریهای رسانهای حامیان و مخالفان احمدینژاد میکشاند و سبب میشد که اکثر گلها و گوجهها به سمت او پرتاب شود!
تیر 88 به خاطر مشارکت در هیئت مؤسس کانون جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران موردنقد قرار گرفت. آن روزها دبیر مناطق آزاد تجاری دولت هم بود. یعنی دقیقاً همین مسئولیتی که این روزها اکبر ترکان بر عهده دارد. البته ترکان و بقایی داستانهای درازی هم باهم دارند!
ترکان و بقایی، از تعامل هرچه بیشتر تا...!
30 خرداد 92 بود که ترکان و بقایی بهعنوان نمایندگان روحانی و احمدینژاد مسئول «پیشبرد امور و تعامل هرچه بیشتر در دوره انتقالی دولتهای دهم و یازدهم» انتخاب شدند. شاید خیلی جای پرسیدن نداشت که چرا بقایی انتخاب شد؟ او مسئول دفتر ریاست جمهوری بود! ترکان و بقایی همکار شده بودند اما باز کسی گمان نداشت که دو هفته بعد قرار است عباس سلیمی نمین در جلسه تحلیل و بررسی علل رأی آوردن دکتر روحانی بقایی را حامی قطعی روحانی بنامد![1]
البته همه حرفهای آن روزها درباره بقایی «عجیب» نبود. مثلاً اکبر اعلمی نماینده اصلاحطلب سابقِ مجلس کمتر از یک هفته بعد، نهتنها حرف سلیمی نمین را درباره بقایی تکرار نکرد، بلکه ازجمله پیشبینی کرد که بقایی و دوستانش دیر یا زود بازداشت خواهند شد و حتی ممکن است انتقامجوییهایی گریبان گیر آنها شود!
آغاز درگیری
شاید کشمکشها دقیقاً از آخرین هفته تیرماه 92 و با مقاله روزنامه بهار شروع شد که بحث «زمینخواری» را پیش میکشید «...بعضی از افراد نامی در دولت دهم در سازمان مبارزه با مفاسد اقتصادی پروندههای عظیم زمینخواری دارند. البته بیشتر این پروندهها مربوط به مناطق آزاد بهخصوص جزیره کیش است که در زمان ریاست بقایی در ریاست سازمان مناطق آزاد به افرادی خاص و بدون طی روال قانونی واگذار شده است. حتی یکی از مدیرعاملان قبلی جزیره کیش هم به این دلیل در حال حاضر در زندان به سر میبرد.»
در 8 مرداد 92 روزنامه آینده بهطور غیرمستقیم از تئوری مقابلهبهمثل گفت! «اواخر دولت آقای خاتمی بود که آقای احمدینژاد طی نامهای در 17بند از آقای خاتمی درخواست کرد تا نقل و انتقالات، استخدام و قراردادی صورت نگیرد . اما حالا حمید بقایی، معاون احمدینژاد میگوید: دولت مستقر تا ۱۲ مرداد قانوناً اداره کشور را بر عهده دارد.»
ترکان با البرزنیوز گفتگو کرد و گفت سازمان تأمین اجتماعی هتل هما را به شکل نادرستی واگذار کرده است! حالا دیگر هر دو تیم گرم شده بودند و بازی داشت دیدنی میشد و انگارنهانگار که این دو نفر به هدف «تعامل هرچه بیشتر» منصوبشده بودند!
13 مرداد شایعه شد که شورای عالی انقلاب فرهنگی صرفاً به این دلیل از دانشگاه جامع ایرانیان استقبال نمیکند که بقایی و مشایی عضو هیئت مؤسسین آن هستند! بقایی یعنی همان کسی که سفیر «تعامل هرچه بیشتر» دو دولت در دوران گذار است! از همینجاها دیگر اندکاندک میتوانیم مردم هاج و واجی را ببینیم که نمیدانند مسئولین مشغول آوردن چه بلایی بر سر یکدیگر هستند.
صبح فردای پخش شدن این شایعه مراسم تودیع و معارفه بقایی و نهاوندیان بود. این مراسم با حضور مدیران بخشهای مختلف نهاد ریاست جمهوری برگزار شد و ازقضا حاشیهای نداشت!
فردای این مراسمِ بی حاشیه حمید بقایی به استناد نامهای تأیید نشده و شایعه گونه متهم شد به اینکه «نمیگذارد وزرا مستقیماً با روحانی دیدار داشته باشند و آنها را مجبور میکند تا قبل از دیدن رئیسجمهور جدید گزارشهای او را ببینند!» و این شایعات میگشت و میگشت تا «تعاملِ هرچه بیشتر!» با جاگیری مناسب و شلیک بعدی از پا بیفتد!
7 شهریور 92 ماجرای معروف به 16 میلیارد کلید خورد. گفته میشد دقیقاً روز تحلیف حسن روحانی، حمید بقایی یک چک 16 میلیاردی را از ذیحسابی نهاد ریاست جمهوری بهحساب کوتاهمدت بانک ملت به نام دانشگاه غیردولتی، غیرانتفاعی جامع بینالمللی ایرانیان واریز کرده است. گفته میشد بقایی در دفاع از خود گفته است که «این مبلغ قرض بوده و بازگردانده خواهد شد!» خلاصه پای دیوان محاسبات وسط میآید و مبلغ مربوطه بهکلی بلوکه میشود. بقایی تکرار میکند که کار او و احمدینژاد قانونی بوده و حتی بهصراحت گفت که به هیچکس نگفته که این پول قرض بوده! خلاصه اینکه مردم با اندک هوشی باید متوجه میشدند یکی دارد دروغ میگوید! بقایی همه خبرگزاریها را به شکایت تهدید کرد و گفت که اساساً از 13 مرداد تا آن روز با هیچ رسانهای هیچ مصاحبهای نداشته است!
فردای تکذیبهای بقایی شایعه جدیدی پخش شد: «این حساب بانکی، شخصی و دو امضایی بوده و صرفاً احمدینژاد و بقایی میتوانستند از آن برداشت کنند!» این شایعه در حقیقت میخواست بگوید که رئیسجمهور قبلی مرتکب 16 میلیارد اختلاس شده است! و این اتفاقها داشت دقیقاً جلوی روی مردم میافتاد. بههرحال دادستانی حساب را بسته بود و همهچیز برای همیشه منتفی به نظر میرسید!
اکبر ترکان که «تعامل هرچه بیشتر» را روی زمین و در موضع ضعف میدید! ضربات خود را منظمتر کرد و 48 ساعت بعد در تلویزیون و جلوی چشم میلیونها ایرانی مسئلهای جدید را پیش کشید: ارث پدر! «...ساختمانی را در منطقه آزاد قشم برای دانشگاه احمدینژاد (ایرانیان) واگذار کردند که همه این تخلفات در این حیاطخلوت انجامشده؛ این ساختمان از اموال منطقه آزاد است، مال دولت است به چه حسابی اجاره داده شده است؟ چرا این اموال تاراج شده است؟ مگر ارث پدرتان است؟!...»
بقایی هم کم نیاورد و مصاحبه کرد و حرفهای ترکان را «اتهاماتی بیاساس و بیپایه نسبت به دوران مسئولیت وی در دبیرخانه شورای هماهنگی مناطق آزاد و ویژه» خواند و از او خواست تا حرفش را پس بگیرد! همانطور که توجه دارید این دعواهای شبه کودکانه دقیقاً در محضر مردم ایران در حال رخداد است...
48 ساعت بعد ترکان اسناد موردنظرش را در قالب نامهای سرگشاده! خطاب به بقایی منتشر کرد و عرصه عمومی را به دادگاهی بزرگ علیه دولت سابق تبدیل کرد. نامه او مفصل و جزئی و گویا بود. یک هفته بعد بقایی اینطور از خود دفاع کرد که «عودتِ ۱۶میلیارد تومان داوطلبانه بود، ترکان فکر نکند کمیسر پلیس است!!» ماجرا در حالی ادامه پیدا می کرد که توگویی در کشور ایران همین دو نفر در وسط زمین بازی بودهاند و دیگران نشسته بودند تا ببینند کدام شان دیگری را نابود خواهد کرد! اصلاً انگارنهانگار که قانونی هست و هرکس مسئولیتی دارد و هر بررسی شیوهای دارد.
ترکان هم کم نیاورد و به شرق گفت «...مهم استرداد اموال است. اگر تاکنون استرداد اموال مربوط به دولت و مناطق آزاد داوطلبانه بوده من تشکر میکنم و درخواست دارم باقی این اموال را هم بهصورت داوطلبانه بازگردانند... اگر این اموال از راه منطقی و معمول بازگردانده نشود مراجع قضایی حتماً به وظیفه خود عمل خواهد کرد اما اگر بازگردانده شدن اموال هم بهصورت داوطلبانه باشد بهتر است!»
هنوز خاکِ آخرین نبرد ننشسته بود که حمله «انتقال هدایا» کلید خورد! تا ضربات متعددی که بر سروصورت افکار عمومی میخورد تمامی نداشته باشد. شایعه میگفت: «۲۵۳۰ قطعه از هدایای ریاستجمهوری در دوره احمدینژاد بهوسیله هشت کامیون از موزه هدایای رییسجمهوری منتقلشده... برخی شنیدهها حکایت از احتمال به حراج گذاشته شدن اموال خارجشده از موزه هدایای ریاستجمهوری به نفع دانشگاه ایرانیان دارد!» بقایی هم اساساً اظهار بیاطلاعی کرد! «من در جریان خبر انتقال هدایای ریاستجمهوری از محل نگهداری آنها در موزه نیستم ولی فکر میکنم این خبر نیز در ادامه خبرسازیهای اخیر باشد... اساساً جابهجایی اموال در مجموعههای دولتی به این راحتیها نیست!»
تنها 10 روز بعد نبرد بعدی شروع شد: ساختمان لادن!
وقتی خودمان را جای افکار عمومی در آن دوران میگذاریم باید حق داشته باشیم گمان کنیم که مسئولین دولت قبل عدهای دزد بیسروپا بودهاند که هرروز در روزنامهها یک مال و اموالی پیدا میشود که آنها میخواستهاند آن را بالا بکشند! شاید به همین دلیل است که بعضیها فکر میکنند تنها تخصص ما ایرانیها آبگوشت بزباش است! چون اعصاب کار مفیدتر برای مردم نگذاشتهایم!
ساختمان لادن را «جایی که احمدینژاد و اعضای دولت سابقش هفتهای یکبار دورهم جمع میشوند و مسائل کشور را موردبررسی و تجزیهوتحلیل قرار میدهند!» معرفی کردند. ساختمانی که با توطئهای اسرائیلی! از صداوسیما گرفته و به اموال دانشگاه ایرانیان افزوده شده بود! ساختمانی غصبی! که «احمدینژاد و یاران اشغالگرش! قصد دارند با برگزاری جلساتی در آن خود را برای ورود مجدد به قدرت در ۴ سال آینده آماده کنند!»
بقایی مثل مورد سابق گفت که «من از این موضوع که حکم تخلیه برای ساختمان لادن آمده یا خیر، اطلاعی ندارم و باید از معاون تدارکات این موضوع را بپرسید!»، خبرگزاری فارس نوشت که «دولت تدبیر و امید، عزم جدی در بازگرداندن ساختمانهایی که در دولت دهم به نهادها و شخصیتهای مختلف واگذار شده است را دارد که ساختمان لادن هم جزو آنهاست.» و نهایتاً مصطفی پورمحمدی گفت «وزارت دادگستری در جای مناسبی قرار ندارد و محیطش تجاری است و جا و مساحت آن محدود است» تا ابهام دراینباره که ساختمان لادن چه کارکردی باید داشته باشد رفع شود!
6 روز بعد در چهارم مهر خبر آمد که احمدینژاد به دیدار رهبر انقلاب رفته تا درباره دانشگاه ایرانیان صحبت کند. همه طبعاً منتظر نتیجه دیدار بودند. اما نامهای بهشدت جالب منتشر شد! حمید بقایی یعنی همان شخصیت اصلی قصه ما که آن روز معاون امور پشتیبانی دانشگاه ایرانیان بود! در نامهای خطاب به دکتر حسن روحانی خواستار کمک مالی دولت به دانشگاه ایرانیان شد!! درخواستها را دقت کنید «۱- از ردیفهای موجود بودجه حداقل پانصد میلیارد ریال کمک مالی شود. 2- از ساختمانهای مناسب موجود دولتی در تهران و مراکز استانها به دانشگاه هدیه شود و یا برای بهرهبرداری در اختیار قرار گیرد. 3- در محل مناسب اطراف تهران زمین به وسعت حدود دویست هکتار جهت احداث ساختمانها و تأسیسات واگذار گردد. 4- مسئولین دولتی بهویژه در وزارتخانههای علوم و تحقیقات و فناوری بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و امور خارجه همکاری و پشتیبانی لازم را به عمل آورند. 5- هر نوع کمک دیگری که صلاح بدانید!»
این وضعیت بهخوبی نشان میداد که بازی مسئولین با اعصاب مردم رو به پایان نیست چون این نامههای عجیب میتوانست علنی نشود!
9 روز بعد حمید بقایی خواست بعضی از حملههای این مدت را جبران کند! محمدعلی نجفی که عملاً در سازمان میراث فرهنگی جانشین او شده بود مجسمهای تحت عنوان شیر دال را از آمریکاییها تحویل گرفته بود و معتقد بود که این مجسمه را به کشور برگردانده. بقایی البته نگذاشت جشن بازگشتن شیر دال به کام نجفی شیرین باشد و بهطور تفصیلی ابراز داشت که این مجسمه تقلبی است! و از نجفی پرسید «مگر موزه ملی محل نگهداری اشيای تقلبی است. هر تراشکار و آهنگری میتواند اين جام را بسيار زيباتر بسازد و آيا ما بايد اسم آن را اثر فرهنگی بگذاريم و آن را به موزه ملی بفرستيم؟!»
انسان از حجم همدلی مسئولین و تعامل هرچه بیشتر آنها حقیقتاً متعجب میشود! اما قضیه انگار قدری فروکش کرد. تقریباً از مهر 92 تا اواسط بهار 93 آتشبس نسبی برقرار شد و دعواها در سطح تحلیلی باقی ماند و بازیگران اصلی یقه همدیگر را جلوی مردم ول کردند!
اما در اواخر اردیبهشت 93 این بار نجفی بود که انتقام 8 ماه پیش را گرفت! او در مصاحبه مفصلی که 31 اردیبهشت با روزنامه اعتماد داشت ازجمله درباره «سازمانی که زمانی در اختیار بقایی بود» حرف زد و آنچه تحویل گرفته بود را به مخروبهای نیازمند خاکبرداری تشبیه کرد![2]
ماجرای لیست مشکوک بدهکاران بانک مرکزی
شاید کسانی گمان میکردند این صرفاً یک جواب به حرفهای 8 ماه پیش بوده اما همه گمانها باطل شد وقتی هنوز 9 روز نگذشته بود که ترکان که حالا عنوانش «مشاور ارشد رئیسجمهور و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزادِ تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی» بود، دوباره و این بار در مصاحبه با پایگاه جمهوریت، تهاجم علنی و قبل از محاکمه را به کف خیابانهای رسانهای کشاند و بقایی را متهم کرد به اجاره دادن یک محل به خودش!![3]
اما این بار قصه بسیار جدیتر از این حرفها بود! در فاصله 48 ساعت لیستی مشکوک هم به شکل بسیار گستردهای توزیع شد: «ليست محرمانه كميته وصول مطالبات بانك مركزي!». یکی از اسامی این لیست هم همانطور که میتوانید حدس بزنید حمید بقایی بود اما رقمی که تحت عنوان معوقه بانکی مطرح شده بود بسیار سرسامآور و غیرقابلپیشبینی بود: «آقای حمید بقايي؛ معاون سابق رییسجمهور ایران؛ ٣١٠٠ ميليارد تومان!!»
یعنی در کمتر از 2 هفته حمید بقایی شخصیتی بود که یک ویرانهی نیازمند خاکبرداری را به مدیر بعدی تحویل داده، چندین و چند ساختمان را خودش به خودش اجاره داده! و 3100 میلیارد تومان نیز معوقه بانکی دارد! راستی چرا هیچکس در آن تاریخ فکر نمیکرد که با این ضربههای پیدرپیای که به افکار عمومی وارد میشود توقع سرکوب مفسدین را چطور میشود برآورده کرد؟ آیا هیولا ساختن از کسانی که مدتی پیش همهکاره مملکت بودهاند جایگاه آنها که امروز همهکاره هستند را محکم میکند؟! رهبر انقلاب چقدر باید روی اخلاق سیاسی تأکید کنند؟ چقدر باید بگویند که مملکت قانون دارد و هرکس هر سند و یا مدرکی علیه دیگری دارد مسیر قانون را طی کند؟! راستی فضای عمومی و رسانهای جای این زدوخوردهاست؟ و آیا رسانهها رکن چهارم دموکراسی هستند تا هرکس هر چیز علیه دیگری داشت در رسانه منتشر کند؟!
و اما یک ماه و نیم بعد مسئلهای آغاز شد که تا آخر باقی ماند! «مسئله صندوق قرضالحسنه شهیدان رجایی و باهنر» که از 1365 برای وام دادن به کارکنان نهاد ریاست جمهوری برپا شده بود. دولت احمدینژاد این صندوق را خصوصی کرده بود و دولت آقای روحانی دوباره آن را به دولت منضم کرده بود و اصل دعوایی که حمید بقایی را به گفتگو با خبرگزاری آریا واداشت این بود که او بر این باور است که رئیس هیئتامنای آن صندوق است! و دولت میگوید سیستم قبلی لغو شده و این صندوق ازاینپس دولتی خواهد بود. بر سر همین مسئله بود که 16 خرداد 94 بقایی گفت از اسحاق جهانگیری شکایت میکند و بقیه داستان را در خبرگزاریها میشود خواند. 36 ساعت بعدازاین تهدید به شکایت، حمید بقایی که به تعبیر سخنگوی محترم قوه قضایی عناوین اتهامی او به دلیل موانع قانونی فعلاً قابلگفتن نیست احضار، بازجویی و بازداشت شد.
استقلال و صلابت دستگاه قضایی بسیار قیمتی و گرانقدر است. «سراغ مسئولین رفتن» درصورتیکه جناحی نباشد مایه فخر مردم است. «مشمول مرور زمان نشدن جرائم» اسباب دلگرمی است. «میدانداری دستگاه قضایی» آرزوی مردم است. ملت ایران مشتاق برخورد با «دانهدرشتها» هستند. اما بیایید از اینها هم قدری فراتر برویم...
ما در هیچ حالتی نباید به بردن آبروی یکدیگر عادت کنیم. اگر فضا فضای مچگیری باشد دستگاه قضایی نمیتواند صحیح عمل کند. اگر رسانهها «ابزارهای بردن آبروی رقیب» باشند، مقتدرترین سیستم قضایی هم نمیتواند فضا را سالمسازی کند. باید خودمان را اصلاح کنیم تا جامعه اصلاح شود. دلیلی ندارد هرچه از رقیب میدانیم بر آفتاب بیفکنیم! و دلیلی ندارد جلوی مردم دستبهیقه شویم.
وقتی یک دستگاه قضایی مستقل هست که صرفاً بر مبنای اسناد و مدارک عمل میکند، چه لزومی دارد یکدیگر را در رسانه منکوب کنیم؟ چه بهرهای میبریم از دعوای علنی؟ میز و صندلی و مقام اگر وفا میکرد به دست ما نرسیده بود! کاش اخلاقی رقابت کنیم.
در حالیکه قوه قضاییه برخورد با مفاسد اداری، اقتصادی و دولتی را شتاب بیشتری داده و در این مسیر جایگاه و مقام شخص متهم، هیچ مصونیتی برای وی به دنبال ندارد، برخی از رسانه ها به ویژه رسانه های اصلاح طلب با گزینشی برخورد کردن با متهمان به فساد، عملا حزب و جناح را در امر مبارزه با فساد دخیل می کنند.
ای کاش برخورد با فساد در این جریان (اصلاحات) و حامیان آن در دولت، به صورت سلیقه ای نبود و هر آن کس را که در هر جریان و جناحی که مرتکب فساد شده است را با رویکرد منصفانه ای پیگیری می کردند. همان گونه که در جریان اصولگرا، شخصیت هایی مانند توکلی، نادران و ... حضور دارند که پرچم مبارزه با فساد را بدون توجه به جناح و حزب در دست گرفتند و پرونده رحیمی معاون اول دولت سابق را پیگیری و به نتیجه رساندند. اما روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب با پیراهن عثمان کردن این موضوع به هر آنکه مخالف یا رقیب آنها بود تاختند. به جای این می توان با تقدیر و حمایت از دستاوردهای قوه قضاییه، این دلگرمی را به مسئولان این قوه داد که رسانه ها به عنوان نماینده افکار عمومی همگام با آنها مشی اعتدال را در برخورد با پرونده های فساد دنبال خواهند کرد.
پانوشت:
[1] - «...دولت هم تمام توانش را در تخریب اصولگرایان به کار گرفت، درحالیکه بههیچوجه با اصلاحطلبان کاری نداشت و حتی در برخی جهتگیریهای نیروهای نزدیک به دولت درمییابید که حتی به آقای روحانی رأی دادند و افرادی مثل آقای بقایی و ... خیلی بهصراحت اعلام کردند: به آقای روحانی رأی دادیم!»
[2] - او گفت «...یک اتفاقهایی در سازمان افتاده بود که نادر بود یا حتی میشود گفت منحصربهفرد بود. نمونهاش همین داستان انتقال بخشهایی از سازمان به شیراز و اصفهان است. در هیچیک از دستگاههای دیگر، این کار را نکردند و تنها در اینجا بود که چنین تصمیمی گرفته شد. به شکلی بسیار عجولانه و بسیار ناپخته، دو بخش از سه بخش سازمان را کندند و بردند بهسوی نابودی. میراث فرهنگی در انتقالی که به شیراز داشت و برگشت و صنایعدستی در رفت و برگشتی که به اصفهان داشت، به میزان زیادی از بین رفته بودند. وضعیت سازمان خیلی وضعیت بدی بود. تعبیری که من داشتم این بود که بهراستی، مثل یک ساختمانی است که بهکلی تخریبشده و آوارش هم روی زمینمانده است. وقتی ما وارد سازمان شدیم، تازه پس از مدتها آواربرداری میکردیم تا ابعاد زمین دستمان بیاید و وضعیت زمین را بشناسیم، بعد برای آن یک نقشهای بکشیم که ببینیم میخواهیم چهکار کنیم.»
[3] - «موسسهای در دولت قبل به نام موسسه "خانه ایرانیان خارج از کشور" درست شده است که طبق اسنادی که وزارت کشور در پی استعلام ما در اختیار دولت قرار داده است، این موسسه تحت نظارت حمید بقایی بوده و ازنظر قانونی مسئولیت این موسسه با آقای بقایی است... ایشان بهعنوان رییس موسسه فعالیت میکرده؛ درزمانی که معاون اجرایی محمود احمدینژاد و دبیر مناطق آزاد نیز بوده است... بقایی بهعنوان دبیر مناطق آزاد این ساختمانها را به موسسه تحت مدیریت خود یعنی خانه ایرانیان خارج از کشور اجاره داده است! بهبیاندیگر در ساختمانهایی که در این خصوص اجاره داده شده است خود بقایی هم موجر بوده است هم مستأجر!»
به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، حاشیه های بازداشت حمید بقایی همچنان ادامه دارد و در آخرین رویداد، دفتر احمدی نژاد با صدور اطلاعیه ای از وی دفاع کرده و او را پاکدست دانسته، همین موضوع مورد توجه بیشتر روزنامه های اصلاح طلب قرار گرفته است. محمدباقر قالیباف نیز در مورد تحریم ها و دولت اظهاراتی داشته که این سخنان در روزنامه ها با رویکرد سیاسی مخصوص خود بدان پرداخته شده است.
چرا احمدی نژاد به دفاع از بقایی پرداخته؟
روزنامه اصلاح طلب آرمان در ادامه مشی اصلاح طلبان برای مصادر شخصیت های سیاسی کشور، حجت الاسلام ناطق نوری را به عنوان سوژه امروز خود انتخاب کرده است. این روزنامه با یادآوری خاطرات انتخابات ریاست جمهوری سال 76، و رقابت اصلاح طلبان با ناطق، شرایط کنونی را به نحوی توصیف کرده که لاجرم مواضع ناطق نوری با اصلاح طلبان به یکدیگر نزدیک شده و احتمال ائتلاف برای انتخابات مجلس دهم را نیز دور از ذهن ندانسته است: حجتالاسلام ناطق نوری و رئیس دولت اصلاحات پس از انتخابات دوم خرداد 76 و پس از بروز جریانات تندروانه در دو اردوگاه، دیگر «رقیب گذشته» به شمار نمیروند و شاید بتوان آنها را «رفیق امروز» نامید. اصلاحطلبان امروز معتقدند که کشور به حضور افرادی مثل شیخ نور در عرصه اجرایی نیاز دارد و شرکت وی در انتخابات مجلس به مثابه جانی تازه در رگهای آنهاست و برعکس گذشته، این بار پیروزی او برای آنها مسرتبخش است. بنابراین حضور ناطق در انتخابات مجلس و انتخاب مجدد وی میتواند این اوقات فراغت و فرصت را برای بسیاری از دلواپسان ایجاد کند تا به رفتارهای گذشته خود جدیتر فکر کنند.
آرمان در ادامه برای شیخ نور، تعیین تکلیف نیز کرده و از وی خواسته با فراموشی شکست سال 76 از اصلاح طلبان، این بار به عنوان ناجی آنان در انتخابات مجلس دهم ظهور یابد،که شاید مرهمی باشد بر زحم فقدان رهبری در اصلاح طلبان: حجتالاسلام ناطقنوری نباید همچون برخی افراد به این فکر کند پیشینه شکست او در دوم خرداد 76 در دیگر عرصههای انتخاباتی برایش تکرار خواهد شد. حضور شیخ نور در انتخابات مجلس دهم فارغ از همراهی اصلاحطلبان و اصولگرایان میتواند شوری دیگر در انتخابات به پا کند. اعلام کاندیداتوری دقیقه 90 آیتا... هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم توانست موجی از امید ایجاد کند که در نهایت منجر به شکست تندروها شد. چرا این اتفاق این بار در انتخابات دهمین دوره مجلس و به دست حجتالاسلام ناطق روی ندهد. او ثابت کرده همواره پایبند به تفکرات میانهروانه است و افراط را برنمیتابد بنابراین شاید بتوان امیدوار بود در مدت باقیمانده، شیخ نور در خود احساس تکلیف کند و همچون هاشمی در سال92 به دعوت مردم و بزرگان میانهروی و اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی پاسخ مثبت دهد.
آرمان به بیانیه دفتر احمدی نژاد نیز نگاه تحلیلی داشته و آن را مورد بررسی قرار داده است. یکی از ویژگی های ریئس جمهور سابق به اذعان همگان، شجاعت و صراحت لهجه او در مقابل رقیبان بود، شاید کسی تصور نداشت پس از ماجرای محمدرضا رحیمی و عدم دفاع از وی، احمدی نژاد از بقایی نیز حمایتی بکند، اما این بار به نظر می رسد رئیس دولت سابق، تمام قد به دفاع از یار سابق خود پرداخته است: دیروز دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم یعنی محمود احمدینژاد در ارتباط با دستگیری حمید بقایی، معاون اجرایی دولت دهم بیانیهای صادر و در آن تاکید کرد که «رئیسجمهور دورههای نهم و دهم بهطور قاطع از پاکی، پاکدستی و حقانیت بقایی تا آخر دفاع خواهد کرد.» همگان منتظر بودند تا نامه اعلام برائت دیگری از دفتر احمدینژاد صادر شود و برخی به شوخی این موضوع را مطرح میکردند که بقایی هم برای احمدینژاد ناشناس شده است تا اینکه دیروز نامهای به این شرح منتشر شد. شاید اشتباه افکار عمومی بود که در سال90 تصور کردند خط قرمز احمدینژاد معاون اول او یعنی محمدرضا رحیمی است و ذهنها به سمت یک مرد ساکت در گوشه پاستور راهنمایی نشد اما امروز مشخص شد اگر خط قرمزی بوده بیشتر به طیف مشایی در دولت نزدیک بوده است که بقایی در آن میگنجد. آیا اگر محمدرضا رحیمی هم در آن حلقه حضور داشت بهجای نامه حمایت از او، رسانهها اقدام به انتشار نامه برائت میکردند؟ یک بام و دو هوای احمدینژاد در این نمونه کاملا هویداست. او بهطور قاطع از پاکی، پاکدستی و حقانیت بقایی دفاع کرده و نکته جالب اینجاست که هنوز درباره اتهامات بقایی خبری درز پیدا نکرده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، گروهی از زائران عربستانی که در قالب یک کاروان زیارتی به مشهد مقدس سفر کرده بودند و در یکی از هتلهای مشهد مستقر شده بودند دچار مسمومیت شدند.
این درحالی است که از تعداد 33 نفر زائر غیرایرانی که 15 کودک و 14 نفر بزرگسال (هفت زن و هفت مرد) بودهاند تاکنون بهرغم تلاش کادر پزشکی سه نفر از آنان شامل یک دختر 14ساله و دو پسر حدود سهساله بهعلت وخامت شدید حال عمومی در بیمارستان امام رضا(ع) و نیز یک کودک سهساله از این کاروان نیز در یکی دیگر از بیمارستانهای مشهد فوت شده است.
این مسمومین صبح دیروز به بیمارستان امام رضا(ع) مشهد مقدس منتقل شدند و بهدلیل وخامت وضعیت جسمانی مورد مراقبت و آزمایش قرار گرفتند.
حال زائران خارجی مسموم به ثبات رسید
دکتر علیزاده، رئیس بخش مسمومین بیمارستان امام رضا(ع) نیز در زمینه آخرین وضعیت این مسمومین اظهار داشت: در حال حاضر حال یکی دیگر از مسمومین وخیم اعلام شده است.
وی بیان کرد: حال سایر مسمومین نیز به وضعیت ثبات رسیده است.
پرونده مسمومیت زائران خارجی درحال بررسی است
غلامعلی صادقی، دادستان عمومی و انقلاب مشهد مقدس در این زمینه به خبرنگار تسنیم اظهار داشت: ابعاد مختلف مسمومیت زائران عربستانی که شب گذشته در مشهد مقدس رخ داده در حال بررسی است.
دادستان عمومی و انقلاب مشهد بیان کرد: این زائران در قالب کاروانی از عربستان در یکی از هتلهای مشهد اقامت داشتند و ابعاد مختلف این مسمومیت از سوی بازپرس ویژه در حال بررسی است و مدرکی تاکنون دال بر تعمدی بودن این مسئله به دست نرسیده است.
ادامه تلاش پزشکان برای بهبود مسمومین در بخش ICU بیمارستان امام رضا(ع)
عبدالله بهرامی، رئیس بیمارستان امام رضا(ع) مشهد نیز در این زمینه اظهار داشت: در حدود ساعت 6 بامداد دیروز یکشنبه مورخ 17 خرداد تعداد 33 نفر شامل 14 نفر بزرگسال و 19 نفر کودک و نوجوان از اتباع کشور عربستان که در قالب تور سیاحتی زیارتی به مشهد سفر کرده بودند با علائم احتمالی مسمومیت همچون تهوع، سرگیجه، افت فشارخون و افت هوشیاری به این بیمارستان مراجعه کردند.
بهرامی درباره علت احتمالی مسمومیت اعلام داشت: بررسی بیشتر در دست انجام است و اطلاعات بعدی متعاقباً اعلام خواهد شد. بدیهی است تلاش کادر پزشکی در راستای بهبود سایر بیماران در بخش مراقبتهای ویژه ICU بیمارستان ادامه دارد.
در همین حال برخی منابع علت مسمومیت را ناشی از مصرف غذا و برخی دیگر سمپاشی اتاقهای هتل گمانهزنی کردهاند.
انتهای پیام/ آ*
در روزهای اخیر تصاویری در صفحات اجتماعی وابسته به تروریست های داعش منتشر شده که از رویای تصرف ایران توسط این گروهک خبر می دهد.
بر همین اساس "ابومحمد العدنانی" سخنگوی گروهی که با عنوان "دولت اسلامی عراق و شام" از سوی رسانه های جبهه غربی-عربی معرفی می شود، در سخنانی مدعی شده که این گروهک تلاش دارد نیروهایش را به سمت ایران حرکت دهد.
وی در سخنانی مدعی شده است که: «در پی پیروزی های متعدد دولت اسلامی، سربازان شجاع ما با حمله به ایران این سرزمین را از روافض پاک می کنند و سیطره دولت اسلامی را به ولایت خراسان گسترش می دهند.»
بعد از انتشار این سخنان صفحات و گروه های مجازی وابسته به تروریست های داعش، تصاویری از فتح میدان آزادی تهران و... با آرم ولایت خراسان منتشر کرده اند.
این یاوه گویی ها از سوی تروریست های داعش در حالی صورت می گیرد که چندی است مواضع این گروهک در عراق و سوریه در حال فتح شدن از سوی نیروهای مردمی عراق و همچنین ارتش و مجاهدان سوری است و طبق آنچه در منابع خبری و شبکه های اجتماعی منتشر شده، خبرهای غافلگیرکننده و امیدبخشی از شکست سنگین تروریست ها در سرزمین های تحت اشغال آنها در راه است.
این روزها تیپ های جدیدی در کشور شاید به نوعی عادی به نظر برسد؛ اما هر چه هست از بازیکن مشهور لیگ برتری فوتبال گرفته تا بازیگر و خواننده مشهور همه به نوعی از این مُد عجیب پیروی می کنند و با تیپ ها و آرایش های عجیبشان از زمین های ورزشی گرفته تا کنسرت و تلویزیون سوای از هنرنمایی، سعی در نشان دادن تیپ جدید خود در بین مردم هستند.
شاید این قیافه ها در بین مردم عادی به نظر برسد اما همین تیپ های جدید که مخلوطی از سرهای تراشیده و ریش های پر پشت بوده و منشا اصلی آن گروهک تروریستی داعش و تکفیرها بوده، متاسفانه بصورت قارچ گونه در بین بازیکنان مشهور لیگ برتری و خوانندگان کشورمان نیز مُد شده، و در این میان جوانان این مرزو بوم نیز با الگو برداری از همین تیپ هنرمند یا بازیکن محبوبشان، به نوعی دوست دارند تا قیافه ای شبیه به آنها داشته باشند.
اگرچه این تیپ های جدید با فرهنگ غنی و دیرینه این کشور در تضاد نیست اما هر روز به تعداد این جوانان افزوده می شود؛ آنها علاقمند هستند که تیپ خود را شبیه شخصیت های مورد علاقه شان تغییر دهند.
اما هر چه هست این قیافه های جدید که اخیراً هم در بین جوانان کشومان نیز مُد شده، ذهن هر آدمی را به سمت قیافه های خون آشام تروریستی های داعش و تکفیری می اندازد که هر روز در عراق و سوریه، صدها زن و مرد و خردسال مسلمان و شیعه و سنی بی گناه را به خاک و خون می کشند.
اما نکته مبهمی که در این بین وجود دارد چرا گروهک تروریستی داعش تلاش می کند از آن سوی مرزها این تیپ فقط در ایران مُد شود؛ چرا این مدل قیافه در کشورهای اروپایی مُد نیست؛ مگر نه اینکه از این طریق راحت تر و بدون دغدغه قاطی همین جوانان شده تا بی آنکه کسی قادر به شناسایی آنها شود به اهداف شوم خود دست یابند.
انتهای پیام/پ
پوتين به درخواست نتانياهو از فروش اس 300 به ايران منصرف شد
روزنامه کویتی الجریده مدعی شد که نخست وزیر اسرائیل در سفر محرمانه اخیرش به مسکو، ولادیمیر پوتین را متقاعد کرده است تا قرارداد فروش سامانه موشکی اس 300 به ایران را لغو کند و مسکو نیز تهران را از این امر مطلع کرده است.
روزنامه کویتی «الجریده» در شماره امروز خود به نقل از منابع خود نوشت: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در سفر محرمانه چند روز پیش به مسکو توانست قرارداد فروش موشک های اس سیصد روسی را به ایران لغو کند.
این روزنامه به نقل از منبع خود افزود: ولادیمین پوتین رئیس جمهور روسیه و نتانیاهو به طور محرمانه در مسکو دیدار کردند و پس از آن نتانیاهو توانست قرارداد فروش موشک های اس سیصد را به ایران لغو کند. این دیدار به درخواست نتانیاهو صورت گرفت که با یک فروند هواپیمای اختصاصی به همراه رئیس شورای امنیت ملی و مشاور نظامیاش وارد مسکو شد و به مدت سه ساعت با پوتین دیدار کرد.
به نوشته این روزنامه، این منبع افزود که دو طرف در این دیدار توافق کردند که اسرائیل تعهد بدهد که با مداخله نظامی نکردن در سوریه برای سرنگونی بشار اسد، حافظ منافع روسیه در خاورمیانه باشد. در مقابل، رئیس جمهور روسیه نیز تاکید کرده است که تلاش کند بشار اسد را متقاعد کند مانع از انتقال تسلیحات پیشرفته به حزب الله لبنان شود. دو طرف همچنین درباره ادامه همکاری در زمینه های مختلف نظامی به ویژه فناوری های پیشرفته که اسرائیل در اختیار روسیه قرار می دهد و وارد چرخه نظامی روسیه می شود با یکدیگر همکاری کنند. این منبع تاکید کرد که روسیه لغو این قرارداد را به ایران اطلاع داده است و در حال بررسی است که سامانه موشکی ضد هوایی و موشک های دور بردی به ایران بدهد که در مقایسه با اس سیصد کمتر پیشرفته است.
بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران چه معنایی برای نظام ایران دارد؟
موسسه امریکن اینترپرایز به تفسیر حضور مجدد سردار محسن رضایی با لباس نظامی در مراسم دانشآموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین (ع) در کنار رهبر معظم انقلاب پرداخته و مینویسد: به نظر میرسد که سردار محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دوباره به فعالیت قبلی خود مشغول شده است. سردار رضایی سپاه را ترک کرد و به دنبال سیاست رفت. این درحالیست که نظام ایران وارد شدن نظامیان به صحنه سیاست را منع کرده است. بازگشت وی با لباس نظامی احتمالاً به معنای پایان فعالیتهای سیاسی وی میباشد، اما هنوز نمیشود درباره دیگر معنای آن اظهارنظر نمود.
رضایی ادعا میکند که بحرانهای منطقهای موجود خصوصاً روبه وخامت گراییدن اوضاع در عراق، سوریه، و یمن باعث شده است تا وی برای انتقال تجربیاتش به نسل آینده به سپاه بازگردد. این توضیح باورکردنی نیست. رضایی قطعاً میتوانست بدون برگشتن به وضعیت قبلیاش به دانشگاه امام حسین (ع) برود. ظاهر شدن وی با لباس نظامی در حالیکه هنوز محمد علی جعفری فرمانده سپاه است سوالات جدی درباره نقش وی در این سازمان بوجود آورده است. این گزینه که احتمالاً تغییراتی در سطح فرماندهی سپاه بوجود خواهد آمد محتملتر از این گزینه است که وی تنها برای هدف تربیت افسران جوان لباس نظامی را بر تن کرده است.
این اولین باری است که ما رضایی را با لباس نظامی و با داشتن درجه سرداری در یک مراسم رسمی میبینیم. پیش از این رضایی لباس نظامی میپوشید، اما درجه سرداری را روی لباسش نمیزد.
محسن رضایی چهره شاخصی در سپاه پاسداران محسوب میشود. وی فرماندهی این سازمان نوپا را در سال 1981 برعهده گرفت و آنها در طول جنک هدایت نمود. وی درسال 1997 پس از 16 سال از فرماندهی سپاه استعفا کرد.
چرا ایران دائماً نیروی دریایی آمریکا را به چالش میکشد؟
موسسه آمریکن اینترپرایز در گزارشی درباره قدرتنمایی نیروی دریایی ایران در آبهای تنگه هرمز مینویسد: به نظر میرسد که بحران دیگری با ایران در دریا به پایان رسیده باشد. روز 13 ماه می، ایران اصرار داشت تا کشتی باری را با پرچم هلال احمر این کشور مستقیماً به یمن اعزام کند و اجازه نمیداد تا محموله این کشتی توسط عربستان یا هر کشور دیگری مورد بازرسی قرار گیرد. با این حال، در روز 21 ماه می، این کشتی در بندر جیبوتی برای انجام بازرسی توسط سازمان ملل پهلو گرفت. اگر تهران به خواستههای آمریکا یا سازمان ملل پاسخ مثبت نمیداد، احتمال داشت که تقابل جدی با آمریکا یا عربستان رخ دهد. اگرچه محموله این کشتی کاملاً بشردوستانه بود، اما پیش از این سپاه پاسداران تسلیحات پیشرفتهای را در قالب کمکهای انساندوستانه منتقل کرده بود.
ماجرای این هفته به دنبال یکسری اقداماتی رخ داد که از زمان آغاز حمله عربستان به یمن شروع شد. نخست، نیروی دریایی سپاه تلاش کرد تا محمولهای شامل موشکهای سطح به هوا را به دست حوثیهای یمن برساند که از این کار ممانعت به عمل آمد. در روز 28 آوریل، نیروی دریایی سپاه کشتی مارسک را در حالی که داشت از تنگه هرمز رد میشد توقیف کرد. سپس، در روز 14 می، نیروی دریایی سپاه به طرف یک کشتی سنگاپوری در آبهای بینالمللی خلیجفارس آتش گشود و خواست آن را متوقف نماید. این کشتی که آسیب جدی ندیده بود به طرف آبهای سرزمینی امارات حرکت کرد.
آیا ایران در دریا به شکل خطرناکی حالت تخاصمی به خود گرفته است؟ پاسخ به این سوال این گونه است.
از زمان جنگ نفتکشها در دهه 1980، همیشه شاهد میزانی اذیت و آزار از جانب نیروی دریایی سپاه در تنگه هرمز و خلیج فارس بودهایم. قایقهای تندروی ایران اغلب به کشتیهای نظامی آمریکایی یا غربی نزدیک میشوند و سپاه هر از چندگاهی کشتیهای تجاری که از آبهای سرزمینی ایران میگذرند را به مسیرهای دیگری هدایت میکند. حالت تهاجمی نیروی دریایی سپاه در زمانهایی که کشور تحت فشار قرار میگیرد افزایش مییابد. این گونه اقدامات توسط افراد خودسر انجام نمیشوند، بلکه با هماهنگی مقامات بالادستی صورت میپذیرند.
میتوان اینطور فرض کرد که فرماندهان سپاه برای تحت فشار قرار دادن آمریکا و عربستان و ارسال تسلیحات برای حوثیهای یمن و گوشزد کردن این مساله به دنیا که میتوانند در هر لحظه تجارت در خلیج فارس را دچار اختلال نمایند با رهبر انقلاب اسلامی هماهنگیهای لازم را انجام دادهاند.
همچنین باید به این نکته توجه کنیم که این گونه اقدمات ایران بخشی از دکترین و راهبرد وسیعتر سپاه میباشد. ایران میداند که از نظر قدرت دریایی نمیتواند با آمریکا رقابت نماید و بنابراین تلاش کرده است تا با ایجاد توانمندیهایی از قبیل قایقهای تندرو، موشکهای کروز ضدکشتی، مینهای پیشرفته و زیردریایی نقاط ضعف ما را مورد هدف قرار داده، عملیاتهای ما را با مشکل مواجه نموده، و جریان تجارت در خلیج فارس را در صورت لزوم دچار اختلال نماید.
حالا انگیزه سپاه پاسداران از این گونه اقدامات چیست؟ آنها میخواهند آمریکا را بترسانند، عملیاتهای عربستان در یمن را تلافی کنند و خطوط قرمز عربستان و آمریکا را آزمایش نمایند.
اقدامات ایران میتواند باعث ایجاد ریسک محاسبات اشتباه شود. اما، مشخص است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نمیخواهد این درگیریهای را به سمت بحرانی تمامعیار سوق دهد.
چه کسی به توافق هستهای با ایران بیشتر نیاز دارد؟
موسسه بینالمللی مطالعات راهبردی درباره توافق هستهای ایران و غرب مینویسد: زمانیکه مذاکرهکنندگان در لوزان سوئیس در روز 24 آوریل به چارچوب توافقی برای موضوع هستهای ایران دست یافتند، آنها 89 روز تا نهایی کردن جزئیات توافقنامه فرصت داشتند. حالا بیش از نیمی از آن زمان سپری شده است. اما به جای آنکه طرفین شکافهای موجود را کاهش دهند، به نظر میرسد که آنها دارند از هم بیشتر فاصله میگیرند.
مذاکرهکنندگان هر دو طرف در تلاشند تا جزئیات مذاکره به بیرون درز پیدا نکند. اما این بار به نظر میرسد که بیخبری به معنای خوشخبری نیست. تیم ایرانی بر موضوع رفع تحریمها متمرکز شده است و به نظر میرسد که این تیم دیگر علاقه چندانی به جزئیات حذف 13000 سانتریفیوژ، بازطراحی راکتور اراک و اقدامات راستیآزمایی ندارد.
به نظر میرسد که ایران میخواهد این تصمیمات را تا آخر ماه ژوئن به تاخیر بیندازد تا کمبود وقت باعث شود تا از کنار این جزئیات سریع عبور کنند. از منظر ایران، هر چه توافق کوتاهتر باشد، بهتر خواهد بود. همچنین به نظر میرسد که طرف ایرانی معتقد است که اوباما به توافق هستهای بیشتر نیاز دارد و بنابراین حاضر است از خود نرمش بیشتری نشان دهد. آنها اشتباه فکر میکنند، اما چه کسی مسئول القای این تفکر است؟ اگر به سخنان مخالفان اوباما توجه کنیم میفهمیم که آنها دائماً می گویند که وی برای اینکه سیاست خارجی خود را موفق جلوه دهد آماده است تا هرگونه نرمشی را از خود نشان دهد.
این ادعایی واهی است. البته که اوباما دوست دارد تا به یک موفقیت دیپلماتیک نادر دست یابد، اما نه به قیمت لطمه زدن به منافع ملی آمریکا. اوباما میداند توافقی که نتواند مانع دستیابی ایران به تسلیحات اتمی شود نمیتواند میراثی دیپلماتیک محسوب شود. به علاوه، عدم دستیابی به توافق هستهای به وی به لحاظ سیاسی آسیبی نمیرساند. اگرچه آمریکاییها از توافق هستهای احتمالی با ایران حمایت میکنند، اما آنها خوشحالی خود را با به خیابان ریختن و پایکوبی کردن مثل مردم تهران نشان ندادند.
از سویی دیگر، برداشته شدن تحریمها برای نظام ایران از اولویت بالایی برخوردار است. مردم ایران انتظار دارند که توافق هستهای تجارت بین المللی را دوباره برقرار کرده و به انزوای کشور پایان بخشد. عدم برآورده کردن این نیازها می تواند آینده سیاسی روحانی را به خطر بیندازد.
ایران درحالیکه دارد وقتکشی میکند در تلاش است تا در جبههای دیگر اهرمی برای خود بوجود آورد. چندی پیش آیتالله خامنهای فرمودند که اجازه دسترسی به سایتهای نظامی ایران داده نخواهد شد. این مساله نشان میدهد که سازمان بینالمللی انرژی اتمی در آینده نخواهد توانست عدموجود فعالیتهای اعلامنشده هستهای ایران را تایید کرده و یا نمیتواند پرونده سوالات درباره فعالیتهای هستهای گذشته این کشور را ببندد. طرفهای مذاکرهکننده با ایران هیچیک از این مسائل را نخواهند پذیرفت.
زمانیکه آژانس به دلایلی منطقی درباره اقدامات هستهای ایران مشکوک است، ممانعت از دسترسی به اشخاص و سایتها به این معناست که این سازمان نمیتواند درباره صلحآمیز بودن توافق هستهای ایران قضاوت نماید. بنابراین، تا زمانیکه این سوالات حاصل نشده است، برخی از تحریمهای ایران باید همچنان پابرجا باقی بماند.
توافق موشکی آمریکا با کشورهای حاشیه خلیج فارس و ضربه اول به ایران
پایگاه گلوبال ریسرچ درباره توافقات نظامی اخیر کشورهای عضو شورای خلیج فارس با واشنگتن در کمپدیوید مینویسد: این چیزی بود که در جلسه بین آمریکا و کشورهای فاسد و مستبد حاشیه خلیجفارس حاصل شد؛ آنها توافق کردند که سیستمهای پدافند موشکی به سمت خاورمیانه سرازیر شود.
این سلطاننشینهای حاشیه خلیج فارس در دنیای فعلی همپیمانان اصلی آمریکا محسوب میشوند. آنها با همدیگر دارند سوریه، یمن، اوکراین و دیگر جاها را بیثبات کرده و آشوب به پا میکنند.
اوباما اعلام کرد که فروش تسلیحات به این کشورها را کارآمد خواهد کرد و رزمایشهای مشترکی با بحرین، قطر، عمان، عربستان سعودی و امارات به عنوان بخشی از تعهد این کشور در مقابله با ایران برگزار خواهد کرد. کشورهای حاشیه خلیج فارس میگویند که آنها از تسلیحات اتمی ایران میترسند.
در حقیقت، ایران برنامه تسلیحات اتمی خود را سالها پیش متوقف کرد. اما همیشه حقیقت و واقعیت اهمیتی ندارند. این توافق نظامی جدید به معنای تندوریهای بیشتر آمریکا و اعراب در منطقه است. برنامه این است که سراسر منطقه مملو از موشکهای تاد و رادارهای پدافند موشکی شود.
تمامی این سامانهها مطابق برنامههای موجود پنتاگون فعالیت خواهند کرد. همگی آنها از طریق سامانه ماهواره نظامی آمریکا هدایت خواهند شد. معنای این مساله این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس در واقع برای خرید سامانه پدافند موشکی در سراسر منطقه پول به آمریکا میدهند که هدف اصلی آن مقابله با ایران، سوریه و روسیه است.
پدافند موشکی یکی از مولفههای کلیدی برنامهریزی آمریکا برای انجام حمله اول میباشد. زمانیکه که کشور مورد تهاجم قرار گرفته تلاش میکند تا حمله تلافیجویانهای را انجام دهد، در این جا کار این سامانه شروع میشود و بقیه توانمندیهای نظامی کشور مورد نظر را نیز نابود میکند تا حمله اولیه واشنگتن موفقیتآمیز باشد.
به گزارش گروه جنگ نرم مشرق، در حالی که شادیِ پیروزی مقاومت ضد رژیم صهیونیستی، سراسر لبنان و کشورهای اسلامی را آکنده بود، "سید جواد" فرزند سید حسن نصرالله، با ایجاد هشتگِ "سست تر از خانۀ عنکبوت" در صفحه خود بر روی توئیتر، موجی از تاییدها را با خود همراه کرد، تا جایی که دستکم یک میلیون نفر این "توئیت" را به اشتراک گذاشتند و حدود 17 میلیون کاربر اینترنت نیز پست هایی با این عنوان نوشتند.
"سید جواد حسن نصر الله" در این توئیت، به بخشی از سخنرانی سید حسن نصرالله در سال 2000 در منطقه بنت جبیل اشاره کرد که پس از عملیات پیروزمندانۀ "چهارشنبه" ایراد کردند و با استناد به آیه ای از سورۀ عنکبوت گفت: به خدا، به خدا که اسرائیل، سست تر از خانۀ عنکبوت است.
بازتابِ گستردۀ توئیتِ فرزندِ سید حسن نصرالله، به مثابه پیروزی دیگری در عرصه مجازی، بود که موجی از اظهارنظرها و پست ها را بر روی تویتر برانگیخت.
برخی از کاربران، عکس هایی از کشته های اسرائیلی و شکستِ آنان و اشک ریختنِ سربازان صهیونیست در جنگ 33 روزه در سال 2006 منتشر می کردند، برخی دیگر عکس هایی از جشن های مردم در جنوب لبنان و بیروت منتشر می کردند. گروهی دیگر فیلمی را منتشر کردند که در آن، "نوال بری" خبرنگار شبکه "الجدید" در حال مصاحبه با ساکنان مناطقِ مرزنشین به همراهِ زنانِ منطقه، به افتخار پیروزی، کِل می کشد.
در این میان، پست هایی درباره تفاوتِ حس و حال مردمِ مطمئن لبنان در مقایسه با شهرک نشینانِ وحشت زده صهیونیست ها منتشر کردند.
بخش قابل ملاحظه ای از توئیت ها، مربوط به عکس های شهدای عملیات قنیطره بود.
"مهدی منصور" عکسی از شهید "جهاد عماد مغنیه" را منتشر کرد و زیر آن نوشت: "آن ها از دستِ مردانِ پدرت به ستوه آمدند، همچنین از نام تو به ستوه آمدند، زیرا هرگاه نام تو برده می شود، نامِ پدرت همراه آن است (جهاد عماد مغنیه). آن ها نفهمیدند کسی که باد را آفریده است، می تواند، در هر خانه یک "جهاد" بیافریند."
شماری از کاربرانِ تویتر نیز به تجلیل از صلابتِ مادران شهدا پرداختند.
"علی نعمه" نوشت: شما باشکوه ترین مادران هستید، مادرانی که انتظار کشیدند و انتظار کشیدند، تا این که پیروز شدند.
"مریم جواد" نیز نوشت: از مادرانی که فرزندانشان را برای حفاظت از جان فرزندانمان فدا کردند، تجلیل و قدردانی می کنیم. اشکتان را سپاس، صبرتان را سپاس، پیروز خواهیم شد.
در این میان، "عباس زهری" پستی پر بازدید کننده بر روی تویتر گذاشت که موجی از توئیت های مشابه را سبب شد.
وی نوشت: سبحان الله، سرانجام کار به جایی رسید که اسرائیل اعلام کند. حق واکنش در زمان و مکان مناسب را برای خود محفوظ می داریم.
"باسل العریضی" خبرنگار شبکه "الجدید" نیز در توئیتی مشابه نوشت: و سرانجام، زمانی فرا رسید که اسرائیل اعلام کند حق واکنش در زمان و مکان مناسب را برای خود محفوظ می داریم، و آمریکا دعوت به خویشتنداری کند.
"حسین عطیه" نیز با تکیه بر ضرب المثلِ "شکایت به غیرِ خدا، ذلت آور است" خطاب به صهیونیست ها که کارشان به شکایت و زاری رسیده است، نوشت: آن قدر شکایت کنید، تا از ذلت سرشار شوید.
از سوی دیگر، "علی وهبی" در توئیتی درباره اهمیتِ این پیروزی حزب الله تأکید کرد: قدرت و عظمت این واکنش، به این سبب است که در اوجِ آماده باشِ (اسرائیل) اتفاق افتاد.
"محمد علوش" خبرنگارِ پایگاهِ خبری "النشره" نیز در صفحه تویتر خود تأکید کرد: در قلبِ اراضی اشغالیمان و در اوج هوشیاری و آماده باشتان، شما را زدیم.. آیا نباید، به نصر الله (پیروزی خدا) دل استوار باشیم؟
"پل سلامه" نیز در همین زمینه نوشت: آهای ارتش صهیونیستی! باید به اطلاعتان برسانیم که فن آوری های پیشرفته تان، رادارهایتان، جنگنده هایتان و همه سامانه های نظامیتان، فاقدِ کارایی لازم است.
"ساره علویه" نیز با اشاره به بیانیۀ شماره 1 حزب الله نوشت: وقتی بیانیه، شماره دار می شود، باید آمادۀ اتفاق بعدی باشی!
شماری از کاربران تویتر نیز حمایت خود را از عملیات حزب الله و مقاومت اعلام کردند.
"جهاد" نوشت: اگر می خواهید در صلح زندگی کنید، از سرزمین ما خارج شوید و دستتان را از گندم های ما کوتاه کنید و از آب های ما بیرون بروید.
"صبحی الجیز" نیز تاکید کرد: این زمین، مال ماست.. این آسمان، مال ماست.
برخی دیگر از کاربران تویتر، ترجیح دادند از افتخار به رهبر مقاومت و تجلیل از مقام او بنویسند.
"گابریل باخوس" نوشت: نسل های آینده، از این که ما، در زمان این "اسطوره مرد" به ما غبطه خواهند خورد.
"هند قاسم" نیز بر این باور است که "ملتی که رهبرش سید حسن نصرالله باشد، شکست ناپذیر است."
"علی" نیز خطاب به سید حسن نصرالله نوشت: ما روزها و آرزوها و تیرهای توایم.. ما وعده و پیمان تو و سربازانِ پیروزِ توایم.. ما عشقِ توایم، جنگ توایم و حزب توایم.. هر جا که بخواهی، از سامرا تا القلمون.. هرگونه که بخواهی باشیم، خواهیم بود.. سخنرانی سید حسن در روز جمعه، حتی از عملیاتِ امروز نیز قدرتمندتر خواهد بود.. سخنرانیِ او، به مثابه بیانیۀ شماره 2 خواهد بود.
اما واکنش ها در عرصۀ مجازی به لبنان محدود نشد و فلسطینی ها نیز خود را شریکِ پیروزی مقاومت دانستند.
"عماد خلیفه" کاربرِ فلسطینی، بر روی صفحه تویتر خود نوشت: برخی از مردان، در مسیرِ آزادی قدس، به عهدی که با خدا بسته بودند، عمل کردند..
"علی قبیسی" نیز تاکید کرد: جنگ با (اسرائیل)، طعم و مزۀ متفاوتی با جنگ با داعش دارد که لعنت خدا بر آن ها باد.
در این میان، شماری از کاربران تویتر، شعارهایی به زبان عبری منتشر کردند. شعارهایی نظیر "اسرائیل سقوط کرد، جبل عامل، تمام.. لبیک یا نصرالله".
"ویرا یمین" عضو دفتر سیاسی جریان "المَرَده" نیز در توئیتی اعلام کرد: حرفِ آخر را "سید" زد و هیچ حرفی برای گفتن باقی نگذارد و همان حرف، کافی ست.
شماری از کاربران تویتر از کشورهای عربی نیز حمایت خود را از مقاومت اعلام کردند. "یاسر فرحانه" از فلسطین نوشت: خون هایی که بر زمین فلسطین ریخت، به هم آمیخت تا به خواست خدا، گلِ پیروزی، شکوفه دهد.. غزه و حزب الله، از شرفِ برباد رفتۀ امت، دفاع می کنند.
از کویت، کاربری به نام بصمه نوشت: دورۀ شکست ها گذشت و اینک، دورۀ پیروزی هاست.
"عنقای امارات" نیز نوشت: غافلگیریِ بزرگ، زمانی خواهد بود که جناب دبیرکلِ (حزب الله) با لباس نظامی در انظار عمومی ظاهر شود و اعلام کند: به اسرائیل که 60 سال خاک ما را اشغال کرده بود، بنگرید و ببنید که چگونه در آتش می سوزد.
"عبدالله" از قطیفِ عربستان نیز نوشت: گلولۀ آخری که شلیک شد، گلولۀ ما بود.
و سرانجام، "المنتظر" که یکی از کاربرانِ مقاومتِ بحرین است، در تویتی نوشت: هر کس از مقاومت در لبنان حمایت می کند، باید از مقاومت در عراق و بحرین نیز حمایت کند.
مصاحبه یک جوان دانمارکی با خبرگزاریها، جوانب تازهای از ترور انور عولقی رهبر معنوی القاعده در یمن را که توسط نیروهای آمریکایی از پا در آمد، افشا کرده است.
به گزارش پایگاه خبری العالم، نحوه ترور "انور عولقی" سرکرده پیشین القاعده در شبه جزیره عربستان که در 30 سپتامبر سال 2011 رخ داد، همچنان موضوع بحث و بررسی تحلیلگران است.
اگرچه بسیاری از مسایل مرتبط با این ترور هنوز مشخص نیست اما نکته بسیار جالب درباره عولقی ارتباط او با یک جوان دانمارکی به نام "مارتین اشتورم" است که به القاعده یمن پیوست و برای اجرای ترور العولقی با سازمان اطلاعات آمریکا و دانمارک همکاری کرد.
اما از همه این ها جالب تر مطالبی است که اشتورم اخیرا درگفت و گو با پایگاه خبری "دویچه وله" فاش کرده و گفته است که عولقی شیفته زنان مخصوصا زنان اروپای شرقی بود و وقتی اشتورن این اطلاعات را در اختیار سازمان اطلاعات آمریکا قرار داد، آنها از یک دختر اهل کرواسی به عنوان طعمه استفاده کردند که وانمود می کرد مسلمان شده است.
مارتین اشتورم 39 ساله که امروزه در منطقه ای در شمال انگلیس و در خفا زندگی می کند از سوی القاعده تهدید به مرگ شده است.
وی که نام تشکیلاتی اش مراد دانمارکی بود، توانست خود را به عولقی که رهبر روحی تروریست های القاعده به شمار می آمد، بسیار نزدیک کند و پس از تردیدهایی که با آن مواجه شد، مقدمه ترور عولقی را فراهم نماید.
اشتورم بعد از مدتی درباره همکاری خود با القاعده مردد شد و به سازمان اطلاعات آمریکا و دانمارک برای به دام انداختن عولقی کمک کرد تا این که خودروی او توسط یک هواپیمای بدون سرنشین در یمن هدف قرار گرفت و از پا در آمد.
مارتین اشتورم تا پیش از پیوستن به القاعده عضو یک گروه موسیقی راک و اهل مشروب، نزاع و درگیری و حمل سلاح بود تا این که احساس پوچی کرد و یک روز که به طور تصادفی ترجمه دانمارکی قرآن را در یکی از کتابخانه های محلی ورق می زد، احساس کرد سوالهایی که درباره معنای زندگی در ذهن اوست در این کتاب پاسخ داده شده است.
وی مسلمان شد، اما از بخت بد به دام اندیشه های افراطی و سَلفی افتاد؛ ابتدا به حلقه مریدان عمر بکری مبلغ سلفی در لندن پیوست و سپس تا مرحله افراط گرایی پیش رفت. وی فعالیت های مختلفی داشت که از آن جمله مشارکت در تظاهرات مقابل سفارت آمریکا در لندن بود که همراه سایر دوستان افراطی اش خواستار برپایی دولت اسلامی شد و حوادث خشونت آمیزی را در آن تظاهرات رقم زد.
اشتورم به اعتراف خودش، به درجه ای از خشونت رسیده بود که حتی با صحبت های عمر بکری نیز قانع نمی شد و می خواست جهاد کند؛ از این رو به یمن رفت و آنجا با انور عولقی آشنا شد. اشتورم در این باره می گوید: کم کم به روباتی تبدیل شدم که اراده و تفکر منطقی نداشت و کسی که به این درجه برسد، حتی ممکن است از خانواده خود بیزار شود.
بعد از مدتی در یک عملیات مسلحانه مشارکت کرد و تعدادی از سربازان امریکایی و شهروندان یمنی را به قتل رساند، اما در ادامه از کارهای خود پشیمان شد و خواست به دانمارک برگردد و به زندگی عادی خود ادامه دهد برای همین با سازمان اطلاعات آمریکا و دانمارک تماس گرفت و برای همکاری به منظور به دام انداختن عولقی اعلام آمادگی کرد.
نقطه ضعفی که کار دست عولقی داد
اشتورم از معدود کسانی بود که نقطه ضعف عولقی را می دانستند. او شیفته زنان اروپای شرقی بود از همین رو یک دختر اهل کرواسی که ادعای مسلمان شدن داشت و نقاب زده بود به عنوان طعمه برای شکار او به خدمت گرفته شد.
پس از گذشت مدتی از ترور لعولقی، سازمان اطلاعات دانمارک از همکاری یک نفر بدون اشاره به نام اشتورم سخن گفت و از ارائه هرگونه جزئیات به خبرگزاری دویچه وله خودداری کرد اما گروه القاعده ویدیویی منتشر کرد که احتمال می رود در سوریه ضبط شده و در آن تروریست های القاعده به سوی تصویر شخصیت های دانمارک که بر صخره ها آویزان است تیراندازی می کنند.
علی رغم تهدید اشتورم به قتل، او از جانب پلیس محافظت نمی شود و معتقد است رسانه ها و افکار عمومی حامی او هستند به همین منظور در سال گذشته کتابی از داستان زندگی خود منتشر کرد و عقیده دارد معرفی شدنش توسط رسانه ها نوعی تضمین برای در امان ماندن از گزند و آسیب برخی طرف هاست.
به گزارش خبرآنلاین خبر میشل انرایت هنرپیشه انگلیسی که در فیلم های هالیوودی از جمله فیلم «دزدان دریایی کارائیب» هم به ایفای نقش پرداخته است برای مبارزه با تروریست های گروه داعش به نیروهای کِرد در شمال سوریه پیوسته است.
واحدهای محافظت از مردم کُرد شمال سوریه موسوم به(YPG ( روز سه شنبه تصاویری از حضور این هنرپیشه انگلیسی را در میان جنگجویان کُرد سوریه منتشر کرد.
میشل ارنایت در این ویدئو از عبارت کُردی «هه والین مِن» به معنای (دوستان من) برای توصیف جنگجویان کُرد شمال سوریه استفاده کرد و ارسال کمکهای درمانی و تسلیحاتی را برای آنان خواستار شد.
مبارزان کرد سوریه موسوم به(YPG ( مهم ترین نیروی مقابله با تروریست های داعش در شمال سوریه هستند. مبارزان این گروه تاکنون موفق شده اند بخش های زیادی از مناطق شمالی سوریه را از چنگال تروریست های داعش آزاد کنند.
منابع خبری گفته اند شمار زیادی از شهروندان غربی در سوریه و عراق در جنگ علیه گروه تروریستی داعش مشارکت دارند.
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست که سرداده ام فغان
بانگ جرس زشوق به منزل رسیدن است
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکر گریبان دریدن است
شامم سیه تر است ز گیسوی سرکشت
خورشید من برآی که وقت دمیدن است
سوی تو ای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفته آب و رنگ زفیض حضور تو
هرگل دراین چمن که سزاوار دیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر قصه دل من ناشنیدن است
آن را که لب به جام هوس گشت آشنا
روزی (امین) سزا لب حسرت گزیدن است
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ امروز 1181 سال از میلاد باسعادت منجی عالم بشریت، حضرت مهدی موعود، عج الله تعالی فرجه شریف می گذرد. سئوال: چگونه می شود طول عمر امام زمان را ثابت کرد. مگر ایشان هم مانند ما انسانها دارای جسم و جان نیستند پس چگونه است که ما با گذر زمان پیر شده و جسممان به مرور ضعیف شده و نهایتا صد و اندی سال زندگی کرده و جان به جان آفرین تسلیم می کنیم و ایشان به لطف خدا سالیان سال است که در غیبت به سر می برند و گذر زمان شامل حال ایشان نمی شود. آیا امام زمان زندگی مخفیانه ای دارند یا اینکه در بین ما زندگی می کنند و ما نمی توانیم سعادت دیدار ایشان را داشته باشیم؟
پاسخ
ایشان هم همانند ما انسانها دارای جسمند و حاضرند در بین مردم لیکن مردم ایشان را نمی شناسند مانند هزاران غریبه ای که نمی شناسیم. اما در مورد عمر طولانی: یک پاسخ اجمالی این است که هر مسلمانی اعتقاد دارد که خداوند اگر بخواهد کاری را انجام دهد، قدرت آن را دارد و کافی است اراده ی الهی به امری تعلق گیرد تا آن کار انجام شود. در قرآن کریم می خوانیم که اگر خدا بخواهد امری ایجاد شود، به او می گوید باش، پس به وجود می آید:" کن فیکون" پس هیچ عجیب نیست که خداوند بخواهد حجتش را زنده نگه دارد و این کار را انجام دهد.
برخى از دلایل مهم اثبات «طول عمر» حضرت مهدى، به شرح زیر است:
۱. از لحاظ علمى و تجربى
علوم امروز، امكان طول عمر را تأیید كرده و كوشش بشر را در این راه، نتیجه بخش، موفقیت آمیز و لازم مى شناسد و براى طول عمر، حد و اندازهاى معلوم نمیكند. تقلیل مرگ و میرها و طولانى شدن عمر، وارد مرحله عملى شده و با سرعت رو به تكامل است و حد متوسط عمر از ۴۷ سال به ۷۴ سال رسیده است. در این زمینه می توان نظر علوم مختلف را چنین تبیین كرد:زیست شناسان میگویند: اگر اختلالات و آسیب هایى كه به انسان میرسد و موجب كوتاهى عمر او میشود، رفع گردد، عمر او به دویست سال خواهد رسید.
۲.دلیل جسمی
برخى مى گویند: انسان باید سیصد سال عمر كند؛ اینكه مىبینیم هفتاد یا هشتاد سال عمر مىكند، بر اثر آن است كه عضوى از او فرسوده مى شود و به عضوهاى دیگر سرایت مىكند. (مجله دانشمند، سال ۶، ش ۱، ص ۴۳.) بر اساس نظر دانشمندان، پیرى جز فرسوده شدن سلولهاى بدن نیست و اگر روزى بشر بتواند سلولهاى بدن انسان را جوان نگه دارد، خواهد توانست به راز طول عمر دست یابد و از عمرى دراز برخوردار گردد. از نظر دانش جدید، جسم انسان براى سالیانى دراز، داراى قابلیت حیات و بقا است.دانشمندانى كه نظریات آنان مورد اعتماد است، مىگویند: همه بافت هاى اصلى در جسم انسان و حیوان، تا بىنهایت قابلیت دارد و از این جهت كاملاً ممكن است كه انسانى هزاران سال زنده بماند؛ البته مشروط به اینكه عوارضى بر او عارض نشود كه ریسمان حیات او را پاره كند. (براى آگاهى بیشتر ر.ك : ائمتنا، ج ۲، ص ۳۷۱ ؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۱ ؛ المهدى، ص ۱۴۱. ب.)در قوانین طبیعى، در مورد مقدار عمر طبیعى بشر، هیچ اصل ثابت و غیر قابل تغییرى وجود ندارد. به همین دلیل، دانشمندان علوم تجربى، همواره در حال مطالعه و آزمایشاند و میكوشند تا متوسط طول عمر انسان را افزایش دهند. بدون شک اگر مقدار عمر طبیعى انسان، داراى اصول ثابت و غیر قابل تغییر بود، این مطالعات و آزمایشها، معنا و مفهومى نداشت. دانشمندان با تحقیقاتى كه به عمل آورده اند. موفق شده اند عمر برخى از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعى آن، افزایش دهند. اگر این قضیه روزى در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله براى انسان، امرى پیش پا افتاده خواهد بود ( فصلنامه انتظار، ش ۶، ص ۲۴۲ و ۲۴۳ ؛ به نقل از : على محمد على دخیل، ائمتنا، ج ۲، ص ۳۷۲. )امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم عالم كامل و هم عامل به قوانین و پدیده هاى الهى است و این دو در سایه تقدیر الهى، دیر زیستى و سالم زیستى را به همراه داشته است. (سید محمد تقى آیت اللهى، مقاله طول عمر، كتاب نینوا و انتظار، ص ۲۶۹ - ۲۷۲.)
۳.امكان منطقى و عقلى
حكما و فلاسفه گفته اند بهترین دلیل بر امكان هر چیزى، واقع شدن آن چیز است. همین كه طول عمر در میان پیشینیان روى داده و تاریخ، افراد زیادى را به ما نشان می دهد كه عمرى دراز داشته اند، خود دلیل روشنى است بر اینكه طول عمر، از دیدگاه عقل، امرى ممكن است و بنابراین طول عمر حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف امكانپذیر است. خواجه نصیر الدین طوسى مىگوید : «طول عمر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اتفاق افتاده و محقق شده است؛ چون چنین است؛ بعید شمردن طول عمر در مورد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف جهل محض است» خورشید مغرب، ص ۲۱۴. علامه طباطبایى نیز مىنویسد : «هیچ قاعده و برهان عقلى وجود ندارد كه بر محال بودن طول عمر دلالت كند. به همین جهت نمىتوانیم، طول عمر را انكار كنیم» المیزان، ج ۱۲، ص ۵۲-۳۵. طول عمر از نظر ادیان:مسئله طول عمر تا حدودى مورد پذیرش ادیان قرار گرفته و آنها از عمر بسیار طولانى جمعى از افراد بشر خبر داده اند. تورات فعلى، در سِفر تكوین (اصحاح ۵، ۹ و ۱۱) و... افرادى از پیغمبران و دیگران را نام برده و عمرهاى طولانى هر یک را - كه متجاوز از چهارصد، ششصد، هفتصد، هشتصد و نهصد بوده - به صراحت بیان داشته است. علاوه بر این معتقدند : «ایلیا»، زنده به آسمان برده شده است ر.ك : اظهار الحق، ج ۲، ص ۱۲۴.ادیان باستانى دیگر (مثل زرتشتى و بودایى) نیز از عمرهاى طولانى جمعى از افراد بشر، خبر داده اند و همه قائل به طول عمر؛ بلكه بقاى حیات اشخاص تا این زمان هستند صافى گلپایگانى، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۲ و ۳۷۳.مسیحیان نیز معتقدند: حضرت عیسى پس از قتل، زنده شد و تاكنون زنده است.
۴. اعجاز و قدرت الهى
یكى از راههاى مهم اثبات امكان «طول عمر»، «اعجاز» و قدرت الهى است. با توجه به نصوص معتبر روایى، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، با قدرت الهى زنده است و در میان مردم به حیات خود ادامه مىدهد، همان خدایى كه آتش را براى ابراهیم سرد و وسیله سلامتى قرار مىدهد، عیسى و خضر را پس از قرنها زنده نگه مىدارد ؛ مىتواند مهدى موعود را نیز با قدرت بىكران خود، زنده نگه دارد.علامه طباطبائى نیز از مسئله «طول عمر» به عنوان «خرق عادت» یاد كرده، مىنویسد : «نوع زندگى امام غایب را به طریق خرق عادت مىتوان پذیرفت. البته خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمىتوان خرق عادت را نفى كرد؛ زیرا هرگز نمىتوان اثبات كرد كه اسباب و عواملى كه در جهان كار مىكنند، تنها همانها هستند كه ما آنها را دیده ایم و مىشناسیم و دیگر اسبابى - كه ما از آنها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آنها را ندیده ایم یا نفهمیده ایم - وجود ندارد. از این رو ممكن است در فردى و یا افرادى از بشر، اسباب و عواملى به وجود آید كه عمرى بسیارى طولانى - هزار یا چندین هزار ساله - براى ایشان تأمین نماید» شیعه در اسلام، ص ۱۵۱.در هر صورت؛ حضرت محمد صلی الله علیه وسلم خبر داده و ائمه معصومین نیز بشارت داده اند كه حضرت حجت، فرزند امام حسن عسكرى، همان كسى است كه در بامداد روز نیمه شعبان سال ۲۵۵ه .ق عالم را به نور جمال خود منوّر ساخته است. او بعد از غیبت بسیار طولانى، ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد مىكند امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۴ و ۳۷۵.با توجه به اینكه این بشارتها قطعى، مسلّم و متواتر است و خداوند نیز بر هر كارى قادر و توانا است ؛ دیگر جاى شبهه و شك و تردید نیست. امام صادق علیه السلام فرموده است : «در نظرتان شگفت نیاید كه خداوند، عمر صاحب این امر را طولانى كند؛ همچنان كه عمر نوح را طولانى نمود». در این زمینه مطالعه ی کتب حكومت عدل گستر (حسین حیدری كاشانی) ؛ دادگستر جهان (ابراهیم امینی) نیز مفید است.
منبع: تبیان
خبر: مسمومیت غذایی چند دانشجوی دختر در دانشگاه دولتی جهرم که به گفته معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی جهرم حال همه این بیماران رضایتبخش است، چند روزی است خط خبری برخی رسانههای مغرض داخلی و خارجی شده است. این موضوع عادی که علیالظاهر با پیگیری مسئولان داشت ختم بهخیر میشد، با پخش خبر چاقو خوردن تعدادی از دختران دانشگاه و تعرض به آنها، وارد مرحله جدیدی شد! این خبر که بهسرعت بین مردم جهرم پیچید، موجی از اضطراب و نگرانی را در بین مردم بهوجود آورد؛ اما این، همه ماجرا نبود و بازتاب این حادثه در برخی رسانههای داخلی و خارجی و ضدانقلاب با واقعیت در تناقض کامل بود. همان جریانی که جنایت وحشیانه اسیدپاشی به تعدادی از زنان و دختران در اصفهان را به موضوع امر به معروف گرده زدند و مدعی شد این اقدام را گروههای تندرو و برای مبارزه با بدحجابی انجام دادهاند، این بار انگشت اتهام را به سمت بسیجیان نشانه رفتند، اما دستگاههای نظارتی و امنیتی که سخت پیگیر عامل یا عاملان حاثه بودند، توانستند در کمتر از 72 ساعت، آنها را که عمدتاً از اراذل و اوباش بنام جهرم بودند، دستگیر کنند و به دستگاه قضایی تحویل دادند.
نظر: چند وقتی است که رسانههای معاند و ضدانقلاب با همراهی برخی نشریات زنجیرهای در داخل و شایعهسازان مغرض، بهدنبال تبدیل برخی حوادث عادی و اجتماعی به چالشهای سیاسی علیه نظام هستند که حادثه اسیدپاشی در اصفهان، تلاش فتنهگران داخلی و خارجی برای سیاسیکردن فوت مرحوم پاشایی و این مورد اخیر، نمونههای قابلتأملی در این زمینه است؛ از این رو بهنظر میرسد مراکز اطلاعاتی و امنیتی باید بیش از پیش و با هوشیاری و دقت زیاد و پیش از هرگونه سوءاستفاده احتمالی دشمنان، چنین حرکاتی را رصد و خنثی کنند.
نشانهشناسی علل بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا
با تاکید بر اندیشههای امام خامنهای(مدظلهالعالی)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران کشور آمریکا به روشهای مختلف سعی در براندازی جمهوری اسلامی ایران داشته است. بخشی از بدبینی ملت ایران به آمریکا به قبل از انقلاب و به خصوص کودتای 28 مرداد و حمایتهای همه جانبه این کشور از رژیم پهلوی بر می گردد. اما با وجودگذشت 6 دهه از کودتای 28 مرداد1332شمسی کماکان ملت ایران، آمریکا را به عنوان دشمن شماره یک خود می شناسد و این علامت سئوال بزرگی برای همه کسانی است که نسبت به تحولات چند دهه اخیر ایران و روابطش با آمریکا اطلاعات چندانی ندارند. بسیاری دیگر، اقدامات آمریکا علیه ایران را یا فراموش کردهاند یا هیچگاه از آن اطلاع نیافته و کمتر به تحقیق و تفحص در این باره پرداخته اند.
سیزدهم آبان 1358، یادآور حماسه دانشجویانی است که برای رسوایی شیطان بزرگ، آمریکای جنایتکار، به سفارت این کشور هجوم برده، با گروگان گیری عوامل فتنه انگیز لانه جاسوسی، حمایت خود را از انقلاب و امام اعلام داشتند. در این روز بزرگ، دانشجویان انقلابی، پیوند خود را با امام محکم تر کردند و به جهانیان، به ویژه دشمنان ثابت کردند که با نیروی ایمان و توکل به خدا میتوان به استکبار جهانی غلبه کرد و او را به زانو در آورد.
در راستای گرامیداشت این روز بزرگ، این نوشته تلاش خواهد کرد تا پاسخی برای سئوال چرایی بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا و اینکه مردم ایران چه نشانهها و دلایلی را برای بدبینی خود نسبت به آمریکا مطرح مینمایند؟ بیابد. از طرفی پاسخ به سئوال مذکور بدون بررسی علت خصومت آمریکا با ملت ایران، به خصوص نظام جمهوری اسلامی ایران، جوابی ابتر خواهد بود. بنابراین دو مبحث موضوع این نوشتار را پیش خواهند برد؛ مبحث اول نشانه شناسی علل بدبینی مردم ایران نسبت به آمریکا و مبحث دوم نشانه شناسی علل خصومت آمریکا با ایران.
از آنجا که خصومتهای آمریکا علیه ایران موضوعات مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و ... را شامل میشود، در این مبحث سعی در دسته بندی این اقدامات خصومت آمیز در سه حوزه نظامی، سیاسی و اقتصادی داریم. ترتیب نشانه ها هم به این دلیل است که اقدامات اولیه آمریکا علیه ایران بخصوص بعد از انقلاب اسلامی ایران در دهه اول عمدتاً نظامی بود و بعد از ناکارآمد بودن این اقدامات، فعالیتهای سیاسی و اقتصادی خود را برای فشار آوردن به ملت ایران و در نهایت تحمیل خواسته های نامشروع خود تشدید کرد.
اولین نشانه ها و علل بدبینی مردم ایران به آمریکا را بایست در اقدامات نظامی ملاحظه کرد. اقداماتی که در برگیرنده؛کودتا، ترور، برخورد نظامی و ... می باشد. برخی از اهم این فعالیتها برحسب ترتیب زمانی به شرح ذیل میباشند:
1-کودتاى 28 مرداد 1332؛ بنابر اعتراف امریکایىها، که در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا (CIA) و وزارت خارجه امریکا در سال 1379 منعکس شده است، نمایندگان دستگاه امنیتى انگلیس، موضوع براندازى دولت مصدق و جایگزین کردن یک حکومت کاملا وابسته را به نمایندگان سیا پیشنهاد کردند که با پاسخ مثبت امریکایىها در فروردین1332/ مارس 1952 مواجه شدند .امریکایىها تا این اواخر، دخالت مستقیم خود در کودتاى 28 مرداد 1332 را کتمان مىکردند(هر چند بر اساس اسناد و مدارک فراوان، دخالت آنها براى ملت ما محرز بود)، تا این که مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت بیل کلینتون، براى نخستین بار در یکى از سخنرانیهاى رسمى خود، در 27 اسفند 1378 بدون هیچ گونه عذرخواهى از ملت ایران، از نقش مستقیم و محورى ایالات متحده امریکا در کودتاى 28 مرداد به صراحت پرده برداشت.
در همین زمینه مقام معظم رهبری می فرمایند:
" مبارزه از قبل از سال ۴۳ شروع شد؛ یعنی از سال ۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد که به وسیلهی آمریکائیها در ایران انجام گرفت و حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند. مأموران آمریکائی رسماً آمدند ایران، با چمدانهای پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند. جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیلهی آمریکائیها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکائیها نداشت. او در مقابلهی با انگلیسیها ایستاده بود و به آمریکائیها اعتمادکرده بود؛ امیدوار بود که آمریکائیها به او کمک کنند؛ با آنها روابط دوستانهای داشت، به آنها اظهار علاقه میکرد، شاید اظهار کوچکی میکرد. با این دولت، آمریکائیها این کار را کردند. اینجور نبود که دولتی که در تهران سر کار است، یک دولت ضدآمریکائی باشد؛ نه، با آنها دوست بود؛ اما منافع استکباری اقتضاء کرد، آمریکائیها با انگلیسیها همدست شدند، پولها را برداشتند آوردند اینجا و کار خود را کردند".[1]
2- فعالیتهای لانه جاسوسی؛ سفارت آمریکا در تهران به عنوان پایگاه اصلی توطئه رژیم جنایات کار آمریکا در تهران بود. بعد از انقلاب اسلامی سفارت آمریکا در تهران با برنامه ریزی و هدایت توطئههای مختلف تمام سعی و تلاش خود را در راه انحراف و نابودی این انقلاب جوان به کار برد. یکی از مهمترین ماموریت های سفارت آمریکا در تهران برقراری ارتباط با عناصر انقلابی و هدایت آنها در جهت مورد نظر آمریکا برای تغییر مسیر انقلاب از آرمان های اسلامی آن بود. براساس اسناد بدست آمده در سفارت آمریکا در تهران آنها با حمایت از جناحهای مخالف مذهب و ناسیونالیستها قصد داشتند تا فضای سیاسی ایران را به نفع خود حفظ نمایند. ارتباط مقامات سفارت آمریکا با اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی در این راستا بوده است.
البته این اقدام آنها با پاسخ کوبنده ملت ایران مواجه شد و مردم و دانشجویان خط امام(ره) با تسخیر لانه جاسوسی برای همیشه این لانه جاسوسی را تعطیل کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقدامات مختلفی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند.
در همین زمینه امام خامنهای(مدظلهالعالی) می فرمایند:
" در روزهای اوّل انقلاب - بیست و دو و بیست و سه بهمن - جوانان پرشور انقلابی، چند نفر از آنها را دستگیر کردند و به مدرسهای که امام رضواناللهعلیه، اوّل آن جا وارد شده بودند - یعنی مدرسه رفاه و مدرسه علوی - آوردند. بعد، امام برای دست اندرکاران خودشان پیغام فرستادند که مبادا کسی به اینها تعرّض کند؛ هیچ کس به اینها تعرّض نکند. آن وقت یکی یکی ولشان کردند، رفتند. اوّل از کشور رفتند؛ یعنی عدّه ای از آنها خارج شدند، اما سفارتشان در تهران مشغول کار و فعّالیت بود. شما ببینید! رفتار این انقلاب و این ملّت نجیب و آن امام کریمِ بزرگوارِ پر اغماض با امریکاییها در ایران این گونه بود. در حالی که عرض کردم، اگر از سوی مردم و انقلابیّون پرشور و شخص امام که مظهر صلابت و قدرت بودند، هر تصمیمی نسبت به آنها گرفته میشد، کسی در دنیا ملامت نمیکرد و نمی توانست بکند. از آن طرف، امریکاییها چه کار کردند؟ به جای این که این کرامت و بزرگواری امام بزرگوار و مردم را مغتنم بشمارند و قدردانی کنند و پاسخ مناسب بدهند، رفتار شدیداً خصمانهای در پیش گرفتند. این سفارتی که بعد به عنوان لانه جاسوسی معرّفی شد - که واقعش نیز همین بود - به مرکز سازماندهی مخالفین و دشمنان انقلاب تبدیل شد که بروند آن جا دستور بگیرند و در بیرون، علیه انقلاب و نظام اسلامی همکاری کنند.(11/8/1373.) "
3- حمله نظامی به طبس؛ پس از تسخیر لانه جاسوسی در تهران حیثیت جهانی آمریکا به شدت خدشه دار و ابهت این ابرقدرت درهم شکست. از اولین روزهای اشغال سفارت آمریکا در تهران برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر دستور تشکیل گروه ویژه ای را برای عملیات در تهران صادر کرد. این گروه از بین بهترین افسران و کماندوهای آمریکایی و تعدادی از افسران فراری ایرانی تشکیل شد. آنها در طی چند ماه به سختی آموزش دیدند. در زمانی که آمریکاییها دیگر هیچ امیدی برای آزادی بازداشت شدگان نداشتند، تصمیم به حمله نظامی گرفتند.آمریکاییها به جای پاسخگویی به خواسته های بر حق ج. ا. ا، به حمله نظامی به ایران مصمم شدند و سر انجام در پنجم اردیبهشت ماه 1359 نیرو های خود را در یکی از فرودگاه های متروکه واقع در صحرای طبس پیاده کردند. اما در نهایت اعجاب و ناباوری، به امر خداوند هواپیماها و بالگردهای آمریکایی در دام طوفان سهمگین شن گرفتار شدند و ناگهان طبس به جهنمی هولناک و گورستانی وحشت انگیز برای آمریکایی ها تبدیل شد و عملیات نظامی آمریکا به طور مفتضحانه به شکست انجامید." اولین بارى که دخالت نظامى در این مناطق انجام گرفت، سال ۱۳۵۹ بود که نیروهاى آمریکا به فرمان رئیسجمهور دمکرات، به قصد اینکه خود را به تهران برسانند، به طبس حملهى نظامى کردند. البته از همان نیمهى راه، جسدهاى سیاهشده و جزغاله شدهشان برگشت! عجیب است! کشور عزیز و ملت بزرگ و منطقهى تاریخى ما، آزمایشگاه چه تجربههاى بزرگى است.( بیانات مقام معظم رهبری در ۲۸-۰۸-۱۳۶۹) "
4-کودتای نوژه؛ بعد از گذشت حدود دو ماه از ناکامی عملیات طبس قرار شد با هماهنگی ستاد فرماندهی پاریس در ایران کودتایی صورت بگیرد. ستاد فرماندهی پاریس متشکل از سران سابق رژیم شاه بودند که از ایران گریخته و همزمان از طریق رابط هایی به اطلاعات و مسائل داخلی ایران نیز دسترسی داشتند. در صدر این ستاد شاپور بختیار قرار داشت که در کنار وی چهره های سیاسی و نظامی مختلفی چون جواد خادم، لطفعلی صمیمی، حسن نزیه و... حضور داشتند. در کودتا نوژه قرار بود که چند هواپیما از فرودگاه همدان پرواز کرده و بیت امام خمینی(ره)، مراکز اصلی سپاه، بسیج و همچنین فرودگاه های نظامی را بمباران کنند و در نهایت زمینه بازگشت بختیار و اعضای ستاد پاریس را به کشور فراهم کنند. که این توطئه نیز چند ساعت قبل از عملی شدن خنثی شد.
5- چراغ سبز به صدام و کمک به او در جنگ با ایران؛ حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) در این باره می فرمایند:" به صدام چراغ سبز دادند؛ این یک اقدام دیگر دولت آمریکا بود برای حملهی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریکا را نمیگرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله کند. هشت سال جنگ را بر کشور ما تحمیل کردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال - بخصوص در سالهای آخر - همیشه آمریکائیها پشت سر صدام بودند و به او کمک میکردند - کمک مالی، کمک تسلیحاتی، کمک کارشناسی سیاسی - خبرهای ماهوارهای میدادند و امکانات خبررسانی داشتند. تحرک نیروهای ما را در جبهه در ماهوارههایشان ثبت میکردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاههای صدام میفرستادند که از آنها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده کند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند.[2] "
دولت امریکا در شرایطى که ایران به یک برترى نظامى نسبتبه عراق دستیافته بود، حتى مداخله مستقیم نظامى را نیز از نظر دور نداشت . حمایت امریکا از عراق در جنگ، علاوه بر تجهیز تسلیحاتى عراق، به حضور نظامى در خلیج فارس و سپس درگیرى نظامى منجر شد . در تاریخ 30 شهریور 1366 هنگامى که مقام معظم رهبرى، حضرت آیةالله خامنهاى، به عنوان رئیس جمهور وقتبراى شرکت در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد و براى ایراد یک سخنرانى عازم نیویورک بود، امریکایىها براى تحت الشعاع قرار دادن تلاشهاى سیاسى جمهورى اسلامى ایران در عرصه بینالمللى و در آستانه ایراد سخنرانى ایشان، کشتى تدارکاتى هشتصد تنى «ایران اجر» را توسط دو فروند بالگرد نظامى، که از عرشه کشتى «فریگت جارت» پرواز کرده بودند، مورد حمله قرار دادند . در جریان این حمله، از مجموع 31 سرنشین کشتى، 3 تن شهید، 2 تن مفقود و 26 تن دیگر که تعدادى از آنها زخمى بودند به اسارت نیروهاى امریکایى درآمدند و کشتى نیز پس از مدتى در آبهاى خلیج فارس غرق شد .
دو هفته بعد (16 مهر 1366) نیز بالگردهاى امریکایى در تهاجمى دیگر، قایقهاى گشتى سپاه پاسداران را که در آبهاى خلیجفارس مشغول گشتزنى بودند، مورد حمله قرار دادند .همچنین تهاجم وحشیانه ناوهاى امریکایى به ناوچه «سهند» و حمله نظامى امریکا به سکوهاى نفتى ایران از دیگر اقدامات مستقیم نظامى امریکا در طول جنگ تحمیلى بود.
6- انهدام هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران؛ یکى از اقدامات وحشیانه امریکا در اواخر جنگ تحمیلى، که از عمق خصومت امریکایىها نسبتبه نظام جمهورى اسلامى حکایت مىکند، حمله ناو امریکایى به هواپیماى مسافربرى جمهورى اسلامى ایران در تاریخ 12 تیر ماه 1367/3 ژوئیه 1988 است . این هواپیماى مسافربرى، که از نوع ایرباس و متعلق به شرکت هواپیمایى جمهورى اسلامى ایران (ایران ایر) بود، در یک پرواز معمولى از بندر عباس به مقصد دبى در حالى که هنوز سقف ارتفاع پرواز مورد نظر را به دست نیاورده بود، در حرکتبود که ناگهان بر فراز آبهاى ایران و در حوالى جزیره «هنگام» ، هدف دو فروند موشک قرار گرفت و منهدم شد . در جریان این حمله غیر انسانى، تمامى 290 نفر مسافر و خدمه هواپیما، که 118 نفر از آنها را فقط زن و کودک تشکیل مىدادند، به شهادت رسیدند . این موشکها از یک ناو امریکایى مستقر در خلیج فارس، موسوم به «وینسنس» که خود نیز به آبهاى سرزمین ایران تجاوز کرده بود، شلیک شدند .
مقام معظم رهبری در این باره اشاره ای تاریخی داند:" بعد در آخر جنگ، هواپیمای مسافربری ما را در آسمان خلیج فارس افسر آمریکائی با موشکی که از ناو جنگی شلیک کرد، ساقط کرد. قریب سیصد نفر مسافر در این هواپیما بودند، که همهشان کشته شدند. بعد به جای اینکه آن افسر توبیخ شود، رئیس جمهور وقت آمریکا به آن افسر پاداش و مدال داد. ملت ما اینها را فراموش کند؟ میتواند فراموش کند؟[3] "
7- کمک به حرکتهای تروریستی؛ دولت آمریکا از اول با این انقلاب با روی عبوس و چهرهی ترش و با لحن مخالفت روبهرو شد. البته آنها با محاسبات خودشان حق هم داشتند. ایران قبل از انقلاب در مشت آمریکا بود؛ منابع حیاتیاش در اختیار آمریکا، مراکز تصمیمگیری سیاسیاش در اختیار آمریکا، عزل و نصب مراکز حساس در اختیار آمریکا؛ مرتعی بود برای چرای آمریکائیان و نظامیان آمریکائی و غیر آنها. خوب، این از دستشان گرفته شد. میتوانستند مخالفت خود را اینجور خصمانه ابراز نکنند؛ اما از اول انقلاب دولت آمریکا - چه رؤسای جمهور جمهوریخواهشان، چه رؤسای جمهور دمکراتشان - با نظام جمهوری اسلامی بدرفتاری کرد؛ این چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. اولین کاری که از طرف امریکائیها انجام گرفت، تحریک مخالفین پراکندهی جمهوری اسلامی و کمک به حرکتهای تجزیهطلب و تروریستی در کشور بود؛ از اول این کار را شروع کردند. در هر نقطهای از نقاط کشور که حرکتهای تجزیهطلب در آنجا زمینهای داشت، انگشت آمریکائیها را ما دیدیم؛ گاهی پول آنها را، و حتی در مواردی عناصر آمریکائی را ما در آنجا دیدیم؛ این برای مردم ما خسارت زیادی داشت. متأسفانه این کار هنوز هم ادامه دارد. [4]
یکی از مهمترین حربه های آمریکایی ها و بازوهای اجرایی آنها در ایران برای متوقف کردن حرکت انقلاب اسلامی جلوگیری از تکوین گفتمان و نظام فکری اسلامی بود آنها در ابتدا برای این کار دو مسیر را دنبال کردند. اول تقویت گفتمان ها و اندیشه های التقاطی راست گرا و در مرحله دوم حذف نخبگان فکری و فرهنگی جریان ساز اسلامی. زمانی که آنها از مقابله فکری با متفکران اصیل اسلامی باز می ماندند اقدام به حذف فیزیکی آنها می نمودند. نمونه بارز این نوع اقدامات را در ترور افرادی همچون شهید مطهری و شهید مفتح و شهید بهشتی می توان دید.
گروهک وابسته به رجوی که حدود 16هزار نفر از معتقدان به نظام اسلامی و مردم بیگناه را ترور و به رژیم جلاد بعثی عراق نیز کمک کرده، امروز تحت حمایت آشکار آمریکاییها بوده و در مواردی در آمریکا مراسم نمایشی علیه جمهوری اسلامی ایران برگزار میکنند.
8- تجزیه ایران؛ یکی دیگر از سناریوهای آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی در ابتدای پیروزی انقلاب پروژه فروپاشی از درون بوده است. که تحت دو محور پی گیری می شده است. محور اول "ایجاد اغتشاش همزمان " در مناطق قومیتی کشور به وسیله عناصر تجزیه طلب آموزش دیده و هماهنگ بوده است. آنها امید زیادی به این پروه بسته بودند.در یکی از اسناد کشف شده از پایگاه جاسوسی سیا در اصفهان، یکی از افسران اطلاعاتی سیا در تاریخ 19 ژوئن 1979(29/3/1358) می نویسد:« تمام بذر های یک جنگ داخلی در ایران کاشته شده است. ما تسلیحات زیادی در ایران داریم، گروههای زیادی در ایران آماده جنگ هستند.بر اساس این پروژه قرار بود که به طور همزمان در تمام مناطق عشایری و قومیتی ایران به وسیله عناصر وابسته شورشهای استقلال طلبانه ای شکل بگیرد که در نهایت به تجزیه ایران منجر شود و آمریکایی ها بتوانند از این راه جلوی انقلاب را گرفته و بار دیگر به ایران برگردند. که البته این توطئه نیز با هوشیاری مردم و دوری از چنین جریانی هایی با شکست روبرو شدند. غائله حزب دموکرات کردستان، گروه پیکار، خلق عرب، برادران قشقایی و... نمومنه ای از این اقدامات هستند.حضرت امام خامنه ای می فرمایند:
" همهی افراد هوشمند در این زمان میفهمند که دشمن مایل است بین فرقههای اسلامی اختلاف بیندازد و بین اقوام و قشرها و گروههای ملت، جدایی ایجاد کند. جدایی و دشمنی، یک امر طبیعی نیست؛ کار شیطان است. شیطان بین برادران و دوستان و نزدیکان اختلاف ایجاد میکند. وقتی ما شیطان استعمار و شیطان آمریکا و شیطان سیاستهای توسعهطلبانهی خارجیها را از کشور بیرون راندیم، به خودیخود این مشکلات حل شد." ( در مراسم بیعت اقشار مختلف مردمکرد از استانهایکردستان، آذربایجانغربیو کرمانشاه (13/4/68)
9- آشفتهسازی امنیت منطقه؛ در این خصوص مقام عظمای ولایت فرمودند: " امنیت منطقهی ما را، امنیت خلیج فارس را، افغانستان را، عراق را دچار اغتشاش و آشفتگی کردند؛ برای مقابلهی با جمهوری اسلامی - و البته در واقع برای پر کردن جیب کمپانیهای سلاح - سیل سلاحها را به کشورهای منطقه سرازیر کردند؛ از رژیم صهیونیستی بیقید و شرط حمایت کردند...هر وقت شورای امنیت خواست علیه رژیم صهیونیستی قطعنامهای بگذراند، آمریکا سینهاش را سپر کرد، آمد جلو و دفاع کرد و نگذاشت" .[5]
ایجاد گروهک های تروریستی مثل القاعده و داعش و فعال سازی گسلهای قومی - مذهبی و تفرقه افکنی برای فشار بر ج.ا.ا و یا مهار حوزه نفوذ منطقهای آن جدیدترین شگرد آمریکاییها در این زمینه به حساب میآید.
در کنار اقدامات نظامی، آمریکا فعالیتهای سیاسی هم قبل و هم بعد از انقلاب اسلامی علیه ملت ایران انجام داده است که این اقدامات نیز در تشدید بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا بی تاثیر نبوده است.این اقدامات شامل طیفی از فعالیتها از حمایت از شاه گرفته تا تلاش برای انزوای جمهوری اسلامی و اتهامات واهی و غیر واقعی علیه ملت ایران را شامل می شود:
1- حمایت و تحکیم پایه های حکومت استبدادی شاه
بعد از کودتای 28 مرداد، آمریکایی ها با تمام توان از شاه حمایت کردند و ایران عمدتاً به عنوان کشوری دست نشانده در حوزه نفوذ آمریکا مطرح شد. آمریکایی ها برای جلوگیری از نفوذ شوروی بلافاصله بعد از کودتای 28 مرداد فعالیت گسترده ای را برای تقویت حکومت زاهدی که ثمره کودتای 28 مرداد بود شروع کردند. در این راستا در 12 شهریور 1332 ایالات متحده اعلام کرد که دولت آمریکا سالانه مبلغ 4/23 میلیون دلار بابت کمک های فنی در قالب اصل چهار ترومن در اختیار ایران قرار می دهد (معباوی، 1381، 35).یکسال بعد از کودتا 35 درصد سهام نفتی ایران در اختیار شرکت های آمریکایی قرار گرفت و سه سال بعد یعنی در سال 1957م ایران و آمریکا عهدنامه مودت امضاء کردند. در سال 1955 آمریکا بر اساس تز کمربند ایمنی و تکمیل حلقه رابطه سیتو و ناتو شرایط ایجاد و توسعه پیمان بغداد را بین ایران، ترکیه، انگلیس، عراق و پاکستان فراهم کرد که در سال 1958م به سنتو تغییر نام داد (مهدوی، ج1،ص199).رابطه آمریکا با ایران در طول این سال ها و حتی در سال های بعد و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بگونه ای بود که کارتر رئیس جمهور آمریکا در دی ماه 1356 یک سال قبل از پیروزی انقلاب در حالی که ملت ایران یک صدا فریاد نابودی شاه را سر می دادند ایران را "جزیره ثبات" توصیف کرد و گفت: "هیچ رهبر دیگری نزد من احترام عمیق تر و رابطة دوستانه تر از شاه ندارد (بیل،27). حضرت امام خمینی ( ره) می فرمایند: "ما این همه مستشار میخواهیم چه کنیم؟ این مستشارها همه برای این است که حفظ کنند او را، و غارت کنند ما را. حفظِ این، برای غارت. خودشان هم میخواهند غارت بکنند و الّا اگر میدانستند یکی بهتر از این میتوانند بیاورند، میبردندش. همچو عشقی به چشم و ابروی ایشان ندارند! لکن الآن نمیتوانند این را برش دارند. هرکس را بیاورند، ما همین هستیم. اگر بنا شد که کودتا کنند، یک نظامیروی کار بیاورند، یا باید بکُشد، یا باید برود. همین طوری که حالا هستش. یا باید مسلسل را بکِشد و همه ملت را بکُشد و یا باید کنار برود. تا امریکا نرود و تا دست این ابرقدرتها ازروی مملکت ما برداشته نشود، ما نهضتمان برقرار است و فریادمان هم برقرار است و کارها را ما انجام میدهیم و ان شاء الله موفق خواهیم شد.( ۱۷ مهر؛ اولین سخنرانی امام در نوفل لوشاتو) "
2- تحمیل قانون کاپتیولاسیون و تحقیر ملت بزرگ ایران
لایحه اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی (کاپتیولاسیون) یکی از اقدامات تحقیر آمیز دولت ایالات متحده بر علیه ایران بود.به موجب این لایحه دستگاه قضایی ایران حق نداشت هیچ یک از مستشاران، نظامیان، کارمندان و کارکنان آمریکایی و نیز خانواده و بستگان آنها را تحت پیگرد قانونی قرار دهد. این لایحه با فشار مکرر آمریکا در مهر ماه 1343 به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی رسید.
امام خمینی با شدت در مقابل این تحقیر واکنش نشان دادند و فرمودند: " ملت ایران را از سگ های آمریکایی پست تر کردند! اگر کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد او را باز خواست می کنند ولی چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد کسی حق تعرض ندارد ... ما را جزء دول مستعمره حساب کرد. ملت مسلمان ایران را در دنیا از وحشی ها عقب مانده تر معرفی نمود (امام خمینی،ج1،ص110)."
3- پناه دادن به شاه و عناصر فراری
با پیروزی انقلاب اسلامی عده زیادی از سران رژیم جنایتکار پهلوی به کشور های دیگر مخصوصا آمریکا گریختند. آمریکایی ها نیز با پناه دادن به آنها تحت عنوان حمایت های انسان دوستانه از پس دادن آنها به ایران برای محاکمه خود داری کردند. در راس سران رژیم پهلوی شاه مخلوع قرار داشت که دولت کارتر به او اجازه ورود و اقامت در آمریکا را اعطا کرد و از تحویل او به ایران خودداری نمود. امام خمینی رحمه الله در راستای دفع توطئه های شیطان بزرگ در سخنرانی های خویش درباره اعمال ضداسلامی آمریکا فرمودند: " بر دانش آموزان، دانشجویان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام، حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده، آمریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع و جنایتکار نمایند."
4- مهار و انزوای سیاسی ایران باسیاست سد نفوذ
یک سال بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران، دکترین کارتر در خاورمیانه مطرح شد. طبق این دکترین، «هر اقدامی که توسط نیروهای خارجی برای در اختیار گرفتن خلیج فارس انجام گیرد، به مثابه اقدامی علیه منافع آمریکا تلقی می شود و با همه وسایل از جمله نیروهای نظامی دفع خواهد شد.»در این ارتباط تلاش برای مهار و سد نفوذ انقلاب اسلامی ایران از سوی سردمداران ایالات متحده دنبال شد. ایالات متحده تا قبل از اشغال ایران، اقداماتی از قبیل محاصره اقتصادی ایران، بلوکه کردن دارایی های ایران در بانکهای خارجی، عملیات نظامی طبس برای آزادسازی گروگانها و... انجام داد. اما مهمترین شاخص های سد نفوذ ایران در دوران کارتر و ریگان را می توان حضور مستقیم در منطقه خلیج فارس ، تقویت کشورهای دوست و محافظه کار عرب، تقویت عراق در طول جنگ با ایران و در نهایت ایجاد یک سیستم امنیت جدید در منطقه دانست.
همزمان به فعالیتهای نظامی و سیاسی علیه ملت ایران بعد از انقلاب اسلامی و بخصوص بعد از ناکارامد بودن اقدامات نظامی،آمریکا شروع به فعالیتها و اقدامات خصومت آمیز اقتصادی علیه ملت ایران نمود.این اقدامات با تصرف دارائی های ایران شروع شد و با تحریم های پی در پی استمرار پیداکرد. اما این ترفند شیطانی نیز نه تنها ملت ایران را به تسلیم وانداشت بلکه در روند انقلاب اسلامی، آنها را مصمم تر کرد.
1- تصرف دارائیهای ایران
رژیم گذشته پول بیحسابی را در اختیار آمریکائیها گذاشته بود، برای اینکه از آنها هواپیما بگیرد، بالگرد بگیرد، سلاح بگیرد. بعضی از این وسائل، آنجا تهیه هم شده بود، وقتی انقلاب شد، آن وسائل را ندادند؛ آن پولها را که میلیاردها دلار بود، ندادند؛ و عجیبتر اینکه این وسائل را در یک انباری جمع کرده بودند، نگه داشته بودند، انبارداری برای خودشان قائل شدند، خود را طلبگار کردند و از حساب قرارداد الجزائر انبارداری برداشتند! مالی را از یک ملت غصب کنند، پیش خودشان نگه دارند، ندهند، بعد انبارداریاش را هم بگیرند! این رفتاری بوده که از آن روز شروع شده، الان هم ادامه دارد. هنوز اموال ملت ایران آنجاست.[6]
2- تحریم های اقتصادی
تحریم های آمریکا علیه ایران، یکی از مهم ترین ابزارهای آمریکا علیه ایران در جهت بازگرداندن جمهوری اسلامی ایران به رفتار مورد علاقه این کشور بوده است. از نوزدهم فروردین 1359 که کارتر قطع روابط با ایران را اعلام کرد و به دنبال آن بلوکه کردن اموال و موجودی ایران در آمریکا تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران شروع شد.در ادامه به صورت خلاصه به کلیه اقدامات و تحریم های غیر قانونی آمریکا علیه ایران اشاره می شود:
آنچه در مبحث اول ذکر شد بحث علل بدبینی ملت ایران نسبت به آمریکا بود.در این مبحث جهت تکمیل شدن آنچه مطرح گردید بایست این سئوال را پاسخ دهیم که چرا آمریکا چنین اقداماتی را علیه ایران و نظام جمهوری اسلامی انجام داده است؟در واقع دشمنی اصلی آمریکا با ایران و علت خصومتهای آنها ناشی از چیست؟ در یک جمله می توان گفت همراه نشدن ملت ایران با سیاست خارجی سلطه طلبانه آمریکا عامل اصلی خصومتهای آمریکا علیه ایران است.
1- رویکرد نه شرقی و نه غربی
مقام معظم رهبری می فرمایند:" عملاً هم منطقه عظیم و حساسی که به آن خاورمیانه می گویند و شمال آفریقا و خلیج فارس- منطقه نفت- دریچه اقتدار آمریکا بود. نفت، خون حیات بخش تحرک دنیای امروز است. تسلط بر اینجا مهم است که آمریکا هم تسلط پیدا کرده بود. در وسط خاورمیانه، ایران قرار داشت پایگاه اصلی استکبار، انقلاب اسلامی این منطقه اصلی را از زیر سیطره آمریکا بیرون کشید.[7] "
لذا انقلاب اسلامی ایران براساس قاعده نفی سبیل در اسلام، رویکرد نه شرقی و نه غربی را اصول و راهنمای سیاست خارجی خود قرارداد.این رویکرد به عنوان اساسی ترین نماد رفتاری ایران با قدرت های بزرگ تلقی شد. حضرت امام خمینی (ره) معتقد بود که این سیاست باید در تمامی زمینه های داخلی و در روابط خارجی حفظ شود. طبق این رویکرد، اصل توازن قوا برای حفظ صلح جهانی مردود شمرده می شد و این اصل را ظالمانه و در راستای منافع قدرت های بزرگ می دانست.
2- پایبندی به اسلام ناب و ارزشهای اسلامی
یکی از عمده ترین دلایل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی پایبندی آن به اسلام و ارزشهای اسلامی است . مقام معظم رهبری در این باره فرمودند:" والله آمریکا از ملت ایران از هیچ چیزشان به قدر مسلمان بودن و پایبند به اسلام ناب محمدی بودن ناراحت نبست او می خواهد شما از این پایبندی دست بردارید او می خواهد شما این گردن برافراشته و سرافراز را نداشته باشید . »[8] "
3- استقلال طلبی جمهوری اسلامی
به دلیل استقلال طلبی جمهوری اسلامی ایران، مارتین ایندایک ( معاون خاور میانه ای وزارت خارجه آمریکا) گستاخانه تصریح می کند مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی درس عبرتی بر کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام بر می دارند .[9] نوام چامسکی نظریه پرداز مشهور آمریکایی نیز معتقد است دشمنی ها و کینه توزیهای آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی به دلیل استقلال طلبی این کشور است و می گوید: جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است چون از استقلال خود چشم پوشی نمی کند .[10] مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : " دشمنی آمریکا و استکبار جهانی با ایران اسلامی به خاطر حرکت قدرتمندانه مردمی است چون ایمان مردم , علاقه مردم به استقلال و اطمینان به نفس مردم به ضرر آنهاست آنها می خواهند کشور ما را همیشه وابسته نگه دارند , آنها می خواهند از لحاظ فرهنگی , اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه را وابسته به خودشان نگه دارند . وقتی کشوری مستقل است و اطمینان به نفس دارد و با اعتماد به خود در راهی که او را به سمت اهداف والا می رساند حرکت می کند طبعاَ اینها ناراضی می شوند . نارضایتی دشمنان جهانی ما به این خاطر است . آنها وقتی راضی می شوند که ملت ایران اختیار دین و فرهنگ و اقتصاد خود را یکسره به آنها بسپارد . ملت ایران امروز بیدار شده است و زیر بار چنین زور گویی ها و قلدری هایی نمی رود .»[11]
4- عدالت طلبی و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند : "دشمنی نظام مستکبر آمریکایی و هر مستکبری در دنیا با نظام اسلامی به خاطر پرچم برافراشته عدالت است . به خاطر این است که می بینند با نام اسلام و با تعالیم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پیشرفت علمی و عملی حرکت می کند , می داند این جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت . آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه و پیشرفت علمی دست پیدا کند , مخالفند , آنها باهر کشوری که در میدان علم و توسعه به سمت رقابت با آنها حرکت کند , مخالفند " [12]
5- آگاهی بخشی و موج بیداری اسلامی نظام جمهوری اسلامی
خود آگاهی و بیداری مسلمان ها که به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گرفته است نیز یکی از دلایل دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی است . مقام معظم رهبری در این خصوص فرمودند : " امروز عمده دردسرها یی که اردوگاه استکبار و مشخصاً آمریکا و صهیونیسم دچارش هستند که این دردسرها خیلی زیاد هم است به خاطر این است که مسلمان ها به یک خود آگاهی رسیده اند که دراین خود آگاهی , امام بزرگوار و ملت ایران و انقلاب اسلامی ما نقش فراوانی داشته است . عمده دردسر آن ها از این ناحیه است , لذا می خواهند این را بکوبند " [13]
6- نفوذ و فشار اسراییل و لابی صهیونیستی
گراهام فولر نوسینده کتاب قبله عالم و از مقامات بلندپایه سازمان سیا که به مدت 25 سال در منطقه خاورمیانه و از جمله ایران فعال بوده است در تشریح نوع نگرش سیاستمداران واشنگتن در خصوص ایران و نقش لابی صهیونیسم معتقد است: هرگونه تلاشی برای دستیابی به یک تحلیل واقع بینانه و متعادل از حکومت ایران بسیار مشکل است، زیرا که یک مرکز سخنگویی و تبلیغاتی داغ و پرهیجان طرفدار اسراییل در سنا وکنگره حضور دارند که هرگونه شفافیت در روابط دو کشور را مخدوش و تیره می کند وی می افزاید کارمندان دولت آمریکا تنها در پشت درهای بسته و مخفیانه می توانند به طور بی طرفانه و منصفانه در خصوص ایران تجزیه و تحلیل کنند، که البته این فضا برای منافع دراز مدت آمریکا مناسب نیست. چون مقامات عالی رتبه وزارت خارجه، وزارت دفاع و کنسولگریها به راحتی نمی توانند مسائل را گزارش دهند. لابی صهیونیست ها در آمریکا ایپک نفوذ بسیار زیادی در تصمیمات متخذه از سوی کاخ سفید دارند به ویژه این نفوذ در سیاست های ایالات متحده برعلیه جمهوری اسلامی ایران در طی 27 سال گذشته نقش بسیار زیادی داشته است. بسیاری از تصمیم گیرندگان سیاست خارجی آمریکا در مقاطع مختلف گرایش فکری به اسراییل داشته اند که نقش آنها در پی ریزی طرح های آمریکا علیه ایران نیز قابل مشاهده است.
مقام معظم رهبری در ۱۱/۱۱/۱۳۸۰ در این خصوص فرمودند: " که پایداری “غده سرطانی صهیونیسم” از ابتدأ تاکنون، معلول حمایتهای دولتهای بزرگ- خصوصا آمریکا- است. آنان اسرائیل را ساختند تا علیه کشورهای اسلامی از آن استفاده کنند."
[1] . بیانات رهبری معظم انقلاب در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۹۱/۰۸/۱۰.
[2] بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[3] بیانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[4] بیانات مقام معظم رهری در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[5] بیانات مقام معظم رهبری در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[6] بیانات مقام معظم رهبری در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع) ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
[7] امام خامنه ای، 8/8/87.
[8] روزنامه جمهوری اسلامی , 12/2/69
[9] روزنامه کیهان , 26/1/78
[10] روزنامه رسالت , 27/2/80
[11] بیانات مقام معظم رهبری در اجتماع مردم رفسنجان , 18/2/84
[12] همان
[13] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه کشور , 7/9/79
سرمقاله
اقتصاد مقاومتی، مسئله اول اقتصاد کشور
یکی از مهمترین فرازهای بیانات امامخامنهای(مدظلهالعالی) در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی تأکید چندباره بر بحث «اقتصاد مقاومتی» و انتقاد ضمنی از نوع برخورد با این مهم است. معظمله در اینباره فرمودند: «در کشور، در موضوع اقتصاد مقاومتی همزبانی وجود دارد؛ اما باید همدلی هم بهوجود آید و از بن دندان به اقتصاد مقاومتی باور پیدا کنیم».
همزبانی در اقتصاد مقاومتی محصول مباحث کارشناسی و بررسی دیدگاههای موافق و مخالف است و به یکباره حاصل نشده؛ اما با وجود این مقدمه و گام اول یک حرکت بزرگ است. «اقتصاد مقاومتی» در زمان حاضر برای نظام اسلامی دو ضرورت دارد؛ یکی اساس تحول در اقتصادی است که دچار بیماریهای مزمن است و تاکنون نتوانسته از آن برهد و در اجرای سایر برنامههای کلان و ضروری اخلال ایجاد کرده و دیگر اینکه فقدانش تیزکردن سلاح دشمن و حصولش کندساختن سلاح دشمن است. اهمیت سروسامان بخشیدن به «اقتصاد مقاومتی» در حدی است که قادر است مذاکرات هستهای و مسائل بعدی آن را به نفع ایران تحت تأثیر جدی قرار دهد؛ اما در این میان آنچه میتواند ایران را از طرح بحث «اقتصاد مقاومتی» منتفع کند، برداشتن گام دوم، یعنی همدلی است که دلیل وجود آن مشاهده انواع تلاش و تکاپو در بخشهای مختلف کشور برای تحقق آن است. اگر نشانههای گام دوم که متأسفانه کمتر ملاحظه میشود، کموبیش آشکار گردد، جامعه را امیدوار و دشمن را مأیوس میکند و میتواند برای یک حرکت ملی در بحث «اقتصاد مقاومتی» بسترسازی کند. در فضای کنونی نیاز اصلی تحقق این مسئله، تبدیل آن به موضوع اصلی در اقتصاد و رعایت الزامات آن است، اگر چنین شود، نیمی از راه طی شده که طیکردن نیمه دیگر آن را نیز آسان میکند.
ترجمه
دلایل آسیبپذیری عربستان در برابر داعش
گروه ترجمه- پایگاه اینترنتی المانیتور 30 می 2015 (9 خرداد) در مقالهای به آسیبپذیریهای عربستان سعودی در برابر داعش پرداخت و نوشت: دولت اسلامی (داعش) مطابق دستورکار فرقهگرایانه سنی ـ شیعه حملاتی را با هدف اختلافافکنی و تضعیف حاکمیت خاندان سلطنتی این کشور صورت میدهد. پادشاهی آلسعود در برابر شکاف فرقهای آسیبپذیر است؛ زیرا این خاندان با دستگاه روحانیت وهابی پیوندهای عمیقی دارد و سالها شیعیان سعودی را سرکوب کرده و علیه یمن جنگ بهراه انداخته است. نخستین حمله تروریستی دولت اسلامی به شیعیان سعودی، نوامبر گذشته رخ داد. ماه جاری نیز طی دو جمعه متوالی، دو حمله انتحاری علیه مساجد شیعیان صورت گرفت. ابوبکر البغدادی آشکارا خواستار سرنگونی آلسعود است. دولت اسلامی (داعش) مدعی است، تاکنون زیرساخت زیرزمینی و پنهان «ولایت نجد» را بنیان گذاشته است. مقامات سعودی تعدادی از سعودیهای متهم به ارتباط با هستهای دولت اسلامی را دستگیر کردهاند.
در ادامه مقاله آمده است: دولت اسلامی با حمله به مساجد شیعیان و سایر اهداف نرم، امیدوار است تنشهای فرقهای را شعلهور کند و از نفرت ضدشیعی بهمنظور ایجاد کادری درون پادشاهی سعودی بهره بگیرد. آلسعود با محکوم کردن این حملات، متعهد شده است هستهای دولت اسلامی درون کشور را نابود کند. ملک سلمانبنعبدالعزیز همچنین متعهد شده، بهسرعت مجازاتهایی صورت دهد. صدها سعودی بهمنظور پیوستن به دولت اسلامی به عراق و سوریه رفتهاند. این افراد برای دولت اسلامی گروهی از مهاجران انتحاری بالقوه و پیوند با اعضای خاندان سعودی را فراهم میکنند. شیعیان حدود 10 تا 15 درصد (حدود سه میلیون) جمعیت عربستان را تشکیل میدهند. طی چند دهه پس از انقلاب ایران، استان شرقیه عربستان شاهد ناآرامیهای خشونتآمیزی بوده است. بهار عربی به تشدید اعتراضات و تظاهراتها بهمنظور پایان تبعیض علیه شیعیان در عربستان منتهی شد. شاهزاده سعودبننایف برادر بزرگتر ولیعهد، محمدبننایف است. هر دو شهرت بسیاری در واکنشهای شدید علیه اعتراضات و تروریسم دارند. دههها تبعیض و سرکوب، تلاشهای سعودیها برای نمایش حمایت و همدردی با شیعیان را که مورد حملات دولت اسلامی قرار گرفتهاند، تضعیف میکند. ریاض همواره اعتراضات مشروع شیعیان را اقدامات خرابکارانه ایران خوانده است. ایران آشکارا با اعلام حمایت از شیعیان عربستان، از خشونتهای ضدرژیم حمایت کرده است. ایران و حزبالله در حمله به پادگانهای الخبر آمریکا در سال 1996 دخیل بودند که طی آن 19 عضو نیروی هوایی آمریکا در استان شرقیه کشته و صدها سعودی زخمی شدند.
در پایان مقاله آمده است: وهابیها معتقدند، شیعه انحراف از اسلام واقعی است و شیعیان کافرند. ملک عبدالله، شاه فقید عربستان تلاش کرد، تنشهای شیعه و سنی را کاهش دهد و تحملپذیری بیشتر را ترغیب کند؛ اما موفقیت اندکی کسب کرد. در اینزمینه شاهزاده سعودبننایف همکاری نزدیکی با ملک عبدالله داشت. تبلیغات افراطی سنیها علیه ایران و شیعیان در عربستان سعودی گسترده است و همواره مورد استقبال روحانیون ارشد قرار میگیرد که گفتنی است جنگ در یمن آتش این تبلیغات را شعلهور کرد. حملات سعودیها علیه شیعیان حوثی عنصر فرقهگرایی دارد. عربستان و متحدانش با متهمکردن زیدیها به دستنشاندگی ایران، تنشهای فرقهای را تشدید کردهاند. پاکستان که خود با مسئله فرقهگرایی شدید روبهروست، به سعودیها هشدار داد که جنگ در یمن میتواند به تشدید تنشهای فرقهای در سراسر جهان اسلام منجر شود. دولت اسلامی به سهم خود تلاش خواهد کرد تا جنگ فرقهگرایانه خود را به بحرین و کویت (متحدان مهم عربستان) بکشاند. درصورتیکه دولت اسلامی بتواند به اهداف شیعی در بحرین و کویت حمله کند، موج خشونتها گسترش مییابد. دولت اسلامی بلندپرواز است و بهدنبال افزایش تعداد قربانیهاست.
اخبار
1- ژنرال کوچک مشغول تفریح در پاریس!
یکی از شاهزادگان سعودی در اقدامی بیسابقه از وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان و یکهتازیهای او در این کشور انتقاد کرده است. «سعودبنسیف النصر» در صفحه توئیتر خود درباره «محمدبنسلمان» نوشت: اگر در گذشته کسی به قراردادهای تجاری دست مییافت، صدها میلیارد دلار از اموال مردم را به چنگ میآورد؛ بنابراین اکنون که ژنرال کوچک، وزارت دفاع و شرکت آرامکو را در دست گرفته، چقدر بهدست آورده است. وی افزود: آیا تصمیمگیرندگان به جنگ و چالشهای داخلی و منطقهای توجهی داشتهاند؟ آیا ما در فضایی از تحریف و گمراهی بهسر میبریم؟! سعودبنسیف النصر همچنین قبلاً در اعتراض به سفر تفریحی محمدبنسلمان به پاریس با وجود قرارداشتن این کشور در وضعیت جنگی، نوشته بود: وقتی یک کشور وارد جنگ میشود، همه باید با جدیت عمل کنند و مسئولیتپذیر باشند، بهویژه مسئول نیروهای مسلح؛ نه اینکه برای تفریح به هتل پلازای پاریس بروند. وی یادآور شده بود: مبالغ صرفشده طی ماههای گذشته، برای بینیازکردن همه فقرا و پرداخت همه بدهیهای دولتی به شهروندان و همچنین بدهیهای شخصی آنان و پرداخت کرایهخانههای آنان برای چندینسال کافی بود.
2- نامهای برای تأملکردن نه صرفاً خواندن
جنبش عدالتخواه دانشجویی طی نامهای سرگشاده به حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی، تولیت حرم امام خمینی(ره)، نسبت به ساختوسازهای اشرافی در حرم امام خمینی واکنش نشان دادند و گفتند این حرم را برای چه کسی ساختهاید؟ این حرم پنجستاره! به امامی تعلق دارد که در گرمای نجف حاضر نبود سطح زندگیاش به اندازه یک کولر از مردم عادی بالاتر برود؟! نکند گمان کردهاید از این طریق-العیاذ بالله- به امام(ره) شأن و منزلت عطا میفرمایید؟! شرفالمکان بالمکین فکر نمیکنید آنان که از اقصینقاط جهان به شوق زیارت قبر امام روحالله تشریف میآورند، با دیدن حرمی که این بلای پر زرق و برق! را سرش آوردهاید، گمان میکنند که راه را اشتباه آمدهاند؟! متأسفانه این عمل شما، شاهدی بر این مدعاست که هنوز برخی مسئولان در جمهوری اسلامی صرفاً نگاه شعاری به آرمانهای امام روحالله دارند و گویی قرار نیست منویات ایشان هیچگونه بازتابی در رفتار و عملکرد آنان داشته باشد. گویا حضرتعالی علاقه وافری به نمادینهکردن امام به جای نهادینهکردن افکار امام دارید؛ معمولاً کسانی سراغ اینگونه اعمال، یعنی نماد و مجسمهساختن میروند که بیشتر از سیرت به صورت تمایل داشته و بیشتر از هسته به پوسته گرایش دارند. در واقع، تمرکز بر ظاهر بدون محتوا، خطر استحاله را بهدنبال دارد و این موضوع سبب نگرانی ما شده است.
خبر کوتاه
* والاستریتژورنال در گزارشی درباره دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا نوشت: ایران و گروه 1+5 هنوز اختلافاتی اساسی برای رسیدن به توافق دارند. این رسانه در گزارشی مینویسد، دیپلماتها و منابع آگاه به مذاکرات هستهای میگویند، با وجود دیدار جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، اختلافات اساسی میان دو طرف حلنشده باقی ماندهاند. این رسانه در ادامه گزارش خود تأکید میکند، یکی از دشوارترین موضوعات، همانطور که انتظار هم میرود، موضوع دسترسی به دانشمندان و اماکن هستهای ایران است. همچنین، یک دیپلمات آگاه به این موضوع گفت: «بخشی از این فرایند مشخص است: حذف هزاران دستگاه سانتریفیوژ از تأسیسات غنیسازی ایران و ازبینبردن ذخایر اورانیوم غنیشده ایران».
* حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور در صفحه فیسبوک خود با انتشار متنی به مقایسه عملیات کربلای4 با مذاکرات هستهای پرداخته و همراهی همگان را برای به نتیجهرسیدن مذاکرات خواستار شده است. آشنا در صفحه فیسبوک خود نوشت: شما را به مظلومیت شهدای کربلای4 قسم میدهم، نگذارید عملیات تیر 94 لو برود. میدانم عدهای از این مقایسه تعجب میکنند؛ ولی بدانید که غواصان ما به خط زدهاند و ما به استتار و اختفا نیاز داریم.
* یکی از مردم ولایی و بسیجی استان البرز، در راه دفاع از حرم اهلبیت(علیهملسلام) به فیض شهادت رسید.
یکی دیگر از مدافعان حرم نیز به فیض شهادت رسید. بسیجی شهید، سعید قارلقی جان خود را در راه دفاع از حرم اهلبیت(ع) تقدیم کرد.
* شمار زیادی از خلبانان نظامی آمریکا شکایت کردهاند، مقررات اداری دستوپاگیر موجب شکست حملات هوایی علیه نیروهای داعش و کلافگی و دلزدگی آنها شده است. یکی از این خلبانان که نام او فاش نشده، به فاکسنیوز گفته است، موارد زیادی وجود داشته که گروهی از تروریستهای داعش در تیررس ما بودهاند؛ اما اجازه آغاز عملیات به ما داده نشد. وی با بیان اینکه نیروهای این گروه تروریستی تاکنون جان افراد بیگناه زیادی را گرفتهاند، افزود: بهدلیل اینکه مقررات دستوپاگیر نگذاشته تروریستها را از میان ببرم و آنها جان افراد بیگناه زیادی را گرفتهاند، این مسئله سبب کلافگی و ناامیدی من شده است. این رسانه آمریکایی به نقل از منابع مطلع نظامی نوشته است، در هر یک از عملیات هوایی علیه مواضع داعش، از زمان درخواست خلبان تا شلیک علیه اهداف مورد نظر، دستکم یک ساعت طول میکشد.
پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ گسترش فناوري هاي نوين در عرصه ي الكترونيك و رايانه در چند دهه ي گذشته، موجب پديدار شدن انواع واقسام لوازم و برنامه هاي الكترونيكي و رايانه اي از جمله اينترنت، تلفن همراه، ماهواره و بازي هاي رايانه اي در جهان شده است. انكارناپذير است كه اين تحولات و پيشرفت ها زندگي بشر را چندين برابر آسان تر نموده است، اما در آن سوي سكه نمي توان از آسيب هاي ناشي از اين فناوري هاي نوين غافل ماند. اينترنت به عنوان يکي از مهمترين ابداعات بشر در قرن اخير با قابليتها و کارکردهاي متعدد و گستردهاش، بخشهاي مختلف زندگي انساني را تحت تأثيرات مثبت و منفي خود قرار داده است.
مبنا و هدف اصلي اينترنت، برداشتن فاصله جغرافيايي ميان انسانهاي سراسر دنيا و ايجاد تحول در عرصه ارتباطات و تبادل اطلاعات است. در حالي که هيچکس تصور نميکرد روزي جنبه اجتماعي اينترنت به صورت کاربرد اصلي آن درآيد و شبکههاي اجتماعي اينترنتي پا به عرصه وجود بگذارد.در ميان اشکال مختلف استفاده از اينترنت؛ شبکه هاي اجتماعي، به عنوان پديده ي هزاره سوم تا الان موقعيت والاتري پيدا کرده است.
در ايران در حال حاضر اکثر مخاطبان شبکههاي اجتماعي، جوانان بين 18 تا 35 سال هستند که اکثر ��نها از تحصيلات عالي برخوردارند .به دليل جوان بودن ساختار جمعيتي کشورمان، رواج اين شبکه ها در ميان اين قشر تاثير گذار رو به افزايش است و متاسفانه به دلايل مختلف از جمله سرانه ي پايين مطالعه در بين دانشجويان و تحليل هاي دم دستي و تقليل گراي عموم جوانان از حوادث مختلف سياسي ـ اجتماعي کشور و سوء استفاده جريانات معاند داخلي و سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه، شبکه هاي اجتماعي را به عنوان يک شر اجتناب ناپذير تبدبل کرده است .
سؤال اصلي نوشته پيش رو بر اين مبنا قرار دارد که آيا استفاده از شبکه هاي اجتماعي با توجه به تمرکز دشمنان انقلاب بر تحريک دانشگاههاي کشور و همچنين در اختيار داشتن زمام اکثر دانشگاههاي کشور در دستان برخي از جريانات معاند داخلي مي تواند به عنوان آسيبي براي امنيت ملي کشور محسوب گردد؟ نگارنده با مطالعات صورت گرفته و تامل در حوادث کشور به اين نتيجه رسيده است که شبکه هاي اجتماعي مي توانند به عنوان تهديد و آسيبي براي امنيت ملي کشور بخصوص در محيط دانشگاهي به حساب بيايند.
چارچوب تئوريک
همه مردم تصوراتي هرچند سطحي از امنيت ملي دارند ولي در اين ميان سوالات متعددي مطرح مي شود که هم خود سوال و پاسخ مقبول آنها از اذهان مردم عادي تراوش نمي کند. سوالاتي از قبيل:
1- امنيت ملي به چه معناست؟
2- وضعيت امنيت ملي توسط چه کساني ترسيم مي گردد؟
3- در چه وضعيتي امنيت ملي سلب مي گردد؟
4- وظيفه حفظ امنيت ملي بر عهده چه سازمانهايي است؟
امنيت ملي مقوله اي حياتي براي انسان اجتماعي است. ناگزير بايد با مولفه هايي کليدي در جامعه مرتبط باشد. امنيت ملي يک مقوله مستقل نيست و اشاره به وضعيتي خاص از يک پديده ديگر به نام جامعه دارد. يعني به اعتبار و ارزش جامعه است که امنيت ملي نيز تجلي و اهميت مي يابد و شايسته بحث و تبادل نظر مي گردد. به نظر مي رسد توصيف جامعه به شناخت اين مولفه ها کمک خواهد کرد. در آن صورت است که مي توان در چاره انديشي امنيتي، تمرکز و دغدغه اصلي را متوجه مولفه هاي مذکور نمود.
تعريف جامعه:
جامعه عبارت است از موقعيتي است که انسان ها در ان موقعيت امکان ارتباط گروهي و بين گروهي با يکديگر به منظور تبادل دستاورد فعاليت هاي خود را داشته باشند.
با اين وصف دو رکن اساسي در عرصه زندگي اجتماعي انسان برجسته مي گردد که عبارتند از:
1- فعاليت هايي که افراد براي توليد کالا يا ارائه خدمات انجام مي دهند.
2- ارتباط افراد که منجر به مبادله کالا و خدمات بين آنها مي شود.
بنابراين زماني که دو مقوله فوق به طور کامل در يک جامعه تامين باشد ، در بياني ساده « مردم هيچ مشکلي نداشته باشند» و « همه اوضاع بر وفق مراد باشد» در چنين وضعيتي بيانگر تصويري اوليه ولي قابل درک از امنيت ملي است.
تعريف امنيت ملي:
امنيت ملي عبارت است از تصويري تجسمي از وضعيتي آرماني در يک کشور که در آن وضعيت مردم بتوانند بدون وقفه يا اختلال همه فعاليتهاي مجاز خود را انجام دهند و ارتباطات مشروع با ديگران را به منظور تبادل کالا و خدمات برقرار سازند. اين وضعيت معياري براي سنجش وضعيت امنيتي موجود در جامعه است.
مفاهيم وابسته به امنيت ملي
براي درک مفهوم و نحوه شکل گيري نا امني همچنين جهت مطالعه نا امني به نظر مي رسد سه عنصر مفهومي اساسي با عناوين آسيب امنيت ملي، تهديد امنيت ملي و آسيب پذيري امنيت ملي بسيار راهگشا هستند.
الف) آسيب پذيري امنيت ملي
عبارت است از وضعيتي که بستر و زمينه مناسب براي پيدايش تهديد محسوب مي شود. آسيب پذيري معادل وضعيتي است که در آن فضاي لازم و کافي جهت تدارک و ظهور آسيب پديد آمده است. آسيب پذيري از جنس بستر و زمينه است. در واقع آسيب پذيري يک نقطه ضعف است و وضعيتي است که اگر به حال خود رها شود منشاء آسيبي نخواهد شد اما بستر و فضايي است براي تدارک تهديد و نابساماني. از طرف ديگر حلقه اول در اينجا آسيب پذيري است و تا زماني که آسيب پذيري وجود نداشته باشد امکان بروز تهديد نيز نخواهد بود.
ب) تهديد امنيت ملي
عبارت است از وضعيتي که مقدمات بروز آسيب را فراهم مي کند.تهديد امنيت ملي از بستر آسيب پذيري امنيت ملي بوجود مي آيد و مرحله اي بينابيني و واسط بين مرحله قبلي خود يعني مرحله آسيب پذيري امنيت ملي و مرحله بعدي خود يعني مرحله آسيب امنيت ملي مي باشد. در واقع بحران و ضعف موجود در مرحله آسيب پذيري بصورت فعالتر و بالقوه تري در مرحله تهديد امنيت ملي بروز کرده و نهايتا در مرحله آسيب امنيت ملي به فعليت کامل و منجر به ظهور وضعيت اختلال و نابودي امنيت ملي مي گردد.
ج) آسيب امنيت ملي
عبارت است از وضعيت عدم امنيت ملي در سطح خرد يا کلان به واسطه عوامل انساني يا غير انساني .در واقع آسيب امنيت ملي رابطه معکوسي با امنيت ملي دارد. هر جا و در هر سطحي امنيت ملي نباشد يعني فعاليت ها و ارتباطات مجاز و مشروع شهروندان با وقفه يا اختلال مواجه شود آسيب امنيت ملي ظهور مي کند. آسيب امنيت ملي مي تواند توسط عوامل انساني يا غير انساني(طبيعي) به وجود آيد. همچنين بايد اين نکته را مورد توجه قرار داد که اين فرآيند سه مرحله اي نه بصورت مدلي خطي بلکه بصورت مدلي چرخه اي بازتوليد مي گردد بصورتي که بعد از ايجاد يک آسيب امنيت ملي که باعث اختلال در امنيت ملي مي گردد پتانسيل تولد آسيب پذيري جديد امنيت ملي از دل همين آسيب امنيت ملي وجود دارد و اين چرخه تا رفع کامل عوامل تهديد امنيت ملي ادامه دارد.
آ
تعريف حريف:
حريف عبارت است از سازمان، گروه يا فردي که هدف از اقدامات متخلفانه طراحي شده و پنهانکارانه خود را ضربه زدن به نظام سياسي قرار داده است. اين گروه داراي سه شاخص مي باشد 1) اقدامات طراحي شده را انجام مي دهد 2) پنهانکارانه عمل مي کند 3) اقداماتش را با هدف ضربه به نظام سياسي انجام مي دهد. مصداق اين دسته از عوامل عناصري مانند گروه بمب گذار خارجي، گروه زيرزميني مسلح، مامور اطلاعاتي سرويس هاي بيگانه مي باشد. در واقع وظيفه مقابله با حريف به عهده سازمانهاي اطلاعاتي مي باشد.
عملياتي کردن چارچوب تئوريک:
از آنجا که علم و دانش مهم ترين ابزار برتري جوامع بر يکديگر است(العلم السلطان)،روشن است کشورهاي استثمارگر ديروز و امروز،به منظور حفظ منافع خود به دور از اخلاقيات،در کشور هاي ديگر دخالت کنند.شبکه هاي اجتماعي داراي دو چهره سازنده و ويرانگر هستند.ما در اين مطلب بر چهره ويرانگر آن تمرکز مي کنيم.
بنابراين با توجه به روي کار آمدن مديراني از جنس فتنه و اصلاح طلب در دانشگاههاي کشور مي توان تحليلي از گونه هاي آسيب پذيري،تهديد و آسيب امنيت ملي در فضاي دانشگاهها بدست آورد .
الف) آسيب پذيري امنيت ملي در دانشگاهها
دانشگاههاي کشورمان همواره مورد طمع جريان هاي بيگانه، تجديد نظرطلب و فتنه گر بوده است.به دليل حجم انبوه دانشجويان دانشگاهها، محيط خوبي براي جذب اين افراد در جريانات فتنه گر و اصلاح طلب به وجود آمده است.به دلايلي روانشناسانه، جوانان، پرشورتر و انقلابي تر و راديکال تر از ساير گروه سني جامعه هستند. بهمين دليل همواره جريانات معاند داخلي و خارجي برنامه هاي مختلفي براي جذب اين قشر جامعه داشته اند.با پيشرفت علوم، برنامه ها هم تغيير مي کند. به عنوان مثال در گذشته اگر به تعداد بالايي بايد اعلاميه و فراخوان هاي اعتراضي چاپ مي شد الان در شبکه هاي اجتماعي تويتر،وايبرو... با فشردن يک دکمه هزاران اعلاميه و فراخوان به دست دانشجويان خواهد رسيد. شايد در نگاه اول گسترش شبکه هاي اجتماعي منفي نباشد ولي با نگاه عميق آسيب شناسانه گسترش بيش از حد و دسترسي آسان به آن نه تنها جاي ارتباطات سنتي را گرفته بلکه به دليل مشکلات ديگر نظير سطحي بودن و احساسي بودن اقشاري از مردم، خطري براي امنيت ملي محسوب مي شود. بنابراين طبق تقسيم بندي تئوريک ارائه شده در بالا، ميتوان گسترش و رغبت فزاينده استفاده از شبکه هاي مجازي و سايبري بخصوص شبکه هاي وايبر و ساير شبکه هاي قابل استفاده در همراه ترين وسيله شخصي دانشجويان يعني موبايل را به عنوان آسيب پذيري امنيت ملي در نظر گرفت که هنوز در مرحله آسيب پذيري است و وارد مرحله هاي وخيم تر بعدي يعني مرحله تهديد امنيت ملي و نهايتا آسيب امنيت ملي نشده است اما بستري مناسب براي شکل گيري و حيات بخشيدن به آن مراحل است.
ب) تهديد امنيت ملي در دانشگاهها
اين آسيب پذيري امنيت ملي(حضور و استفاده گسترده جوانان و به ويژه دانشجويان در شبکه هاي اجتماعي و ارتباط تنگاتنگ دانشجويان در دانشگاه و به ويژه در خوابگاه ها با يکديگر توسط اين شبکه ها که امکان سازماندهي و بسيج آنها را فراهم مي کند ) با در اختيار داشتن و هدايت وزارت خانه هاي علوم و ارشاد اسلامي توسط جريانات اصلاح طلبان، برانداز و فتنه گر، تبديل به "تهديد امنيت ملي" ميگردد چرا که تساهل سياسي و فرهنگي که برآمده از نيات و ايدئولوژي سياسي اين جريانات است باعث مي شود که از اين ظرفيت دانشجويان به نفع منافع و اهداف سياسي و جناحي خود براي ايجاد فشار به نظام و حاکميت استفاده کنند. از ويژگي هاي شبکه هاي اجتماعي امکان سامان دهي و تدارکات تهاجم سازمان يافته از فواصل دور عليه اهداف مي باشد. همچنين از سويي ديگر، وقتي از قدرت " چهره ويرانگر " شبکه هاي اجتماعي مطلع شديم مي توانيم به اين نتيجه برسيم که شبکه هاي اجتماعي مي توانند ابزاري در خدمت گروه ها و کشورهاي معاند باشند.
ج) آسيب امنيت ملي در دانشگاهها
آسيب امنيت ملي آخرين مرحله و نقطه پاياني ضربه به نظام سياسي و امنيت ملي محسوب مي شود که از بستر آسيب پذيري امنيت ملي و تهديد امنيت ملي بوجود مي آيد و اگر رخ دهد با جرات مي توان گفت که امنيت ملي دچار اختلال شده( هرچند موقتي) و نشاني از کوتاهي دستگاههاي مسئول ذيربط مي باشد. اين گونه فعاليت ها زماني به آسيب براي امنيت ملي تبديل مي شوند که باعث اخلال و وقفه در امور مجاز دانشجويان و دستگاه اموزشي کشور گردد. به عنوان مثال با مرور حوادثي تلخ در دانشگاههاي ما در زمان دولت اصلاح طلب و فتنه 88 از جمله ماجراي کوي دانشگاه 78 ، ماجراي درگيري هاي خوابگاه دانشگاه علامه در سال 82 و ماجراي تلخ کوي دانشگاه در فتنه 88 مي توان به اين نتيجه رسيد که اگر آن زمانها چنين تکنولوژي در اختيار گروه برانداز مي بود ابعاد اين آسيبها چندين برابر مي شد. به عنوان مثال شبکه اجتماعي فيس بوک به قدري مهم تلقي مي شود که پرز رييس پيشين رژيم صهيونيستي آن را بهترين ابزار براي تغييرات اجتماعي به سبک اسراييل دانست يا زاکربرگ مدير اين شبکه جز تاثيرگذارترين افراد صهيونيست محسوب مي شود.
طيق مطالعات روانشناسانه و جامعه شناسانه کاستلرز، رفتار آدمي از 6 انگيزه و محرک اصلي شامل خشم، غم، شادي، ترس، نفرت و هيجان سرچشمه مي گيرد. طبق همين چارچوب مفهومي مي توان ادعا کرد شبکه هاي اجتماعي مرتبط با سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه با دستکاري هاي ماهرانه سائقه هاي انساني، يک يا چند از اين انگيزه هاي 6 گانه را ابتدا برجسته و سپس در گام دوم با چسباندن انسانها در فضاي مجازي به يکديگر باعث فروپاشي انگيزه ترس ناشي از اقدامات انفرادي شده و در نهايت در گام سوم با بسيج توده اي افراد، تجمعي از افراد تحريک شده در فضاي مجازي را در فضاي عمومي و واقعي عينيت بخشيده و اين فضا را تبديل به يک حرکت اجتماعي - اعتراضي در راستاي منافع خود مي کنند. به عنوان مثال در حادثه اسيد پاشي اصفهان ابتدا با نشان دادن تصاوير قربانيان، انگيزه خشم و نفرت مردم را نسبت به عاملان اين حادثه را برانگيختند و سپس انگيزه ترس ناشي از اقدام اعتراضي انفرادي عليه اين حادثه را از مردم با چسباندن آنها در فضاي مجازي با يکديگر و القاء با هم بودن آنها از بين بردند و با شايعه افکني و منتسب کردن اين ماجرا به قشر مذهبي و حزب الهي جامعه، فضاي احساسي ـ اعتراضي مجازي را به فضاي عمومي و عيني با تجمع دربرابر دادگستري اصفهان تبديل کردند. در چندين سال گذشته بخصوص يک سال گذشته اين تاکتيک جديدترين اقدام کشورهاي حريف و معاندان داخلي براي رودررو کردن اقشاري از مردم با نظام اسلامي و ايجاد حرکات اعتراضي بوده است که مي توان به مواردي همچون قتل ندا آقا سلطان، جنجال بورسيه هاي دانشگاهي، تجمع و اعتراض معلمان، حادثه اسيد پاشي اصفهان، حادثه هتل مهاباد، اعتراضات مربوط به مسابقه فينال ليگ برتر در تبريز و ... نام برد.
دانشگاههاي کشور هم بدليل برخورداري از ظرفيت نهادي و بويژه ظرفيت سازماني و عيني خود و نهايتا به دليل در اختيار داشتن و هدايت وزارتخانه هاي علوم و ارشاد توسط جريانات اصلاح طلبان حساسترين و عملياتي ترين مکان ممکن براي تحقق مداوم اين تاکتيک و ايجاد چالشهاي مستمر براي نظام سياسي مي باشد. بعنوان مثال مي توان به مواردي همچون همايشهاي برگزار شده در مناسبت هاي دانشگاهي در دولت يازدهم با حضور عناصر برجسته جريانات اصلاح طلب و فتنه گر و سردادن شعارهاي هنجار شکن و .. نام برد. وقتي وضعيتي از مرحله آسيب پذيري و تهديد عبور کند و به مرحله آسيب برسد متاسفانه کار خاصي نمي توان انجام داد.در اين زمان است که حاکميت بيشترين لطمه را متحمل مي شود. بنابراين لزوم شناسايي وضعيت هاي آسيب پذيري، تهديد و آسيب امنيت ملي بيش از پيش ضروري به نظر مي رسد.
نتيجه گيري
فضاي مجازي و سايبري پديده اي است که نمي شود از آن دوري جست با توجه به نبود سازوکار جدي در داخل، بايد اين خطر را با مطالعه هوشمند و تبديل آن به ابزاري جهت ارتقا و حفظ امنيت ملي کشور استفاده کرد. هيچ بخشي از جامعه نبايد دچار پيش افتادگي يا پس افتادگي شود.اگر دچار اين معضل شود جامعه به سمت عدم تعادل پيش خواهد رفت . اين عدم تعادل باعث به مخاطره افتادن امنيت ملي خواهد شد.به نظر نگارنده در محيط دانشگاه و کشور پيشنهادات گفته شده در ذيل مي تواند راهگشا باشد:
1- براي ايران، عليرغم کمبودهاي مختلف، در صورتي که يک نظام اطلاع رساني بومي با کادري تحصيل کرده در رشته هاي مرتبط به امر اطلاع رساني و عمليات رواني که مقيد و معتقد به بازشناسي و بازآفريني ارزش هاي اصيل ديني و اخلاقي باشند، ايجاد گردد آنگاه مي توان انتظار داشت که جامعه توان غلبه بر بحران آفريني هاي داخل و خارج را خواهد داشت و مي تواند اين شر اجتناب ناپذير را به طرف مقابل انتقال داده و بر سلامت امنيت ملي خود اضافه نمايد.
2- ايجاد شبکه هاي اجتماعي و سايبري موازي که داراي قدرت تحرک و جذابيت بيشتري براي ايرانيان داشته باشد تا حداقل بتوان جلوي فعاليت هاي جاسوسي اين شبکه ها گرفته شود.
3- قدرتمند کردن نهادهاي انقلابي در دانشگاهها مانند بسيج دانشجويي، نهاد نمايندگي ولي فقيه و کانون هاي قرآني بمنظور آگاه سازي بدنه دانشجويي از حقايق جامعه و زدودن شبهات امري الزامي است .
پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: جمعه هفته قبل برای نخستین یک انفجار انتحاری در مسجد امام علی (ع) در منطقه القدیح استان القطیف در شرق عربستان رخ داد که در اثر آن شماری از نمازگزاران شیعه به شهادت رسیده و تعدادی از آنان زخمی شدند. نمازگزاران بلافاصله در تجمعی خودجوش این انفجار تروریستی را به شدت محکوم کردند و همزمان با ولادت امام حسین(ع) فریاد لبیک یا حسین(ع) سر دادند. بخش اعظمی از اقلیت شیعه عربستان سعودی در شرق این کشور ساکن هستند و در مقایسه با اکثریت اهل سنت، گرفتار تبعیض حکومت سعودی هستند، به همین دلیل این مناطق از مدت ها پیش شاهد اعتراضاتی از سوی شیعیان برای احقاق حقوق خود بوده است.
در باره انفجار مسجد قطیف، چند نکته قابل توجه است:
1) این حمله در زمانی رخ داده است که عربستان سعودی رهبری ائتلافی را در حملات هوایی علیه انصارالله در کشور همسایه، یمن برعهده دارد. با توجه به ناکامی عربستان در تجاوز به یمن و شوریدن افکار عمومی علیه جنایات آل سعود در این کشور، نیاز به نوعی فرافکنی تبلیغاتی وجود داشت. به همین منظور انفجار روز جمعه در مسجد شیعیان در قطیف رخ داد و حکومت عربستان در سطح رسمی بلافاصله به محکومیت این انفجار پرداخت.
با توجه به همسویی داعش با سیاست های ضد شیعه عربستان، پذیرش دخالت داعش در این انفجار چندان دشوار نیست. نکته قابل توجه آن است که در نوامبر سال گذشته در پیامی رادیویی منتسب به داعش، ابوبکر بغدادی رهبر این گروه از هوادارانش در عربستان سعودی خواست تا به اهداف رافضی ها (شیعیان) در این کشور حمله کنند. به دنبال انفجار اخیر، گروه تروریستی داعش مسئولیت حمله انتحاری به مسجد شیعیان در قطیف عربستان را بر عهده گرفت.
داعش در بیانیه ای که در یکی از پایگاه های اینترنتی وابسته به گروه های تروریستی منتشر شد اعلام کرد سربازان خلافت در ایالت نجد این عملیات منحصر به فرد را انجام دادند و عامل این حمله که کمربند انفجاری خود را منفجر کرد ابو عامر النجدی مردی غیور از مردان اهل سنت و برادری شهادت طلب بود. داعش تصویر عامل انتحاری را نیز منتشر کرد. داعش در این بیانیه به انجام دادن حملات بیشتر علیه شیعیان تهدید و خطاب به آنان هشدار داد: «ما شمشیرهای خود را علیه شما تیز کرده و روزهای سیاه و سختی در انتظار شماست؛ ما همه مشرکان را از جزیره العرب بیرون می کنیم...»
2) عربستان به ظاهر در ائتلافی شرکت دارد که از ماه ها پیش به رهبری ایالات متحده آمریکا علیه داعش شکل گرفته و حملاتی را در عراق و سوریه بر ضد این گروه انجام داده اند. داعش و آل سعود در ظاهر دشمن یکدیگر هستند، اما واقعیت به گونه ای دیگر رقم خورده است.
داعش ابزاری عملیاتی است که توسط عربستان سعودی حمایت فکری، مالی و تسلیحاتی می شود. ریشه اصلی جریان «تکفیر» که گروه هایی مثل داعش و القاعده و دیگر گروه های تروریستی در پیش گرفته اند، به تفکر «وهابیت» باز می گردد. این تفکر خطرناک و تفرقه انگیز با حمایت رسمی آل سعود و توسط مشایخ سعودی نظریه پردازی شده و در قالب فتوا به جوانان نا آگاه القا می شود. به عبارتی خشونت و کشتار مسلمانان (به ویژه شیعه) شرعی قلمداد می شود، تا جایی که اگر کسی برای کشتار شیعه عملیات انتحاریا نجام دهد و خود را بکشد، شهید و مأجور خواهد بود!
سایر متحدان عربستان به ویژه آمریکا نیز با توجه به اهداف و منافع منطقه ای ـ خصوصا در عراق و سوریه ـ از داعش به بهترین وجه بهره برداری می کنند و به رغم تشکیل ائتلاف ضد داعش و انجام عملیات نمادین، همچنان از این گروه تروریستی پشتیانی به عمل می آورند.
3) انفجار در مسجد شیعیان در قطیف هر چند اهداف تاکتیکی و مقعطی عربستان را تحقق می بخشد، اما با نگاهی فراتر، این انفجار به عنوان یک سلاح دولبه، امنیت و ثبات این کشور را زیر سوال می برد. آل سعود همواره مدعی آرامش و امنیت در سرزمین وحی الهی بوده و هستند، لذا وقوع یک انفجار و کشتار هر چند قربانی آن شیعیان باشند، ادعاها و توانمندی های امنیتی آنان را در هاله ای از ابهام قرار داده و حتی اهل سنت این کشور احساس نگرانی و نا امنی خواهند کرد.
واکنش فوری حکومت ریاض به انفجار و محکومیت آن و وعده دستگیری عوامل اصلی انفجار، حاکی از آن است که سعودی ها نسبت به افکار عمومی در داخل و خارج حساس بوده و تلاش دارند پیامدهای منفی این حادثه را به حداقل برسانند.
4) با توجه به تهدیدات داعش بعید نیست در آینده حملات و انفجارات علیه شیعیان عربستان ادامه یابد. حتی این احتمال وجود دارد که داعش از کنترل عربستان خارج شده و منافع این کشور را هدف قرار دهد. اگر اوضاع به چنین سمتی سوق یابد، آل سعود ناچار به بازنگری در سیاست های خود نه تنها در قبال یمن و شیعیان و جمهوری اسلامی ایران هست، بلکه ناگریز خواهند بود به کنترل داعش و چه بسا مبارزه با این گروه بپردازند.
عربستان چنین تجربه تلخی را در سال های گذشته در مقابل سازمان القاعده آزموده است، به ویژه در دهه نود میلادی که القاعده اهدافی را در این کشور مورد هجوم قرار داد و حامیان اولیه خود را خشمگین ساخت. حتی در آن برهه و پس از آن (خصوصا در مقطع زمانی انفجار برج های دوقلوی نیویورک) عربستان از سوی هم پیمان خود (آمریکا) تحت فشار قرار گرفت تا به مبارزه با تروریسم بپردازد./
به گزارش مشرق، صدها نفر با در دست داشتن تصاویر و نوشتههایی ضد پیامبر اسلام(ص) در نزدیکی یک مسجد آمریکا تجمع ضد اسلامی ترتیب دادند.
براساس این گزارش، حدود ۲۵۰ نفر از ساکنان شهر فینیکس در ایالت آریزونا که تعدادی از آنها مسلح هم بودند، روز جمعه در نزدیکی مسجد مسلمانان در این شهر آمریکا تظاهرات ضداسلامی برگزار کردند.
این تجمع از سوی «جان ریتزایمر» Jon Ritzheimer عضو سابق نیروی دریایی آمریکا که اکنون به جمع فعالان ضداسلام در این کشور پیوسته ترتیب داده شد.
حاضران این تجمع ضد اسلامی که با عنوان «حمایت از آزادی بیان» برگزار شد در اقدامی موهن تصاویر و نوشتههایی مغایر و در ضدیت با اعتقادات مسلمانان و همچنین پیامبر اسلام(ص) در دست داشتند.
این تظاهرات در حالی برگزار شد که گفته میشود صدها نفر از ساکنان این شهر که در آن مسلمانان زیادی وجود دارد، برای مقابله با تجمع ضداسلامی، تظاهرات حمایتی از اعتقادات مسلمانان و اسلام برگزار کردند.
حامیان اعتقادات مسلمانان، با برپایی تظاهرات شعارها و نوشتههایی با مضمون «صلح و عشق» و «نه به نفرت» در دست داشتند.
برگزاری همزمان تظاهرات ضد اسلامی و مدافع اعتقادات مسلمانان در فونیکس در حالی برگزار شد که نیروهای پلیس آمریکا برای جلوگیری از درگیریهای احتمالی بین دو طرف در این تجمع حضور داشتند.
جان ریتزایمر که از شرکت کنندگان خواسته بود با سلاح در این تجمع حاضر شوند، اعلام کرد که در این برنامه به برندگان مسابقه کاریکاتورهای موهن به پیامبر اسلام(ص) جوایزی داده شد.
مرکز تحقیقاتی اسلام هراسی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن در بیانیهای که روی وب سایتش منتشر شده این تجمع را الهام گرفته از از چهرههایی چون «پاملا گلر» دانسته و اعلام کرده که این تجمع هیچ ارتباطی با آزادی بیان نمیتواند داشته باشد و تنها با هدف تنفرپراکنی ترتیب داده شده است.
به گزارش قدس آنلاین و به نقل از خبرنگار سلامت خبرگزاری تسنیم، پس از ارسال کمکهای انساندوستانه هلال احمر ایران به مردم مظلوم یمن که در نهایت این محموله در کشور جیبوتی تخلیه شد، محمود مظفر که خود زمانی رئیس سازمان امداد و نجات هلال احمر بود و در بحرانها و حوادث متعدد داخلی و بینالمللی حضور یافته است، در اینباره به تسنیم گفت: واقعاً از تخلیه محموله بشردوستانه هلال احمر در جیبوتی تعجب کردم زیرا تفسیرهای سازمان ملل خندهدار است چون در حوزههای امدادی آژانسهای سازمان ملل به اقدامات «شو و نمایشی» معروف هستند و اصلاً نباید در چنین مواقعی به گفتههای آنان اطمینان کرد.
تحویل کشتی مهرورزی کمکهای بشردوستانه ایران به سومالی در آبان سال 90
وی درباره برخی ملاحظات امنیتی برای جلوگیری از هرگونه واکنش احتمالی توسط آل سعود و کشورهای ائتلاف بر علیه یمن ادامه داد: چنین تجربهای را در کمک رسانی به سومالی داشتیم، شرایط پایتخت سومالی (موگادیشو) بسیار بد بود زیرا آنها هم در حال جنگ بودند و وقتی ما در خاک سومالی پا گذاشتیم نخستین ایرانیهایی بودیم که پس از 30 سال وارد خاک سومالی شده بودیم.
رئیس اسبق سازمان امداد و نجات ایران درباره خطرات ارسال کمک به کشورهای گرفتاری مانند یمن نیز عنوان کرد: مسلماً چنین ماموریتهایی خطر مرگ و در جایگاه بالاتر شهادت را به همراه دارد ولی اگر هر گونه حملهای از سوی آل سعود و گروه ائتلاف به کشتی "نجات" صورت میگرفت به مانند حمله اسرائیل به کشتی "ماری مرمره" (حمله اسرائیل به کاروان آزادی در تاریخ 31 مه 2010 توسط کماندوهای واحد شایتت 13 ارتش اسرائیل) آبروی این کشور ظالم به همراه همپیمانانش در تاریخ کمکرسانی بشردوستانه میرفت زیرا حمله به محمولههای امدادی در سراسر جهان عواقب بسیار سنگین حقوق بشری دارد.
پهلوگیری کشتی ایرانی در بندر موگادیشو پایتخت سومالی و تخلیه 5 هزار تُن محموله بشردوستانه برای مردم نیازمند سومالی
مظفر در ادامه با تایید تمام مشکلاتی که میتوانست پیش روی خدمه و محموله کشتی "نجات" باشد، عنوان کرد: بگذارید مثالی برایتان بزنم، در زمانی که هلال احمر میخواست به سومالی کمک کند سازمان ملل در رنکینگ خاص خودش اعلام کرد که سومالی ناامن و خطرناکترین کشور دنیاست، در آن زمان به ما اعلام شد رفتن به سومالی با مسئولیت خودتان؛ و هیچ کس حتی وزارت امور خارجه این مسئولیت را نمیپذیرد، چون حتی سفیر هم در سومالی نداشتیم.
مظفر ادامه داد: شما خودتان که با بنده در حال این مصاحبه هستید در این سفر حضور داشتید و مشاهده کردید که فرودگاه پایتخت سومالی بمباران شده بود و دقیقاً هواپیمایی سازمان ملل را در باند فرودگاه نیز منفجر کرده بودند بنابراین با وجود اینکه هیچ مسئولی در آن موقع از سفر ما به سومالی دفاع نکرد ولی این مسئولیت را پذیرفتیم؛ به هر حال سومالی هیچ امنیتی نداشت، حتی وقتی در جایی راه میرفتی نارنجک در جیب شما میگذاشتند یا حمله انتحاری میکردند و در نهایت با گلولههای بی هدف مورد شلیک قرار میگرفتیم.
شرایط اسفبار زندگی مردم سومالی و حضور شبه نظامیان در موگادیشو
رئیس اسبق سازمان امداد و نجات تصریح کرد: سومالی کشوری کاملاً ناامن بود و در حال جنگ با گروه الشباب شاخه جوانان القاعده بود و به صورت نیابتی از طریق کنیا با آمریکا نیز در حال جنگ بود و از سوی دیگر هم دزدان دریایی سومالی را نیز پیش روی خودمان داشتیم زیرا باید محموله 5 هزار تُنی را در بندر سومالی و از بدترین مسیر دریایی که محل تجمع دزدان دریایی سومالی بود، میرساندیم، بنابراین وقتی گروه امدادی ایران وارد سومالی شد تقریباً اکثر کشورهای دنیا از جمله ترکیه نیز به خود این جرأت را دادند تا نیروهای امدادی خود را به سومالی بفرستند و به نوعی با ورود نیروهای امدادی ایران به سومالی بسیاری از مشکلات این کشور هم برطرف شد.
مظفر با ابراز تأسف از عدم تخلیه محموله بشردوستانه هلال احمر ایران در بنادر یمن که میتوانست فرصتی بسیار مطلوب برای مردم مظلوم یمن باشد، خاطرنشان کرد: پیشنهاد میکنم براساس تجارب امدادی در چنین مواقعی یک تیم 4 نفره شامل پزشک، امدادگر، مترجم و یک فعال رسانهای به صورت نامحسوس به این مناطق اعزام شوند تا بتوانند با محلیها و بومیهای آن منطقه ارتباط برقرار کنند، مثلاً در تجربهای که در سومالی داشتیم ما توانستیم یک فرد بومی در این کشور پیدا کنیم که حتی توانست ملاقات تیم اعزامی ایران را با اکثر وزرا و حتی رئیسجمهور سومالی برقرار کند در حالی که اصلاً ما در سومالی سفیری نداشتیم.
گروه سیاسی مشرق - خطر داعش به عنوان یک تهدید منطقهای ممکن است دامن گیر کشورمان نیز شود. این موضوعی است که از فحوای سخنان برخی از مسئولان نظامی و امنیتی کشورمان به گوش میرسد، موضوعی که البته در چارچوب حساسیتهای نظامی و امنیتی در کشورمان تعریف میشود؛ حساسیتی که باید هر نوع تهدیدی ولو تهدید کوچکی را جدی بگیرد تا همواره نیروهای نظامی و امنیتی ایران هوشیارانه و آماده باشند. چنانکه حضرت علی (ع) در مورد هوشیاری و آمادگی به مالک اشتر میفرمایند: «مرد جنگجو همیشه بیدار و هوشیار است، و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت.» بر همین اساس اصل هوشیاری و آمادگی رزمی و نظامی تقویت میشود.
رهبر معظم انقلاب: دشمنان سعی دارند جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند
این موضوع توسط رهبر معظم انقلاب برای هوشیاری بیشتر مسئولان کشورمان در مراسم دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین(ع) مطرح شد و ایشان نسبت به خطرات احتمالی تروریستی در مرزهای کشورمان بیان داشتند: «بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقهی خلیجفارس - نه همهشان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همهی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود.»[1]
پوردستان: داعش برای حمله به ایران آماده شده بود
بر همین اساس در هفته گذشته اخباری در خصوص تدارک دشمن تکفیری برای حمله به خاک ایران از سوی مقامات بلندپایه نظامی مطرح شد.
امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش طی سخنانی به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر در صحن علنی مجلس اظهار داشت: امروز با چهره تازهای از تهدیدات روبرو هستیم که از نظر نوع، شکل و اندازه با گذشته فرق دارد.
وی افزود: نیروهای تروریستی و تکفیری در نزدیکی مرزهای ما هستند. در سال گذشته همین موقع بود که ستاد کل نیروهای مسلح به ما ابلاغ کرد که تروریستها در جلولا و سعدیه هستند و گام بعدی آنها خانقین بود که میخواستند به کشور ما بیایند.
پوردستان تأکید کرد: این گروهکهای داعش در استانهای مرزی ما فضاسازی کرده بودند و زاغه مهمات و نیرو پیشبینی و آماده کرده بودند تا در زمان ورودشان با ترور، انفجار، آشوب کنند که توسط سربازان گمنام کشورمان خنثی شد.
فرمانده نیروی زمینی ارتش ادامه داد: اما ما در کمتر از سه روز 5 تیپ رزمی را برای مقابله با آنها سازماندهی کردیم و نیروهای پیاده و بالگرد شناسایی ما تا 40 کیلومتر به داخل خاک عراق رفتند و توپخانههایمان را ثبت تیر کردیم.
پوردستان گفت: امروز جای پای داعش را در افغانستان و پاکستان میبینیم و آنها خودشان را آماده میکنند.
وی خاطرنشان کرد: لذا نیروهای زمینی ارتش و سپاه باید تقویت شوند تا بتوانیم تانک بخریم، سامانههایمان را متحولسازی کنیم و بالگردهایمان اورهال شوند. امروز نبرد، نبرد نیروهای زمینی است.
پوردستان در پایان گفت: در بودجه امسال نگاه خوبی به نیروی زمینی شد اما باز هم از مجلس میخواهیم این نگاه ویژهتر شود.[2]
وزیر کشور : داعش به ۴۰ کیلومتری مرزهای ما برسد، واکنش نشان میدهیم
در همین زمینه عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، در حاشیه نشست شورای اجتماعی کشوربه اظهارات فرمانده ارتش مبنی بر وجود نیروهای داعشی در مرزهای کشور، اشاره و افزود: با توجه به اظهارات فرمانده ارتش، نیروهای ارتش در محدوده ۵۰ کیلومتری مرز ما حضور دارند اما اگر نیروهای داعشی به ۴۰ کیلومتری مرز ما برسند، حتماً ایران اقدامات لازم را انجام خواهد داد.
وی در ادامه افزود: در حوزه افغانستان و پاکستان و کشورهای منطقه، زمینههای فعالیت داعش فراهم است، البته رئیس جمهور افغانستان اراده و عزم جدی برای مبارزه با داعش را خواستار است
وی در ادامه با بیان اینکه این موضوع باید با مشارکت همه کشورهای منطقه حل شود، تصریح کرد: ورود نیروهای خارجی به ویژه آمریکا نتوانسته مانع پیشروی داعش شود و تنها خود نیروهای عراقی و مردمی بودهاند که به درخواست آیت الله سیستانی وارد عرصه نبرد شدهاند.[3]
اهداف و دلایل سفر هیاتی از طالبان به تهران
در همین زمان بود که خبر ورود برخی از اعضای طالبان به کشورمان در رسانهها منتشر شد. بر همین اساس اعلام شد که یک گروه هشت نفره از اعضای دفتر سیاسی طالبان به تهران سفر کردند. ریاست این هیأت را «طیب آغا»، رئیس کمیسیون سیاسی طالبان، به عهده داشت. هم چنین قاری دین محمد حنیف و شیرمحمد عباس استانکزی و عبدالسلام حنفی نیز از اعضای این هیأت بودند. اعضای این گروه پیش از این به ژاپن، فرانسه، قطرو چین هم سفر کرده بودند.
البته طالبان در افغانستان و پاکستان طیفهای مختلفی دارند که دارای گرایشهای مختلفی هستند. از این رو مطرح شد که حضور طالبان در کشورمان با توجه به گمانهزنیها در مورد فعالیت پنهانی داعش و یارگیری این گروه تروریستی از اعضای طالبان در این کشور که میتواند مرزهای شرقی کشورمان را مورد تهدید قرار دهد، صورت گرفته است. چه اینکه میلیتری تایمز نیز از قول ژنرال جان کمپبل فرمانده نیروهای بین المللی در افغانستان گفت گروه تروریستی داعش سرگرم عضو گیری در این کشور است.[4]
بر همین اساس برخی از رسانهها نیز مطرح کردند از آنجا که جریان اکثریت طالبان دارای گرایشات ضد اشغالگری و مخالف شکل گیری داعش در افغانستان میباشند و تاکنون درگیریهای گسترده ای با حامیان داعش در افغانستان داشتهاند، بنابراین در حال حاضر میتوان میان ایران و این گروه منافع مشترکی را تعریف و از سفر آنان به تهران استقبال کرد.[5]
محسن رضایی: خطر داعش در منطقه را نباید دست کم گرفت
موضوع جدی گرفتن مسئله تهدید داعش در منطقه نیز از سوی برخی از کارشناسان سیاسی و نظامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. بر همین اساس محسن رضایی که تجربه سالهای جنگ علیه بعثیها را در کارنامه خود دارد در تحلیل فعالیت داعش در منطقه در مصاحبه با یکی از رسانهها میگوید: «نباید داعش را دست کم گرفت. من به فرماندهان نیز قبل از حادثه الرمادی عرض کردم که مسئله داعش را جدی بگیرید، داعش تاکنون ۳ عملیاتی طرحریزی شده انجام داده که ۲ عملیات آن موفق بوده و یکی از آنها شکست خورده؛ یکی موصل، دیگری الرمادی و یکی دیگر نیز کوبانی یا عینالعرب بوده است. آنها در الرمادی و موصل موفق شدند اما در عینالعرب ناچار شدند بعد از مدتی عقب نشینی کنند و تلفات سنگینی نیز دادند. لذا الان که در تکریت به آنها حمله شد، آنها اکثر نیروهای خود را بردند و بخش زیادی از نیروهایی که در الرمادی میجنگند کسانی هستند که از تکریت فرار کردهاند؛ چون آنها تن به کشته شدن نمیدهند و وقتی میبینند جریان درحال غلبه کردن است بلافاصله نیروهای خود را به جای دیگری میبرند بنابراین باید مسئله داعش را جدی گرفت.»[6]
سردار سلیمانی:مقابله با بلای داعش عین منافع ملی است
بر همین اساس سردار قاسم سلیمانی که در خط مقدم مبارزه با تروریستهای داعش حضور دارد، موضوع مبارزه با تروریسم را به عنوان یکی از موارد مهم منافع ملی کشورمان قلمداد کرد و در گردهمایی بزرگ جانبازان و رزمندگان استان کرمان درباره داعش و سیاست آمریکا در خاورمیانه اظهار داشت: آقای اوباما فاصله پایگاههای شما با رمادی چند کیلومتر است و چه طور میشود کشتار در یک کشور صورت گیرد، شما به بهانه حمایت از آن ملت در آن کشور استقرار پیدا کنید، اما هیچ غلطی نکنید، این اسمش چیست.
وی بیان داشت: آیا این چیزی به غیر از شریک بودن در توطئه و ضلعی از توطئه است و این به غیر از این است که هیچ ارادهای برای مقابله با آن وجود ندارد.
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران با طرح این سئوال که اقتصاد داعش از کجا تأمین میشود، گفت: از چاههای نفت کرکوک از چاههای نفت سوریه، اما به کجا صادر میشود، زیرا با تانکر و 20 لیتری که صادر نمیشود، بلکه نفتکشها میبرند و هزاران نفتکش آن را حمل میکنند.
سلیمانی تاکید کرد: این نفتها را کجا میبرند از زیر زمین یا از روی زمین و از طریق کشورهای موجود در اتحاد بینالمللی، آیا برای مقابله با داعش است.
وی اضافه کرد: این توطئه خطرناکی علیه جهان اسلام است و والله اگر کسی در تشخیص آن شک کند، باید به فکر و عقل خودش شک کند.
سلیمانی ادامه داد: منافع ملی یعنی محفوظ نگه داشتن یک ملت از یک کشتار وحشیانه و نظام جمهوری اسلامی به مقابله با پدیده خطرناک داعش توجه کرده است.
وی تصریح کرد: امروز به شکل حقیقی و راستین به غیر از جمهوری اسلامی کسی در تقابل با داعش قرار ندارد، مگر ملتهایی که در کنار جمهوری اسلامی ایران و یا مورد حمایت کشور ما هستند.
این فرمانده ارشد نظامی عنوان کرد: به عنوان یک انسان نمیتوانیم ملتهای اطراف خود را دچار چنین بلای سهمگینی مانند داعش ببینیم و دلیل دینی و منافع ملی هم برای ما مهم است.
سلیمانی با تاکید بر اینکه منافع ملی ما در سودجویی نیست و از عراق چیزی نمیخواهیم و نیازی به خاک و نفت عراق نداریم، بیان داشت: وقتی میگوییم منافع ملی یعنی مصونیتبخشی به ملت خود و ملت اساس مسئله و در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هم همین است.[7]
این فرمانده ارشد نظامی گفت: چه طور برای ریزگردها و گرد و خاک جلسه منطقهای میگیریم و این موضوع مهم است، زیرا بر صحت و سلامت جامعه ما اثر میگذارد، بنابراین باید به بحث داعش هم توجه کنیم.
وی یادآور شد: یک بلا یا طاعونی مانند داعش که سر بریدن برایش آسانتر از سر بریدن گوسفند است و نه یکی، دو تا بلکه صدها نفر را خواباندن و با چاقو سر بریدن و فریاد اللهاکبر سر دادن خط بزرگی است و اگر کسی، ملت را نسبت به این بلا آگاه نکند و برای رفع آن تلاش نکند در مصیبت آینده سهیم است.[8]
شوهانی: حمله داعش به ایران را شوخی نگیریم
برخی از نمایندگان مجلس نیز با اشاره به موضوع تهدیدات منطقهای که به طور مستقیم و غیر مستقیم کشورمان را تهدید میکنند، هشدار دادهاند.
در همین زمینه احمد شوهانی" نماینده مردم ایلام، مهران، ایوان و چرداول، به تحرکات اخیر گروهک تروریستی «داعش» اشاره کرد و گفت: موضوع داعش جدی است ولی مسئولان آن را جدی نمیگیرند.
وی افزود: موضوع داعش مستقیماً امنیت ملی ما را تهدید میکند.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح کرد: در حوزه انتخابیه من 425 کیلومتر مرز مشترک با عراق داریم، اخیراً به امیر پوردستان که به مجلس آمده بود؛ گفتم در استان من نیروی کافی ندارید، که گفت بله درست میگویید.
وی ادامه داد: به فرمانده نیروی زمینی ارتش گفتم پس شما موضوع داعش را جدی نمیگیرید، در مرز، ما چهار تا پاسگاه داریم که در هر پاسگاه 10 نیروی مرزبانی وجود دارد و اینها آسیب پذیر هستند.
شوهانی تاکید کرد: نتوانستیم مرزها را محکم کنیم و خیلی خلاء مرزی داریم.
وی افزود: سوریه و عراق هم جزو امنیت ملی ماست ولی بعضی اوقات داعش تا فاصله 40 کیلومتری مرزهای ما پیش روی کرده و الان هم در همین حدود است.
شوهانی گفت: وقتی مردم میخواستند برای مراسم اربعین به کربلا بروند داعش را از مسیر کربلا دور کردیم تا به مردم نزدیک نشوند.
وی با اشاره به سخنان وزیر کشور که گفته است، اگر داعش تا فاصله 40 کیلومتری مرزهای ما پیش روی کند، ورود خواهیم کرد گفت: فرض کنید داعش امشب به 35 کیلومتری آمد، چگونه میخواهیم مقابله کنیم چرا که زیرساختها آماده نیست.
وی ادامه داد: داعش به دنبال تقسیم عراق است و حتی بغداد را در اقلیم سنی قرار دادند و دشمنان میخواهند داعش را تثبیت و سپس تقسیم عراق و سوریه را عملیاتی کنند.[9]
محسنی ثانی : ورود احتمالی ایران به خاک عراق برای مقابله با داعش
محسنیثانی دیگر نماینده عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد نزدیکی داعش به مرزهای ایران گفت: همان خط قرمزهایی که اعلام کردیم پابرجاست و در حال حاضر نیز حریم 40 کیلومتری با قدرت و قوت به عنوان خط قرمز ماست.
وی ادامه داد: آنچه گاهی ادعا میشود طبیعتاً از قبل هم بوده که گاهی رخنههایی از سوی برخی گروهکهای معاند و ضد انقلاب در بخشهای مختلف صورت میگیرد که دفع شده است.
رئیس کمیته امنیت ملی مجلس در مورد ورود احتمالی ایران به خاک عراق برای مقابله با داعش گفت: همکاری ما با عراق در ابعاد مختلف وجود دارد و همان طور که توانستیم در داخل عراق داعش را سرکوب کنیم و از عتبات عالیات با راهکارهایی که از نظر مشورتی داشتیم صیانت کنیم یقیناً اگر تعرضی از جانب داعش در خاک عراق علیه ما صورت گیرد برخورد سخت و قاطعی انجام خواهیم داد و به لحاظ همکاری و هم پیمانی که با عراق داریم در این رابطه مشکلی نخواهیم داشت.
بروجردی: داعش جرات نزدیک شدن به خاک ایران را ندارد
علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در حاشیه سفر به بهشهر در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه خبرهای ضد و نقیضی از حضور داعش در نزدیکی مرزهای ایران شنیده میشود و آیا این خبر را تأیید میکنید یا خیر، گفت: آنها خودشان بهتر میدانند که جرأت چنین کاری را ندارند تا به مرزهای ما نزدیک شوند.
وی اضافه کرد: البته ما آمادگیهای لازم را در چنین مواقعی داریم و قبل از آنکه به 100 کیلومتری مرزهای ما نزدیک شوند، با آنها برخورد سختی میکنیم.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی درباره کارنامه حضور آمریکا در عراق نیز اظهار کرد: کارنامه آمریکا در عراق شکست خورده است زیرا آنها حامی داعش بوده و نقش آمریکا و انگلیس در به وجود آوردن داعش حتمی است، از طرفی همپیمانان آمریکا در منطقه به داعش کمک میکنند و جمهوری اسلامی ایران، عراق و سوریه با قاطعیت ایستادهاند و انشاءالله این پروژه آمریکایی شکست خواهد خورد.[10]
ذوالفقاری: داعش در حد و اندازه تعرض به ایران نیست
در همین راستا، سردار ذوالفقاری معاون امنیتی وزیر کشور در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا در مرزهای غربی کشور تحرکاتی از سوی گروههای تروریستی دیده شده است یا خیر، اظهار کرد: تحرکی دیده نشده است و اظهارات آقای وزیر کشور مبنی بر اینکه اگر این گروهها به ۴۰ کیلومتری مرز ما برسند، واکنشی جدی نشان میدهیم در پاسخ به شایعه ای بود که برخی مطرح کرده بودند که این گروهها ممکن است به مرزهای ما نزدیک شوند.
وی افزود: بر اساس قوانین و هماهنگیهایی کهصورت گرفته است این امکانوجود دارد که اگر یک زمانی عواملی قصد ایجاد ناامنی در مرزهای ما را داشته باشند تا فاصله زیر ۵۰کیلومتر بدون هیچ گونه فوت وقتی واکنشی سخت نشان داده شود.
معاون امنیتی وزیر کشور در پاسخ به این سئوال که آیا این تدبیر در خصوص مرزهای شرقی هم انجام شده است یا خیر، گفت: این موضوع برای مرزهای شرقی تفاوت پیدا میکند زیرا بر اساس مقررات،نیاز به یکسری هماهنگیها با کشورهای همسایه شرقی وجود دارد.
سردار ذوالفقاری تاکید کرد: به طور کلی مراقبت و رصد در خارج مرزهای کشور وجود دارد و پیش بینیهای لازم در این زمینه صورت گرفته است و همچنینبرنامههاییوجود دارد که اساساً اعلام نمیشود اما در هر صورت تمهیدات لازم اندیشیده شده است.
وی تصریح کرد: در خصوص اینکه گفته میشود داعش به نزدیک مرزهای ما میآید باید بگویم این گروه تروریستی در حد و اندازه ای نیست که بخواهد به مرزهای ما تعرض کند و اصلاً در این سطح قرار ندارد.[11]
سید حسن نصرالله: ما در مقابل خطری قرار داریم که همانند آن در تاریخ وجود نداشته است/ همگان مسئولیت خطرات این جنگ را بپذیرند
این اظهارات با توصیههای سید حسن نصرالله برای هوشیاری در مورد تهدیدات گروههای تروریستی از جمله داعش همراه بوده است.
سید حسن نصرالله گفت: امروز تاریخ خود را با عناوین جدید تکرار میکند؛ سناریویی که کشورهای منطقه و ارتش آنها را تهدید میکند، سناریوی تکفیریهای متوحش است که بارزترین نمونه آن داعش است.
وی افزود: داعش یک گروه کوچک نیست، بلکه در حال گسترش است و در سوریه، عراق، سینا، یمن، افغانستان، پاکستان، لیبی، آفریقا و نیجریه حضور دارد.
نصرالله تصریح کرد: ما در مقابل خطری قرار داریم که همانند آن در تاریخ وجود نداشته است، داعش در عراق و سوریه با مردم چه کرد؟ ما در مقابل پدیدهای قرار داریم که وجود دیگران را تحمل نمیکند، پدیدهٔ تکفیری متوحش که در برابر تمامی مردم منطقه قرار گرفته است و هرکسی بیعت آنان را قبول کند در امان خواهد بود و الباقی جایی در این دنیا ندارند.
وی با بیان اینکه باید از سکوت و بی طرفی پرهیز کنیم ادامه داد: نصیحت من به طرفداران تکفیریها و سکوت کنندگان این است که تجدید نظر کنند؛ چراکه اولین قربانیان داعش و جبهه النصره شما خواهید بود؛ اولین قربانیان تکفیریها رهبران و نمایندگان جریان المستقبل خواهند بود.
حسن نصرالله با مخاطب قرار دادن مسیحیان لبنان پرسید: آیا موضع رهبران ۱۴مارس شما را از کشتار و خونریزی و تخریب کلیساهایتان در امان نگه خواهد داشت؟
دبیرکل حزبالله لبنان افزود: داعش از شهری به شهر دیگری منتقل میشود و تحت نظارت آمریکا از سوریه به عراق میرود. کسانی که به آمریکا متکی هستند نه تنها نمیتوانند موصل را باز پس بگیرند، بلکه الرمادی را هم از دست میدهند.
وی تاکید کرد که عراقیهایی که منتظر آمریکا نبودند، توانستند دیاله و بخش اعظمی از صلاح الدین را بازپس بگیرند و مانع پیشروی تکفیریها شوند.
سید حسن نصرالله همچنین به درگیریهای مرزی مقاومت و ارتش سوریه با عناصر تکفیری از جمله منطقه القلمون اشاره کرد و گفت: نبرد القلمون تا امن شدن همه مرزهای لبنان و سوریه ادامه دارد.
وی با دعوت همگان به پذیرش مسئولیت خود در قبال خطرات و لزوم خروج از بی طرفی گفت: برخی در جریان ۱۴مارس بین نظام بشار اسد و داعش و جبهة النصره ماندهاند و من به آنها میگویم که از پیروی داعش و النصره بترسید، اگر نظام سوریه پیروز شود، ما سلامتی آنها را تضمین میکنیم اما اگر داعش یا النصره پیروز شوند آیا آنها میتوانند جان خودشان را تضمین کنند، چه برسد به امنیت مردم لبنان؟
دبیرکل حزبالله لبنان افزود: اشتباه است که درگیریها در مرزهای لبنان را به جنگ حزب الله جهت همراه کردن ارتش با خود تفسیر کرد؛ بلکه این جنگ دولت لبنان است که ما از ارتش جهت انجام وظایف خود حمایت میکنیم.
دبیرکل حزب الله در ادامه به منطقه مرزی عرسال اشاره کرد و گفت: به ما گفتند که این نبرد عرسال با عناصر تکفیری بر عهده دولت لبنان است و ما هم غیر از آن نمی گوئیام و من می دانم که اغلب ساکنان عرسال سنگینی این مسئولیت را به دوش میکشند. به ساکنان عرسال می گویم که ما آماده کمک به شما هستیم اما دولت باید مشئولیت آن را بر عهده بگیرد.
سید حسن نصرالله معدله ارتش، مردم و مقاومت را معادله پیروزی و و مواجهه به هر گونه تهدید دانست و آن را یک معادله طلایی توصیف کرد.
دبیرکل حزبالله لبنان با بیان اینکه یکی از نقطه قوتهای اسرائیل در طول تاریخ تکه تکه کردن صحنه مبارزه است، گفت: تکفیریها هیچ وقت زا خطر اسرائیل سخنی نمیگویند و ما همگان را به وحدت در مقابله با تکفیریها دعوت میکنیم.
وی ادامه داد: اگر جلوی پیشروی داعش در سوریه گرفته میشد، هیچ وقت آنچه در عراق رخ داد، اتفاق نمیافتاد، تمام کسانی که در سوریه حاضر به پذیرش مسئولیت خود در قبال مبارزه با داعش نشدند، در اتفاقات عراق نیز شریکاند.
نصرالله با بیان اینکه ما در کنار ارتش و مردم سوریه در تمامی مناطق حضور داریم، این حضور را در راستای دفاع از همه مردم سوریه، عراق، لبنان و یمن دانست.[12]
ظریف: گروه تروریستی داعش همه کشورها را در معرض تهدید قرار داده است
محمد جواد ظریف که سه شنبه هفته گذشته با خبرنگاران گفت وگو میکرد در پاسخ به سوالی درباره دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با تنشهای روز افزون منطقه گفت: مشکل ما مربوط به دیدگاههای متفاوت نسبت به واقعیت منطقه است؛ کشورهای این منطقه با چالشهای متعددی روبرو هستند که شامل همه کشورها است و گروه تروریستی داعش همه کشورها را در معرض تهدید قرار داده است.
وی افزود: اگر پیرامون اختلافات فرقه ای و تاریخی سخن بگوییم این تهدیدی برای همه ما است و اگر موضوع ما جنگ و ترور باشد این خطر سراسر منطقه را تهدید میکند لذا تنها راه برون رفت از این بحران کار مشترک علیه این مشکلات است نه تحرک علیه یکدیگر.
ظریف ادامه داد: باید در منطقه همدیگر را بپذیریم و هیچکس را نمیتوان از این منطقه حذف کرد و ما کشورهای منطقه به دلیل بافت جغرافیایی در کنار هم زندگی میکنیم و نمیتوانیم تصمیم بگیریم که همسایه نباشیم و لذا به درک این حقیقت نیاز داریم که بنا به مبانی مشترکی که داریم باید با هم همکاری کنیم.
وی ادامه داد: در آن زمان نیز میگفتیم که صدام برای همه کشورها خطر آفرین است و امروز هم می گوییم که داعش خطر و تهدیدی برای همه ماست و کشمکشهای طایفه گرایانه برای همه ما خطرآفرین است.
وزیر خارجه کشورمان یاداور شد بزرگترین اولویت ما ثبات منطقه است و هرچه این منطقه را تهدید کند آن را علیه خود می دانیم و بر این باوریم که داعش تهدیدی علیه ایران نیست اما تهدیدی برای همسایگان ماست و برای ما هرآنچه امنیت منطقه را تهدید کند نیز خطرساز است.[13]
وزیر اطلاعات: تمام تیمهای مرتبط با داعش در کشور، شناسایی و دستگیر شدند
البته همراستا با توجه به خطراتی که از سوی تروریستهای تکفیری کشورمان و کل منطقه را تهدید میکنند، جمهوری اسلامی ایران اقداماتی برای ایجاد امنیت انجام داده است. در همین خصوص حجتالاسلام سیدمحمود علوی وزیر اطلاعات طی سخنانی در پیش از خطبههای نماز جمعه تهران، از شناسایی کامل هستهها و تیمهای مرتبط با داعش یکی پس از دیگری خبر داد و گفت: امکانات و اطلاعات آنان ضبط شد، نفراتشان زیر ضربه قرار گرفتند و با وجود تمام مساعدت و حمایتهای صورت گرفته از داعش توسط سرویسهای جاسوسی هنوز نتوانستهاند گوشهای از جمهوری اسلامی ایران را به ناامنی بکشند و موفقیتی کسب نکردند که این یک امر تصادفی نیست.
علوی اضافه کرد: چندین عملیات بر یک جریان ضدانقلابی و تروریستی در غرب کشور صورت گرفت و نفرات مؤثر آنان به هلاکت رسید. اخیراً سردسته گروهک تروریستی به عنوان انصارالفرقان در جنوب شرق کشور، زیر ضربه قرار گرفت و فردی به نام هشام عزیزی معروف به "ابوحفص" و نفرات زیادی که برای عملیات انتحاری آماده کرده بودند و اقدامات آنها در استانهای مختلف شناسایی شدند و همه آنها زیر ضربه قرار گرفتند.
وی همچنین از انهدام یک گروهک تروریستی که چندین معلم و بسیجی در سیستان و بلوچستان را ترور کرده بودند خبرداد، افزود: از این تیم 350 کیلوگرم مواد منفجره کشف و شناسایی شد و امکان عملیات بمبگذاری از آنها گرفته شد.
وزیر اطلاعات گفت: همچنین تروریستهایی که در یک عملیات تروریستی ناجوانمردانه چادر خدماتی نیروی انتظامی را در حمیدیه خوزستان مورد هدف قرار داده بودند و 3 تن از عزیزان را به شهادت رساندند و دو تن را زخمی کردند در مدت کمتر از 10 روز شناسایی و دستگیر شدند و در اختیار قوه قضائیه قرار گرفتند. همچنین وزارت اطلاعات در آزادسازی سربازان عزیزی که گروگان گرفته شده بودند نقش اساسی را ایفا کرد و در شناسایی پیکر شهید داناییفرد که یکی از این سربازان بود در انتقال پیکر آن شهید به کشور اقدامات موثری انجام داد.
علوی با اشاره به عملیات آزادسازی دیپلمات ربوده شده ایرانی در یمن توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) خاطرنشان کرد: به مردم عزیز اطمینان میدهیم که وزارت اطلاعات با اشراف فراگیر خود تمام حرکات دشمن را زیر نظر دارد و هرجا که دشمن قصد توطئه داشته باشد، «باز شکاری» وزارت اطلاعات بر آنها فرود آمده و آنها را در چنگال قدرتمند خود میگیرد و امکان هر توطئهای را از آنها سلب میکند.[14]
سردار دهقان: داعش توان تهدید مرزهای ایران را ندارد
پس از سخنان علوی، سردار سرتیپ پاسدار حسین دهقان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در حاشیه افتتاح مرحله دوم مسجدالنبی (ص) شهرقشم اظهار داشت: گروهک تروریستی داعش توان و ظرفیت تهدید کردن مرزهای ایران را ندارد و ما این گروهک را تهدیدی برای خود تلقی نمیکنیم، جامعه ایرانی نیز پذیرای حضور نیروهای گروهک تروریستی داعش نیست.
وی افزود: به طور قطع توان نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی ایران در حدی است که میتواند هر حرکتی را از طرف این گروهک پیش از آغاز خنثی کند.
وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ادامه داد: هر حرکت گروهک تروریستی داعش توسط نیروهای امنیتی ایران رصد میشود.
سردار دهقان با بیان اینکه اگر گروهک تروریستی داعش توان انجام حرکتی علیه امنیت ایران را داشت تاکنون اقدامهای خود را آغاز کرده بود، تصریح کرد: اما توانمندی نیروهای نظامی، امنیت و انتظامی ایران سد راه تحرکات آنهاست.
وی تأکید کرد: آنچه برای ما مهم است تأمین امنیت مرزهای کشور است که با توانمندی، ظرفیت بالا و آمادگی نیروهای داخلی این مهم به بهترین شکل ممکن تأمین شده است.
سردار دهقان اضافه کرد: به طور قطع نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران هر حرکت تهدیدکننده امنیت کشور را جواب سختی خواهند داد.[15]
توصیه امام جمعه موقت تهران به دستگاه دیپلماسی درباره داعش
حجتالاسلام و المسلمین کاظم صدیقی امام جمعه موقت امروز تهران طی سخنانی در خطبههای نماز جمعه پایتخت، با اشاره به خطر منطقهای داعش خطاب به دستگاه دیپلماسی کشور گفت: من یک درخواست و توصیه به دستگاه دیپلماسیمان دارم و آن این است که امروز خطر بزرگ تکفیریها هستند، خطر داعش یک خطر جهانی است وزیر سابق امور خارجه آمریکا در خاطراتش آورده است که با یکصد کشور و برخی کشورهای منطقه صحبت کردند و حاضر شدند منابع مالی مورد نیاز داعش و تکفیریها را تأمین کنند که تأمین هم کردند و امروز دستگاه دیپلماسی ایران باید دنیا را متوجه خطر این گروهک خوارج، قانون نشناس، خدا نشناس، بیوجدان و آدمکش کند چون این گروهک تروریستی از هیچ جنایتی تاکنون دریغ نکردند.
حجتالاسلام صدیقی ادامه داد: باید پرسید تاکنون دستگاه دیپلماسی ما در این رابطه چقدر با عربستان، قطر و ترکیه و کشورهای دیگر صحبت کرده است؟ برای افشای خطر تکفیریها و داعش در دنیا تاکنون وزارت خارجه چه اقدامی انجام داده و چه گامهایی برداشته است؟ بدانند ما چارهای جز دفاع نداریم، در عراق و سوریه واقعاً با هستیمان دایرم از موجودیت خودمان دفاع میکنیم ولی این راهحل نظامی ندارد و انشالله شکست میخورند و این منطقه گورستان داعش خواهد شد اما این آتش خاموشی ندارد و یک جریان فکری است و بر وزارت خارجه و دولت ما واجب است که از این ظرفیت غیرمتعهدها استفاده کند و یک ارتباط بسیار فعالی را با این کشورها به راه بیندازند.
وی با بیان اینکه امید به آمریکا در مذاکرات اشتباه است چون همه شاهدیم که همواره دبه درمیآورند، گفت: ثانیاً ادعا کردند که میخواهیم از سایتهای نظامی و دفاعی ایران بازرسی کنیم و شما هم گفتهاید ما میخواهیم مدیریت کنیم و چشم شما را ببندیم، رضایت آژانس برای دنیا معتبر است و آنها هم میگویند ایران با ما همکاری نکرد و عملاً مجوز حمله نظامی به قدرتهای بزرگ دادن است و باید برای این مسائل فکر جدی بکنیم و هم افکار عمومی را توجیه کنیم و هم برای چارهجویی در امر افشای جنایات داعش و تکفیریها یک حرکت موفق جهانی داشته باشیم.[16]
اردن و عربستان در تیررس داعش
این درحالی است که با رصد فعالیتهای گروههای تروریستی از جمله داعش در منطقه میتوانیم به میزان فعالیت این گروهک تروریستی چندین ملیتی پی ببریم. درحالی که عربستان سعودی خود را مشغول جنگ علیه مردم مظلوم یمن کرده است، ماری که در آستین پرورده در حال نیش زدن و فعالیت تروریستی در این کشور است.
اقدام تروریستی در عربستان علیه شیعیان این کشور در حال انجام است و طی هفتههای گذشته چندین بمب گذاری در مساجد شیعیان عربستان انجام شده است که به شهید و زخمی شدن بسیاری انجامیده است. [17] این حملات تروریستی دیروز نیز مداومت یافت و برخی اخبار نیز از نفوذ و فعالیت داعش در اردن حکایت میکند.
کارشناسان در این باره مطرح میکنند، با توجه به تهدیدات داعش بعید نیست در آینده حملات و انفجارات علیه شیعیان عربستان ادامه یابد. حتی این احتمال وجود دارد که داعش از کنترل عربستان خارج شده و منافع این کشور را هدف قرار دهد. اگر اوضاع به چنین سمتی سوق یابد، آل سعود ناچار به بازنگری در سیاستهای خود نه تنها در قبال یمن و شیعیان و جمهوری اسلامی ایران هست، بلکه ناگریز خواهند بود به کنترل داعش و چه بسا مبارزه با این گروه بپردازند.
گلوبال ریسرچ: آمریکا داعش را برای مقابله با نفوذ ایران ساخت
گزارش پنتاگون و آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نشان میدهد ایجاد داعش برای مقابله با نفوذ ایران بود.
مرکز تحقیقات گلوبال ریسرچ در گزارشی تحلیلی نوشت: آمریکا و ائتلاف تحت امرش برای مقابله با نفوذ ایران و انزوای بشار اسد، به ظهور داعش کمک کردند. در واقع داعش در آمریکا ایجاد شد. این در حالی است که آمریکا تظاهر به مقابله با داعش میکند. آمریکا و همپیمانانش میدانستند که القاعده عراق در فاصله سالهای 2009 تا 2012 افول کرده بود اما به علت شبه نظامیگری در سوریه دوباره احیا شد. با وجود همه این تحولات، آمریکا و همپیمانانش همچنان به کمک مالی، تسلیحاتی و آموزشی خود به همین گروههای تندرو ادامه دادند، آنها به طور خاص این کار را کردند چون از دیدگاه آنها ظهور این گروهها دارایی مهمی برای رسیدن آمریکا به اهداف ژئوپلتیکیاش محسوب میشد هر چند در همین زمان این گروهها مرتکب جنایات شنیعی میشدند.
گزارش هفت صفحهای آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آمریکا که تاریخ آن به اوت 2012 مربوط میشود و اخیراً نیز با توجه به قانون آزادی اطلاعات در آمریکا منتشر شده است، به طور خاص بیان میکند که مخالفان سوری در آن زمان یک مسیر روشن فرقهای در پیش گرفته بودند و اینکه سلفیها، اخوانالمسلمین و القاعده عراق نیروهای اصلی محرک شورش در سوریه بودند.
در ادامه تحلیل گلوبال ریسرچ از گزارش اطلاعاتی پنتاگون آمده است: قدرتهای حامی مخالفان سوری دقیقاً همین را میخواستند تا رژیم سوریه را منزوی کنند چون از دید آنها رژیم سوریه عمق راهبردی گسترش شیعه بود در حالی که ایران و عراق نیز بخش لاینفک این گسترش بودند.
گلوبال ریسرچ مینویسد؛ سقوط موصل و رمادی چیزی نبود که آمریکا مخالف آن باشد بلکه مطلوب آمریکا بود... عامل فرار نیروها برخی فرماندهان ارتش عراق بودند از جمله یک فرمانده نظامیان تحت امرش گفته بود که دیگر تیراندازی نکنند، تفنگهای خود را به شورشیان تحویل دهند، لباسهای یونیفورم خود را از تن در بیاورند و از شهر خارج شوند. موصل تسلیم 1300 داعشی شد! سقوط شهر رمادی هم که اخیراٌ صورت گرفت همانند سقوط موصل مشکوک است. ائتلاف تحت امر آمریکا که وعده داد تا از عراق در برابر داعش محافظت کند اساساً اجازه داد تا رمادی سقوط کند چون این ائتلاف در زمان نبرد رمادی فقط هفت حمله انجام داد. این تعداد حمله بسیار اندک است.
این گزارش میافزاید: وحده الجمیلی مشاور رئیس پارلمان عراق در واکنش به سقوط شهر رمادی گفته بود: «این سقوط چه ناشی از خیانت، غفلت و یا توطئه منطقهای و بینالمللی بوده باشد اما ائتلاف بینالمللی در آن نقش بدی داشت. مردم دیدند که ائتلاف بینالمللی برای داعش سلاح میریخت. آنها تسلیحات سنگین را برای نیروهای تروریسم در رمادی ریختند. این اقدام نیروهای ائتلاف بینالمللی یک خیانت است».
گلوبال ریسرچ میافزاید: این نخستین بار نیست که یک سیاستمدار عراقی، ائتلاف آمریکایی را به ریختن تسلیحات و کمک به داعش متهم کرده است بلکه این پدیدهای است که مدتی در جریان بوده است. در یک مورد دو هواپیمای انگلیسی به وسیله عراقیها سرنگون شدند. عراقیها مطرح کرده بودند که این هواپیماها مشغول ریختن تسلیحات برای داعش بودند. عکسهایی به عنوان مدرک از این هواپیماها گرفته شد.[18]
بااینحال به نظر میرسد ائتلاف بینالمللی جهت به هم ریختن اوضاع منطقه خاورمیانه با علم کردن گروههای تروریستی ازجمله داعش صورت گرفته است و در برخی از موارد مانند سقوط شهر الرمادی و خیانت آمریکاییها در این منطقه، سیاست شوم آمریکاییها را آشکار میسازد. البته گرچه حکومتهای خودکامه مانند آل سعود به برافروختن آتش جنگ و ناامنی در منطقه کمک میکنند اما به نظر میرسد در آینده این کشورها نیز در آتشی که به پا کردهاند گرفتار خواهند آمد. اما موضوع محوری در این زمینه هوشیاری ملتهای مسلمان برای جدی گرفتن خطر دشمن از جمله داعش است که بایستی بر اساس سخنان سردار سلیمانی این موضوع را نیز جزو منافع ملی کشورمان به حساب آوریم و هوشیاری خود را در قبال این تهدیدات از دست ندهیم؛ چراکه غفلت در این باب ممکن است آثار خطرناکی در پی داشته باشد که با توجه به حضور ایران در منطقه پر تلاطم خاورمیانه، کشورمان نیز در این زمینه آسیب ببیند.
[1] -http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=29792
[2] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420313
[3] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420842
[4] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420581
[5] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422284
[6] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420379
[7] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420576
[8] -http://www.isaar.ir/prtjtvevxuqe8vz.fsfu.html
[9] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422438
[10] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422276
[11] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/421656
[12] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420587
[13] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/421685
[14] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422337
[15] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422289
[16] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422355
[17] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422483
[18] -http://www.mashreghnews.ir/fa/news/420689
گنبد کاووس به عنوان دومين شهر گلستان فاقد غسالخانه است و سالهاست کتابخانه امامزاده يحيی بن زيد(ع) این شهر، به عنوان یک فضای فرهنگی، به تنهایی زحمت بدرقه مسافران آخرت را می کشد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، رسانههای خبری جهان بهطور گسترده بیانات امروز (شنبه) مقام معظم رهبری در سالروز بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) در دیدار جمعی از مسئولان نظام و سفرای کشورهای خارجی را منعکس کردند.
خبرگزاری رویترز دراینباره نوشت: آیتالله خامنهای روز شنبه پس از دیدار اوباما و برخی از کشورهای عربی و نگرانی آنها درباره توسعهطلبی ایران اعلام کرد که ایران به مردم ستمدیده در منطقه کمک میکند. رهبر ایران با انتقاد از نقش عربستان در تشکیل ائتلاف سنیها برای سرکوب مردم یمن این اقدام را همانند رفتار بتپرستانی خواند که پیش از ظهور اسلام بر شبهجزیره عرب حکومت میکردند.
جروزالم پست نیز در بازتاب سخنان مقام معظم رهبری نوشت: رهبر ایران اعلام کرد که این کشور از مردم ستمدیده منطقه مانند بحرین، فلسطین و یمن تا حد توان محافظت میکند.
آسوشیتدپرس نیز به انتقاد رهبر معظم ایران از حضور آمریکا در منطقه پرداخت و نوشت: رهبر ایران اعلام کرد که آمریکا تنها بهدنبال منافع خود در منطقه است و موضوع نگرانی از امنیت منطقه خلیج فارس را ادعایی بیش ندانست.
خبرگزاری شینهوا نیز در خبری اعلام کرد: رهبر ایران آمریکا را حامی تروریسم در منطقه دانست و اعلام کرد ایران تا کنون به مبارزه با تروریسم پرداخته و به این مبارزه ادامه خواهد داد.
رادیو آزاد اروپا نیز یکی دیگر از رسانههای غربی بود که به انعکاس سخنان مقام معظم رهبری درباره سرکوب مردم یمن و حمایت ایران از ستمدیدگان پرداخت.
شبکه خبری دویچه وله آلمان با پوشش سخنان رهبر معظم انقلاب از میان سخنان ایشان تیتر «ایران از کشورهای مظلوم منطقه حمایت میکند» را برای خبر خود انتخاب کرد.
پایگاه خبری العهد نیز با اشاره به سخنان حضرت آیتالله خامنهای به نقل از ایشان نوشت: ملتهای یمن، بحرین و فلسطین مظلوم هستند و ما تا جایی که میتوانیم به آنها کمک خواهیم کرد.
پایگاه خبری شبکه المیادین نیز با تیتر «خلیج فارس امن بهنفع همگان است» خبر مربوط به سخنان مقام معظم رهبری را پوشش داد.
شبکه خبری المنار، الجزیره و ام تیوی لبنان نیز سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران را پوشش دادند.
انتهای پیام/پ*
یک روزنامه صهیونیستی نوشت: سلاح سرّی اسرائیل علیه حزبالله لبنان، مطبوعات آمریکایی، مانند روزنامه نیویورک تایمز است.
پایگاه اینترنتی روزنامه هاآرتص، چاپ فلسطین اشغالی، روز شنبه در مقالهای به قلم ایموس هارل نوشت: اسرائیل بهمنظور ممانعت از آغاز دور جدید درگیریها میان اسرائیل و حماس، که این روزها تقریباً اجتنابناپذیر بهنظر میرسد، اخیراً به استفاده از رسانهها و همچنین روش دیپلماسی، رو آورده است. پیامی که اسرائیل بدین طریق تلویحاً به حزبالله فرستاده است، تا مانع حملات آن به اسرائیل شود، این است که اگر حزبالله به اسرائیل حمله کند و اسرائیل را وادار به واکنش و پاسخ دادن به حملاتِ خود کند، آنگاه اسرائیل قادر نخواهد بود از حمله به غیرنظامیان لبنانی، مادامی که حزبالله از آنان به عنوان سپر انسانی استفاده میکند، اجتناب کند.
یکی از نمونههای بارز رجوع اسرائیل به مطبوعات آمریکایی در مقاله روز چهارشنبه نیویورک تایمز جلوه کرده است. روزنامه نیویورک تایمز طی آن مقاله صراحتاً اعلام کرد که این روزنامه با توجه به اطلاعات، نقشهها و تصاویر هوایی که نیروهای نظامی اسرائیلی در اختیار نیویورک تایمز قرار داده اند، گزارش داده است که حزب الله (لبنان) در حال مستقر کردن نیروها و تجهیزات نظامیِ خود در روستاهای جنوبیِ شیعهنشین لبنان در نزدیکی مرز این کشور با اسرائیل است. از همین رو است که اسرائیل به حزب الله هشدار داده است که اگر بخواهد از روستاها و شهروندان غیرنظامی لبنانی به عنوان سپر انسانی استفاده کند، مسئولیت هرگونه تلفات غیرنظامیان لبنانی در درگیریهای بالقوهی آتی میان نیروهای حزب الله و اسرائیل در مناطق مرزی لبنان، بر عهده حزب الله خواهد بود. با این حال، روزنامه نیویورک تایمز برای آن از اعتبار رسانه ای و استقلال مطبوعاتی خود صیانت کند، در مقالهی خود اعلام کرده است که این روزنامه قادر نیست به طور مستقل، اطلاعات، نقشهها و تصاویر هوایی که ارتش اسرائیل در اختیار آن گذاشته است را به صورت مستقل راستیآزمایی و تأیید کند.
در هر صورت، ژنرال بازنشستهی ارتش اسرائیل، آموس یادلین، هشدار داده است که ساکنان روستاهای جنوبی لبنان اگر همچنان به زندگی در نزدیکی اهداف نظامی حزب الله که اسرائیل آن ها را برای حملات احتمالی آینده مشخص کرده است زندگی کنند، از مصونیت کامل در برابر خسارات یا تلفات ناشی از حملات اسرائیل به مواضع حزب الله برخوردار نخواهند بود.
چند سال پیش نیز، مقامات اسرائیلی به دستور بنیامین نتانیاهو، رییس کابینه اسرائیل، اسناد، نقشهها، اطلاعات و تصاویر هوایی از روستاهای جنوب لبنان و تحرکات نیروهای حزب الله در مناطق مرزی لبنان در نزدیکی اسرائیل، به بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، ارائه کرده بودند، که حرکتی دیپلماتیک از جانب اسرائیل علیه حزب الله لبنان بود. هدف از این حرکت اسرائیل آن بود که حزب الله لبنان با توجه به آگاهی سازمان ملل از تحرکات نیروهایش در جنوب لبنان، به دنبال حمله به نظامیان اسرائیلی در نزدیکی مرز لبنان نباشد، زیرا هرگونه پاسخ دندانشکن اسرائیل به رفتار تحریک آمیز حزب الله از نظر سازمان ملل قابل توجیه خواهد بود، زیرا مقامات اسرائیلی پیشتر، اسناد و مدارک مزبور را در اختیار دبیرکل سازمان ملل قرار داده بودند.
نیروهای حزب الله فقط در جنوب لبنان فعال نیستند، بلکه در جنگ داخلی سوریه نیز همراه ایران، مشغول کمک به بشار اسد، رییس جمهور سوریه، در برابر شورشیان هستند. شایان ذکر است که در خلال هفته های اخیر، گزارش های فراوانی در مطبوعات و رسانه های عربی منتشر شده است که حاکی از سقوط قریب الوقوع حکومت بشار اسد بوده است. این در حالی است که سرویس های اطلاعاتی اسرائیل، ارزیابیِ به مراتب محتاطانه تری از شرایط داخل سوریه داشته اند، مبنی بر این که جنگ سوریه هنوز پایان نیافته و پیروزِ آن نیز مشخص نشده و نبردهای سخت در سوریه همچنان در جریان است.
مشخص است که اسرائیل در حال حاضر، جبهه ثانویه جنگ برای حزب الله تلقی می شود، زیرا اکثر نیروهای این گروه درگیر جنگ سوریه هستند. میزان تلفات نیروهای حزب الله در نبردهای قلمون و سایر نقاط سوریه آنقدر بالا بوده که حزب الله قادر نیست آن را مخفی نگه دارد و از اینرو برای کشته شدگان خود مراسم علنی خاکسپاری و مجالس ترحیم برگزار میکند.
شایان ذکر است که رهبریت عملیِ نیروهای رژیم اسد و حزبالله در جنگ سوریه را ایران عهده دار است. به نظر می رسد، رژیم اسد به تدریج (نه فوراً) در حالی فروپاشی باشد، اما ایران و حزب الله تلاش دارند آن را سرپا نگه دارند. در جنگ سوریه که رهبریت کلی نیروهای حامی اسد به دست ایران است، نوک پیکان تمام نیروهای شیعی، حزب الله (لبنان) است. طرز رفتار ایران در منطقه خاورمیانه (غرب آسیا و شمال آفریقا) و مداخلههای آن در امور برخی داخلی برخی از کشورهای این منطقه، مانند سوریه، لبنان، عراق و یمن، باعث ناراحتی و نگرانی کشورهای عرب سنی در منطقه شده است. پریشانی خاطر کشورهای یاد شده از رفتار ایران آنقدر آشکار و هویدا است که حتی باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا، در سخنرانی افتتاحیه خود در نشست کمپ دیوید که به میزبانی آمریکا برای مقامات کشورهای عربیِ حاشیه خلیج فارس برگزار شده بود، به شدت به نقش منفی ایران که در جنگ های خاورمیانه ایفا می کند، انتقاد کرد.
49
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله: محمدباقر قالیباف در مراسم تجلیل از کارگران شهرداری تهران که به مناسبت روز جهانی کارگر در سالن همایشهای برج میلاد برگزار شد، با بیان اینکه پسر من معلمی است که دارد کارش را انجام میدهد، در مورد شایعات پیرامون رفتن یا ماندنش در شهرداری گفت: ما اینجا هستیم و خدمتگزار مردمیم و با کمک شما و غیرت و روحیه جهادی و نیز امر به معروف و نهی از منکر واقعی کار خود را ادامه میدهیم.
او گفت: تنها من یک جلسه طی این سالها با خانواده خود در کنار کارمندان شریف و عزیز بهشت زهرا(س) بودم درحالی که در سایتهای متعددی زدند که قالیباف با خانوادهاش چگونه بر روی میز نشسته و پول بیت المال را میخورد در حالی که اصلا اشارهای نکردند که ماجرا چه بوده و بنده با خانوادهام در کنار چه قشر زحمتکشی حضور داشتهایم.
شهردار تهران با اشاره به اینکه شایعات و جوسازیها کم نیست گفت: در حوزه منابع انسانی عنوان میشود که میخواهند همه را بیرون کنند اما ما نمیخواهیم کسی را بیرون کنیم بلکه در شهرداری جذب نخواهیم داشت.
منبع: ایسنا
به گزارش مهر، همزمان با سالروز شهادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، شهرستان های استان تهران غرق در ماتم و عزاست که در این میان حرم حضرت عبدالعظیم حسنی مملو از عزاداران کاظمی است.
مردم متدین و انقلابی استان تهران با حضور در حسینیه ها، تکایا و اماکن مذهبی در سوگ شهادت امام کاظم(ع) به عزادارای پرداخته و اشک ماتم ریخته و به سر و سینه زدند.
برخی از ارادتمندان به امام کاظم(ع) نیز با برپایی ایستگاه های صلواتی و توزیع شیر، شربت و چای از عزاداران کاشمی پذیرایی کرده و بر شکوه این مراسم افزده بودند.
حضور نوجوانان و جوانان به عنوان آینده سازان کشور در مراسم سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) از نکات برجسته و مهم بود که این پیام را به همه جهان رساند که نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی همچنان دل در گروی مبانی و ارزش های اسلامی و دینی دارند.
حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری از جمله اماکنی است که از شب گذشته مملو از عزاداران کاظمی بود به طوری که مردم این شهرستان و نقاط دیگر استان تهران با حضور در این حرم مقدس، به عزاداری و سوگواری پرداختند.
مراسم عزاداری و سوگواری شهادت امام کاظم(ع) شب گذشته در مصلای بزرگ ری، با سخنرانی حجت الاسلام اصلانی و مرثیه سرائی ذاکر اهل بیت عصمت و طهارت آقای اسماعیل مقدم برگزار شد.
در سالروز شهادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت بعد از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در مصلای بزرگ شهرستان ری، مادح اهل بیت عصمت و طهارت آقای حاج احمدی به مرثیه سرائی خواهد پرداخت.
گفتنی است سراسر شهرستان های استان تهران نظیر ورامین، قرچک، پیشوا، پاکدشت، ری، پردیس، شهریار، ملارد، شهرقدس، رباط کریم، اسلامشهر، بهارستان، پرند و سایر مناطق غرق در ماتم و عزاست و هیئات مذهبی با به راه انداختن دسته جات عزادارای در سوگ شهادت هفتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت اشک ماتم می ریزند.
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله ، آیت الله علم الهدی در سالروز شهادت امام کاظم(ع) حرم مطهر امام رضا(ع)با مقایسه بخشی از زندگی این امام معصوم(ع) با حضرت یوسف(ع) بیان داشت:امام زندانی ما منحصر به این امام(ع) نیست بلکه امام هادی (ع)و امام عسکری(ع) هم در چنگ جنایت کاران بنی عباس مکرر به زندان رفتند اما امامی که بخشی پر پهنه از امامت خود را دور از دست شیعیان در زندان ها و سیاهچال دور از شیعیان باشد این امام(ع) است
وی در ادامه افزود: در قرآن کریم در داستان حضرت یوسف(ع) هم میبینیم وقتی یوسف در مقابل مطامع دنیوی و شهوانی زلیخاه تسلیم نشد تهدید به زندان شد که عکس العمل یوسف این بود که گفت خدایا زندان برای من محبوب تر از فسادی است که زنان مصر مرا به آن دعوت می کنند، این نقطه ی نجات از شیطان و عبودیت خدا برای یوسف بود.
امام جمعه ی مشهد مقدس تصریح کرد: جریان راهبردی در حرکت ستمگران در توسعه ی ظلم و فساد و شهوت در سیره انبیاءو اولیاء است.آنچه مهم است مجموعه ی راهبرد شیاطین در منحرف ساختن مردم از فضایل و بندگی خدا از دوران قبل تا به امروز تفاوتی نکرده است، در شگرد شیطان ابتکار و نو آوری نیست. با بررسی سیره ی انبیاء و اولیاء الهی شگرد شیاطین و عوامل استکبار جهانی را در مقابل عبودیت الهی بخوبی میتوان درک کرد و راهبرد مناسب حرکتی انتخاب نمود
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: یوسف در آن روز زندان را به عنوان حرکت راهبردی انتخاب کرد. تقوا، بخشندگی و بزرگمنشی از ویژگیهای بارز امام موسی کاظم (ع) است و این امام همام سالهای سال به ترویج حقایق مکتب جعفری و مبارزه با ظلم و جور زمانه پرداختند.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: فضایل اخلاقی امام هفتم شیعیان بسیار زیاد است، اما اینکه ایشان مردم را نسبت به حقایق روزگار در مسیر خط ولایت آگاه کردند نشاندهنده این است که نباید هیچگاه در برابر حقایق سکوت کرد.
آیتالله علمالهدی یادآور شد: با وجودی که امام موسی کاظم(ع) سالیان درازی را در زندان محبوس بودند اما در همان شرایط نیز مردم را هدایت میکردند.
جریان استکبار در توسعه ی منافع مادی و استکباری خود دو چیز را نیاز دارد اول اینکه فساد و شهوت در میان مردم عادی و حتی ارزشی شودو جریان زشت نباشد و دوم فرهنگ ارزشی و عبودیت و جلوگیری فساد و شهوت ترویج نشود.
جامعه ای که در آن فسق و فجور و فحشا زیاد شود سلطه ی استکبار بر جان و مال و ناموس و عزت مردم بیشتر خواهد شد.
آیتالله علمالهدی با تأکید بر اینکه در صورت رعایت حجاب و حاکم شدن عفت و عصمت در جامعه، راهبرد شیاطین در منحرف کردن مردم بیاساس باقی میماند، توضیح داد: در صورتی که پوشش در جامعه رعایت شود آن جامعه دیگر به جولانگاه هوسبازان و شهوترانان تبدیل نمیشود.
وی با بیان اینکه امروز هجمههای فرهنگی دشمن افزایش یافته است، عنوان داشت: در حال حاضر دشمن با شگرد جدیدی وارد میدان شده و فرهنگ ملت را در تیررس خود قرار داده است.
امام جمعه مشهد با اشاره به موضوع بدحجابی در کشور بیان داشت: عدهای قدرتطلب در داخل کشور از ترویج بدحجابی و بی بندوباری حمایت میکنند و دنبال ضربه زدن به فرهنگ و اعتقادات مردمی هستند که باید نسبت به این موضوع هوشیار بود.
وی با اشاره به اینکه سلطه استکبار در جامعهای که فحشا در آن گسترش یافته، بیشتر میشود، اضافه کرد: امروز در کشور هرگاه سخن از حجاب و جلوگیری از فساد و شهوترانی میشود جریانی در مقابل آن میایستد که سر نخ آن در خارج از کشور است.
عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان تأکید کرد: شیطان با منحرف کردن ذهن انسانها از واقعیات میخواهد آنها را به منجلاب هوس و بیبندوباری سوق دهد و با بررسی سیره انبیای الهی و مسیر زندگی آنان میتوان جامعه را از شگرد شیاطین برای منحرف کردن انسانها به دور نگه داشت.
برگرفته از alamolhoda.ne
خبرگزاری بسیج: توزيع كتاب "گ" نوشته "علي عبدالرضايي" توسط نشر "بوتيمار" در بیست و هشتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در حالی صورت گرفت که در اين كتاب اشعاري با درون مايه "روابط جنسي"، "تخريب چهره دفاع مقدس"، "توهين به ساحت رزمندگان اسلام" با استفاده از شنيع ترين الفاظ مشاهده مي گردد.
عبدالرضايي از جمله شاعران دين ستيز و مبتذل سرا است كه در لندن ساكن است و برخي از اشعارش به دليل وجود الفاظ ركيك و شنيع تنها در فضاي مجازي منتشر مي شود.آثار عبدالرضايي تا پيش از دولت يازدهم به دليل ابتذال فراوان موفق به دريافت مجوز نشر نمي گرديد. اما با روی کار آمدن دولت یازدهم ، برای انتشار آثار این شاعر دین ستیز و هتاک تدبیری اندیشیده شده است!
خبرگزاری بسیج: اشعار شاعر ترانههای خوانندهی مرتد(شاهین نجفی) با کمک یک انتشارات در نمایشگاه کتاب عرضه می شود .
انتشارات "نگاه" در حالی به فروش و توزیع اشعارغير مجاز "يغما گلرويي" مي پردازد که يغما گلرويي شاعر ترانههای سرای شاهین نجفی (خوانندهی هتاک و مرتد) است ، وی همچنین اخیرا از اینکه گلشیفته فراهانی در انظار عمومی لخت مادرزاد شده حمایت کرده بود!